محمدرضا مهدویپور/ دوازده سال است که از ماجرای « فتنه ۸۸» و هشتماه ایستادگی و دفاع ملت ایران در برابر «جنگ نَرم دشمن» میگذرد و اکنون در سالگرد «حماسه ۹ دی» عرصههای مختلف فرهنگی و هنری کشور و بالاخص «صنعت سینمای ایران» در تسخیر تولیدات رسانهای معلومالحالی است که روح و جان مخاطبان خود را از هرگونه امیدی تُهی میسازد.
در سالگرد «حماسه ۹ دی» پرده نقرهای سینماهای کشور یا در تسخیر تولیدات فرومایه و نسبتا مبتذلی همچون «دینامیت» و «گشت ارشاد» و ... است و یا شاهد اکران تولیداتی هتاک نظیر فیلم سینمایی «بیهمه چیز» میباشد. آثاری که نه تنها «ژانر اجتماعی» را در ایران به عنوان «ژانر فلاکت» ترجمه نمودهاند؛ بلکه با استفاده از جهالت و یا حماقت مدیران فرهنگی کشور، پا را از «امیدزدایی» فراتر نهاده و برای برون رفت از وضعیت موجود، یا تجویز به «خودکشی» کرده و یا مخاطبان خود را به شورش اجتماعی علیه حاکمیت فراخوانده و صراحتا به تبلیغ گونهای از آنارشیسم (Anarchism) میپردازد.
دوازده سال است که از ماجرای « فتنه ۸۸» میگذرد و تبیین «حماسه ۹ دی» به زبان هنر و بویژه سینما نه تنها الکنتر از هر زمان دیگری است؛ بلکه در میان انبوه تولیدات حمایتی سازمانها و نهادهای مختلف، تشریح این حماسه نَه تنها در تولیدات «سینمای بُلند داستانی» و یا سریالهای تولید شده در «صدا و سیما» به عنوان موضوعی بایکوت شده مبدل گردیده؛ بلکه حتی در قالب «فیلم کوتاه» نیز از جایگاهی برخوردار نبوده و در عرصه «فیلم مستند» نیز دارای وجاهت قابل قبولی نمیباشد و این همه با مرور تولیدات عرضه شده و به نمایش درآمده در جشنوارههایی نظیر «فیلم فجر» و «فیلم کوتاه تهران» و یا «سینماحقیقت» و «تلویزیونی جام جم» قابل مشاهده و ملاحظه میباشد.
پُرواضح است که اهمال و غفلت جاهلانه یا عامدانه متولیان اجرایی کشور در تولید آثار فرهنگی و هنری به منظور ثبت و ضبط «حماسههای ملی» سبب شده تا هر نسل از ملت مسلمان ایران در طول چهل سال اخیر شاهد «فتنه» جدیدی باشد؛ فتنههایی البته به ظاهر جدید و در واقع تکراری و با ماهیت تَکرارهای براندازانه که در مقاطعی تقریبا ده سال یکبار به وقوع پیوسته و هر بار چه در مردادماه ۱۳۶۷ هجری شمسی و یا در تیرماه ۱۳۷۸ هجری شمسی و یا خردادماه ۱۳۸۸ هجریشمسی و یا آبانماه ۱۳۹۸ هجری شمسی، تنها به واسطه هوشیاری و درک بالای ملی متوقف و ابتر مانده است.
قطعا تمامی اقدامات دشمنان در طی چهل سال گذشته و بالاخص فتنههای رنگارنگ ده ساله، همچون «فتنهی سال ۸۸ کشور را واکسینه کرد؛ مردم را بر ضد میکروبهای سیاسی و اجتماعیای که میتواند اثر بگذارد، مجهز کرد؛ بصیرت مردم را بیشتر کرد»؛ اما در این میان متولیان فرهنگی و هنری کشور را میتوان به عنوان یکی از مقصران اصلی تکرار تمامی فتنهها در طی چهل سال اخیر قلمداد نمود! مقصرانی که با اهمال و غفلت جاهلانه یا عامدانه خود سبب شدند تا اقدامات رسانهای درست و صحیحی به منظور ثبت و ضبط فتنهها صورت نپذیرد و ابعاد حماسهآفرینی ملت غیور ایران در طی ۴۳ سال گذشته به درستی در تاریخ منعکس نشود و زوایای پیدا و پنهان «دشمنی دشمنان» در زوایای پیدا و پنهان خاطرات و محفوظات تک تک ایرانیان ثبت و ضبط نشود و با «زبان هنر» در یک تسلسل و تکرار متعهدانه تکثیر نگردد.
دشمن دست بر نمیدارد؛ تا انقلاب را یا تحریف کنند یا به دست فراموشی بسپرند و کاری کنند که ملّت حرکت خود، سابقهی خود و کار بزرگی را که کرده است فراموش کند، دچار نسیان و غفلت بشود؛ کسی که گذشتهی افتخارآمیز خود را نمیداند، نمیتواند در آینده هم حوادث افتخارآمیز برای خودش درست کند، این تلاش را دشمنان دارند میکنند. (امام خامنهای در دیدار مردم قم - ۱۳۹۳/۱۰/۱۷) |
به عبارت دیگر؛ متولیان فرهنگی و هنری کشور مقصران اصلی تمامی فتنهها در طی چهل و سه سال اخیر هستند! زیرا اگر غفلت جاهلانه یا عامدانه ایشان نبود و اقداماتی منسجم در راستای تامین «منافع ملی» در فضای فرهنگی و هنر کشور شکل میگرفت و با استفاده از ظرفیت هنرمندان متعهد و اختصاص منابع مادی و معنوی مناسب، زمینههای لازم برای تولید «آثار هنری فاخر» فراهم میآمد و واقعیتهای «تاریخ انقلاب اسلامی» به درستی منتقل میشد و...؛ قطعا در طول چهل و سه سال گذشته کشور درگیر فتنههای مختلف نمیشد و «دشمنان» قادر نبودند تا این حجم گسترده از خسارات ناشی از «جنگ نرم» و «جنگ نیمه سخت» را به جامعه ایران تحمیل نمایند.
پس اگر چه در طول چهل و سه سال گذشته «ملّت ایران نشان داد که از خطّ مجاهدتِ شجاعانه دفاع میکند، ملّت ایران نشان داد که به نمادهای مقاومت عشق میورزد، ملّت ایران نشان داد که طرفدار مقاومت است، طرفدار تسلیم نیست. آن کسانی که سعی میکنند چیز دیگری را از ملّت بزرگ ما به مردم و به افکار بیگانگان یا افکار عمومیِ داخل نشان بدهند، با صدق و صفا با مردم رفتار نمیکنند؛ ملّت این است، ملّت طرفدار ایستادگی است، طرفدار مقاومت است، ملّت طرفدار ایستادگی در مقابل زورگویی دشمنان است» اما متولیان فرهنگی کشور در بخشهای مختلف و در نهادهای گوناگون وظیفه داشتند تا با حمایت از آثار هنری و تولیدات رسانهای مختلف، نگذارند این «خطّ مجاهدتِ شجاعانه» در تاریخ ثبت نشده باقی بماند و شرایط به نحوی رقم خورد که عموم جوانان و نوجوانان عملا در سالگرد «حماسه ۹ دی» با خلأ روایت مواجه باشند. خلأ روایتی که نه تنها «عبرت گرفتن از حوادث تاریخی» را با خِلل مواجه میسازد؛ بلکه موقعیت مناسب را در اختیار «جریانِ تحریف» قرار میدهد و موجب میشود تا «روایت دشمن» به صورت مرجع درآمده و این روایت بر «افکار عمومی» غلبه پیدا کند.
شما روایت کنید حقایق جامعهی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. شما اگر روایت نکنید، دشمن روایت میکند؛ شما اگر انقلاب را روایت نکنید، دشمن روایت میکند؛ شما اگر حادثهی دفاع مقدّس را روایت نکنید، دشمن روایت میکند، هر جور دلش میخواهد؛ توجیه میکند، دروغ میگوید آن هم ۱۸۰ درجه خلاف واقع؛ جای ظالم و مظلوم را عوض میکند. (امام خامنهای در دیدار پرستاران و خانواده شهدای سلامت - ۱۴۰۰/۰۹/۲۱) |
مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور طی سالهای گذشته عُرضه نداشت و یا نخواست تا در کنار حمایت از تولیدات سینمایی بُلند و فیلم کوتاه و آثار مُستند بیخاصیت و یا کم خاصیت و سریالهای آببندی شده و ... به سراغ حمایت مادی و معنوی از تولیدات فاخر رفته و نگذارد «تاریخ انقلاب اسلامی» فراموش شود. تولیداتی که فقدان آن سبب شده تا نه تنها ابعاد «جنگ سخت» و یا «جنگ نرم» و «جنگ نیمه سخت» نظام سلطه با جمهوری اسلامی از قابلیت انتقال به آینده تاریخ برخوردار نباشد؛ بلکه نحوه مقاومت ملت ایران و تاریخچه چهل و سه سال ایستادگی در برابر نظام سلطه نیز یا فراموش شود و یا با تحریف مواجه گردد و زمینههای تحریف حقیقتهایی همچون « فتنه ۸۸» و حماسه ملت مسلمان ایران در موعدهای تاریخی مهمی همچون «۹ دی» و ...فراهم آید.
با این همه باید بر عزم به وجود آمده برای «بازسازی انقلابی در ساختارهای فرهنگی کشور» امیدوار بود و منتظر عملکرد مدیران فرهنگی و بالاخص سینمایی کشور در سال پیش رو نشست و دید که آیا سَرفصلی با عنوان «سینمای استراتژیک» در واقعیت ملموس خود و در راستای «منافع ملی» احیا میگردد؟ و آیا این احیاگری منجر به تولید آثار سینمایی قابل قبولی از لحاظ فُرم و محتوای سینمایی خواهد شد؟ آثاری که به تبیین دشمنی دشمنان در طول ۴۳ سال گذشته پرداخته و «مجاهدتِ شجاعانه ملت ایران» را در فتنههایی همچون «فتنه ۸۸» به تصویر بکشد و حماسه آفرینیهای صورت گرفته در یوماللههای مهم و سرنوشتسازی همچون «۹ دی» را با «زبان هنر» در تاریخ ماندگار سازد.
باید منتظر ماند و دید که آیا وعده «وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی» در بازدید از «ستاد برگزاری چهلمین جشنواره فیلم فجر» که گفته بود: «تولید ۱۵ فیلم متناسب با ارزشهای فرهنگی و تاریخی به خصوص شهدای والا مقام دفاع مقدس و رویدادهای تاریخی مهم را در بنیاد سینمایی فارابی پیشبینی کردهایم» ؛ جامه عمل به خود پوشیده و یا در حد حرف و سخن باقی خواهد ماند!
باید منتظر سالگرد «حماسه ۹ دی» در سال ۱۴۰۱ هجریشمسی باقی ماند و دید که آیا مدیریت میانی در «سازمان صدا و سیما» نیز مشمول « «بازسازی انقلابی» خواهد شد و آیا این امر سبب خواهد شد تا این سازمان اولویت سریالهای ۳۰۰ قسمتی خود را از تنزل در پرداختن به موضوعات سطحی و کم عُمق خانوادگی و برآمده از میل معاونتهای عموما کمسواد خود که بیش از هر چیز دل در گرو ویلاهای شمال کشور و سواحل دریای خزر و زندان زنان و ... دارند، خلاصی بخشیده و شان خود را در مقام رسانهی حاکمیتی و به عنوان رسانهی ملت مسلمان ایران، با تمرکز بر تولید «سریالهای استراتژیک» ارتقاء ببخشند و یا آنکه بضاعت رسانهملی همچنان محدود به همین چیزی باقی خواهد ماند که در طی اینسالها به نمایش گذاشته شده است!؟
پس همچنان باید امید داشت و منتظر نمودار شدن آثار «بازسازی انقلابی در ساختارهای فرهنگی کشور» ماند؛ آثاری که محصول آن نه در سُخن و کلام مدیران فرهنگی کشور، بلکه در خروجی آثار و تولیداتی نمایان خواهد شد. آثاری که بتوانند میراث گرانبهای حضور مردم ایران در دفاع از انقلاب اسلامی و حفظ کیان نظام جمهوری اسلامی را ثبت و ضبط نموده و «خطّ مجاهدتِ شجاعانه» را روایت نمایند. تولیداتی هنرمندانه و دارای فُرم هنری قابل قبولی که در ذیل عنوان «سینمای استراتژیک» و یا «سریالهای استراتژیک» دستهبندی شوند و ابعاد مختلف وقایعی همچون « فتنه ۸۸» و یا حماسه غرورآفرین ملت ایران در «۹ دی» را به درستی برای مخاطبان خود ترسیم و تصویرسازی نماید.
پس همچنان باید امید داشت...
ارسال نظر