به گزارش سینماپرس، حدود یک سالی میشود که سلیم غفوری مدیریت شبکه افق را به عهده گرفته است، شبکه ای که از ابتدای شکل گیری کارویژه مخصوصی برای ترویج مفاهیم انقلاب و دفاع مقدس داشت و طی این چند سال بیشتر به شبکه ای کم مخاطب با محتوایی غیرجذاب بدل شده بود.
غفوری از خردادماه سال ۱۴۰۰ از شبکه مستند به شبکه افق رفت و سکاندار این شبکه شد و حالا در ابتدای سال ۱۴۰۱ و بعد از حدود ۹ ماه حضورش در شبکه گفتگویی با او درباره ساز و کار شبکه افق و رویکردهای آن ترتیب دادهایم.
او برنامهریزی ها و پلن هایی را هم برای این شبکه در نظر دارد برنامههایی که معتقد است بیشتر آنها به بودجههای بالا نیازمند است و این شبکه گاهی از خیلی از برنامهها و شبکهها بودجه کمتری دریافت میکند.
گفتگوی ما با مدیر شبکه افق را در زیر میخوانید:
* با توجه به آغاز سال جدید بد نیست گفتگو را از اینجا آغاز کنیم که شبکه «افق» در سال پیش رو چه رویکردهایی را در دستور کار دارد و آیا شاهد تغییری در سیاستگذاریها و تولیدات این شبکه خواهیم بود؟
یکی از مأموریتهای اصلی شبکه «افق» در سالهای اخیر که در سال ۱۴۰۰ بهصورت ویژهتر بر روی آن تمرکز داشتیم، بحث توجه به «سبک زندگی» است. به همین دلیل هم در طراحی برنامههای جدید شبکه تلاش کردهایم این رویکرد را مدنظر داشته باشیم و با همین نگاه اقدام به برنامهسازی کنیم. قطعاً در سال پیش رو هم همین رویکرد را خواهیم داشت و برنامههایی که به موضوع «خانواده» و «سبک زندگی» بپردازند بیشتر موردتوجه قرار خواهند داشت.
در کنار این رویکرد، موضوع دیگری که موردتوجه قرار دارد بحث «مشارکت اجتماعی» و «مسئولیت اجتماعی» است. از طرف دیگر از آنجایی که شبکه «افق» شبکه «انقلاب اسلامی» است، انعکاس فعالیتهای مردمی جبهه انقلاب را هم همواره در دستور کار داشتهایم. هم در رویدادها و اتفاقات و هم در مقاطعی که جبهه انقلاب قصد پیادهسازی ایدهای را داشته است، تلاش ما این بوده که به تحقق و پیشبرد این ایده کمک کنیم. این ایدهها لزوماً هم رسانهای نیستند و ما تلاش میکنیم برای آنها پیوند رسانهای طراحی و اجرا کنیم. اینها موضوعاتی است که در سال گذشته در برنامههای ما بوده و در سال جاری هم با قوت بیشتر آنها را پیگیری خواهیم کرد.
* اشاره کردید که شبکه «افق» شبکه «انقلاب اسلامی» است و این برگرفته از هویتی است که از ابتدا برای این شبکه تعریف شد. این هویت اما به معنای آن نیست که این شبکه صرفاً برای مخاطبانی خاص طراحی شده و طبیعتاً باید دامنه گستردهای از مخاطبان را در برنامهسازی مدنظر داشته باشد. چقدر در این زمینه تلاش میکنید؟
حتماً در گذشته چنین تلاشی در شبکه افق بوده، امروز هست و در آینده هم خواهد بود. بالاخره زمانی که شما میخواهید یک حرف ایدئولوژیک را مطرح کنید، حتماً باید بهگونهای آن را مطرح کنید که جذابیتهای لازم را هم داشته باشد. ممکن است در این راستا به بخشی از اهداف رسیده باشیم و با بخشهایی هم فاصله داشته باشیم. واقعیت اما این است که شبکه افق از گونههای جذاب برنامهسازی مانند «سریال» بیّبهره است و مهمترین دلیل آن هم مباحث بودجهای است.
* یعنی الزاماً مرتبط با رویکرد شبکه نیست و اگر بودجه بالاتری داشتید به حوزه سریالسازی هم ورود میکردید؟
بله. حتماً بخشی از جذابیت برنامهسازی، به گونههای مختلف آن برمیگردد.
برنامهها و جنگهای شبانه تلویزیونی که ما اصطلاحاً آنها را برنامههایی با تولید بزرگ میخوانیم، عموماً برنامههایی گران هستند. همین برنامههایی که اسم آوردید بودجه هر کدامشان شاید چند برابر کل بودجه شبکه افق در طول یک سال باشد! * درباره قالبهایی مانند تاکشو و سرگرمی که نمونههای موفقی مثل «خندوانه» و «دورهمی» در شبکههای دیگر دارد هم همین محدودیت را دارید؟
برنامهها و جنگهای شبانه تلویزیونی که ما اصطلاحاً آنها را برنامههایی با تولید بزرگ میخوانیم، عموماً برنامههایی گران هستند. همین برنامههایی که اسم آوردید بودجه هر کدامشان شاید چند برابر کل بودجه شبکه افق در طول یک سال باشد! حتماً معادله تولید در تلویزیون نسبت به سالهای قبل تغییر کرده و ذائقه مخاطب هم تغییر کرده است. بالاخره مخاطب امروز دوست دارد دکورهای بزرگ ببیند و وقتی دکور بزرگ شد، همه چیز در تولید بزرگ میشود. مثلاً در یک استودیوی کوچک شاید شما با سه دوربین یک برنامه را ضبط کنید اما وقتی وارد یک سالن بزرگ میشوید، نیاز به هشت دوربین دارید. همه این جزئیات بودجه تولید این دست کارهای بزرگ را بسیار بالا میبرد.
* البته در همین سالها تولیدات بیگپروداکشنی هم در تلویزیون داشتهایم که اصلاً مخاطب نداشتهاند و این امکانات و دکورهای بزرگ لزوماً به جذب و رضایت مخاطب منتهی نمیشود.
بله قطعاً اینگونه است که تولید با فرایند بزرگ، لزوماً مخاطب به همراه نمیآورد. اتفاقاً نمونههای هرچند اندکی هم داریم که یک برنامه با بودجه حداقلی تولید شده اما مخاطب با آن ارتباط برقرار کرده است. در هر حال اما باید پذیرفت که ذائقه مخاطب در سالهای اخیر به سمت برنامههای بزرگ رفته است و در اغلب نظرسنجیهای سالهای اخیر هم همین جنس برنامهها در صدر قرار داشتهاند. تأکید میکنم مثالهای نقضی هم وجود دارد اما در مجموع ذائقه مخاطب به این سمت سوق پیدا کرده است.
* برای این ذائقهها چه زمانی باید پیشنهادهای جدید ارائه دهیم؟ چقدر در همین یک سال گذشته در شبکه افق در راستای تغییر این ذائقه تلاش کردهاید؟
بخشی از این تلاشها بالاخره آزمون و خطاست. شبکه به جای خود، هر تهیهکنندهای هم همین شرایط را دارد. یک برنامه در تعامل شبکه و تهیهکننده تولید میشود و هر دو طرف میخواهند برنامه تولیدی پرمخاطب شود، اما اینکه مخاطب چقدر آن برنامه را دنبال خواهد کرد، به عوامل متعدد دیگری هم بستگی دارد. این را باید در نظر داشته باشید که ما امروز در تلویزیون ۲۰ شبکه داریم که در حوالی ساعت ۸ شب، حدود ۷۰ تا ۷۵ درصد مخاطب دارد. این درصد از مخاطب در آن ساعت ۲۰ انتخاب متنوع دارند. سرانه هر شبکه از این درصد مخاطب در حدود ۳.۵ درصد میشود.
حالا اگر برنامهای بتواند ۱۰ درصد مخاطب پیدا کرده یعنی مخاطبان شبکههای دیگر را هم جذب کرده است. اینجاست که ذائقه مخاطب تعیینکننده میشود. اینجاست که مشخص میشود مخاطب بهدنبال چه جنس تولیداتی است و کارهای نمایشی هم معمولاً صدرنشین است. هر شب در تلویزیون سه چهار سریال پخش میشود و طبیعتاً در زمان پخش این سریالها، دیگر برنامههای تلویزیون تبدیل به اولویت دوم مخاطب میشوند. وقتی مسابقات و جنگها در اولویت دوم قرار میگیرند، دیگر برنامهها باز هم به اولویتهای پایینتر میروند.
* با این ترتیب یعنی باید بهصورت پیشفرض بپذیریم که برنامههای شبکه «افق» نمیتواند در اولویت اول مخاطب باشد؟
این نکته تنها مربوط به شبکه «افق» نیست و شبکههای دیگر را هم شامل میشود. شبکههایی که سریال و برنامههای سرگرمی شبانه ندارند، طبیعتاً در اولویتهای بعدی مخاطبان قرار میگیرند و مخاطب کمتری پیدا میکنند. زمانی که تصمیم برای تعدد شبکهها اتخاذ شد، به همه این مسائل فکر شده است. دلیل این تصمیم این بود که به مخاطب حق انتخاب بیشتری داده شود. بالاخره در همین شرایط هم شاید درصدی از مخاطبان علاقهای به سریال نداشته باشند و آنها هم باید برنامههای موردعلاقه خود را برای تماشا داشته باشند. این مورد محدود به کشور ما هم نیست. در برخی کشورها چندصد شبکه محلی و غیرمحلی وجود دارد. در آن کشورها هم این ملاحظات وجود دارد.
اساساً ما خیلی خودمان را درگیر این مسئله کردهایم که یک برنامه چقدر مخاطب دارد و یا ندارد. هر برنامه را باید در دایره مخاطبان خود بسنجیم. ممکن است یک برنامه تخصصی در حوزه تئاتر تولید شود، آیا باید تلویزیون در این حوزه برنامهای داشته باشد؟ بله اما قطعاً یک برنامه تخصصی تئاتر آنقدر مخاطب بالایی نخواهد داشت. مهم این است که آیا جامعه مخاطب هدف آن برنامه آن را دنبال میکنند یا نمیکنند. در همین شبکه «افق» ما برنامهای به نام «نقش جهان» داریم که یک برنامه تخصصی در حوزه مسائل بینالمللی است. اساساً عموم مردم شاید به چنین برنامهای توجه نداشته باشند و این یک ایراد نیست. این برنامه برای مخاطبان علاقمندی است که میخواهند درباره تحولات بینالمللی تحلیلی داشته باشند. در عین حال حتماً تلویزیون باید به این حوزه ورود کند و برنامهای داشته باشد. ما به عنوان شبکه افق هم به این دلیل برنامه «نقش جهان» را تولید کردیم که احساس کردیم تلویزیون در این زمینه خلأ دارد.
خیلی وقتها برنامههایی که شبکههای مختلف تلویزیون میسازند، براساس همین خلأهای موجود بر روی آنتن است. برنامه «انارستان» دیگر برنامه شبکه «افق» است که البته مخاطبان بیشتری هم دارد. برنامههای پزشکی در شبکههای مختلف وجود داشت اما احساس کردیم برنامه تخصصی در حوزه «طب سنتی» نداریم که مسائل تغذیه و سلامت را از منظر طب سنتی مطرح کند. «انارستان» به همین دلیل شکل گرفت و افراد علاقمند به این حوزه هم دارند آرامآرام آن را پیدا و دنبال میکنند.
* وقتی از درصد استقبال مخاطبان از برنامهها صحبت میکنیم، به این دلیل است که فکت و سند دیگری برای ارزیابی تأثیر برنامهها در اختیار نداریم. اما بهصورت استقرایی هم اینکه برنامهای مانند «انارستان» در شبکه افق موفق بوده است را میتوان تأیید کرد.
برنامهای مانند «انارستان» و یا «عصر شیرین» اساساً مخاطبشان خانوادهها هستند اما برنامهای مانند «نقش جهان» طبیعتاً مخاطب عمومی ندارد. حتماً مخاطبان این برنامه خاص هستند و باید بتواند این مخاطب خاص را پیدا کند. عرض اصلی بنده این است که همه برنامههایی که تلویزیون تولید و پخش میکند، لزوماً برای همه افراد جامعه نیست. حتماً مخاطبان فلان برنامه شبانه از مخاطبان یک برنامه تخصصی در حوزه اقتصاد خیلی بیشتر است اما تلویزیون حتماً به برنامههای تخصصی هم نیاز دارد. برخی از تولیدات شبکه «افق» هم رویکرد تخصصی دارد.
* اما در همین شرایط گاهی این شوخی با شبکه «افق» میشود که گاهی مخاطبش از شبکه «چهار» هم کمتر است!
ممکن است برخی برنامهها همین شرایط را داشته باشند. واقعیت این است که دیگر خیلی مسائل بهصورت شبکهای مطرح نیست و بلکه برنامهها موضوعیت دارند. هر برنامه را باید با برنامه مشابه خود مقایسه کرد. برنامهای مانند «انارستان» که در حوزه سلامت ساخته میشود باید با برنامههای مرتبط با حوزه سلامت در شبکههای دیگر مقایسه شود. برنامهای مانند «جهانآرا» هم باید با برنامههای گفتگومحور سیاسی مقایسه شود.
افق در شرایط فعلی کمتر برنامه سرگرمکننده دارد اما اگر روزی چنین برنامهای هم داشت، آنوقت میتوان آن را با تولیدات سرگرمکننده شبکههای دیگر مقایسه کرد. به همین دلیل بهصورت عمومی نمیتوان درباره مخاطبان یک شبکه صحبت کرد. اساساً مقایسه تعداد مخاطبان شبکهای مانند «افق» با شبکهای مانند «نسیم» از اساس غلط است چراکه کارکرد دو شبکه با هم متفاوت است. حتماً شبکهای مانند «چهار» براساس یک مأموریت مشخص شکل گرفته است و به همین دلیل نامش شبکه دانایی است که به ترویج علم و اندیشه بپردازد. تولید و ترویج علم و اندیشه هم با سرگرمی قابل جمع نیست، کمااینکه قرار هم نیست در این شبکه این اتفاق رخ دهد. اساساً تعدد شبکهها به همین منظور است که هر شبکه مأموریت و کارکرد مشخص خود را داشته باشد و براساس همان مأموریت مخاطب خاص خود را هم پیدا کند.
* هر شبکه هم در راستای مأموریت خود، برندسازی میکند. مانند برنامه «جهانآرا» که یکی از برندهای شبکه افق شده است. در این راستا آیا برنامهریزی جدیتری قرار نیست داشته باشید؟
حتماً اینگونه نیست که خودمان به این شرایط قانع باشیم. حتماً ما نسبت به آنچه شبکه «افق» در حال حاضر دارد، قانع نیستیم. در فضای رسانه اگر مدیر یک شبکه زمانی اعلام کند من به کار خود قانع هستم، حتماً آغاز نزول آن رسانه خواهد بود. آنقدر شتاب تحولات در رسانه بهخصوص رسانههای تصویری بالا رفته است که مدام ساختارهای جدید در حال شکلگیری است. مثلاً تا ۱۰ سال پیش، ساختاری به نام «رئالیتی شو» به تعبیر امروزی وجود نداشت. یا مثلاً ۱۵ سال پیش ساختاری به نام «داکیودرام» به شکل امروزی وجود نداشت. همه اینها گونههای جدیدی است که در فضای رسانه متولد میشود و یک رسانه باید از آنها به درستی استفاده کند. ما به شرایط فعلی شبکه افق قانع نیستیم و معتقدیم حتماً در این شبکه میتوان کارهایی انجام داد که هنوز صورت نگرفته است. حتماً برنامههای موجود این شبکه قابل ارتقاست.
حتماً اینگونه نیست که خودمان به این شرایط قانع باشیم. حتماً ما نسبت به آنچه شبکه «افق» در حال حاضر دارد، قانع نیستیم * این کارهایی که میتوان کرد و به نظر شما هنوز اتفاق نیفتاده است کدام است؟ فکر میکنید پیشنیاز آنها چیست؟ بهخصوص که گاهی شبکه افق بهعنوان یکی از شبکههای مستقل از سیاستهای کلان صداوسیما شناخته میشود که مورد حمایتهای ویژهای هم قرار دارد.
نه واقعاً اینگونه نیست که سیاستهای کلان شبکه افق، جدای از سیاستهای باقی شبکههای تلویزیون باشد. بالاخره صداوسیما یک رئیس دارد و معاونت سیما هم یک مدیر دارد که شبکه «افق» هم ذیل همان ساختار تعریف میشود. مثلاً اگر تلویزیون تصمیم بگیرد در حوزه «خانواده» یک رویکرد مشخص را دنبال کند، اینگونه نیست که شبکه افق بگوید نه من میخواهم کار خودم را انجام دهم. این موضوع درستی نیست که گاهی درباره شبکه مطرح میشود. از نظر بودجه و حمایت و مسائل دیگر هم شبکه افق جزو کمبرخوردارترین شبکهها محسوب میشود. البته که در این سالها کل تلویزیون با مشکل بودجه مواجه بوده و افق هم بهطور مضاعف در این زمینه مشکلاتی داشته است. بخشی از کارهایی که میتوانسته در شبکه انجام شود هم به همین مسئله بودجه بازمیگردد. یکی از آنها همین مسئله سریالسازی است. ساخت سریال در شرایط اقتصادی فعلی، بودجه بسیار زیادی میخواهد و شاید کل بودجه شبکه افق برای یکسال، کفاف ساخت یک سریال را هم ندهد! ایدهها و خلاقیتهای جدیدی هم در برنامهسازی میتواند وجود داشته باشد که ما باید از آنها هم بهره ببریم.
* از نظر نیروی انسانی متخصص شما چه تعاملی با متخصصان حوزه برنامهسازی و رسانه دارید؟
حتماً چنین تعاملی وجود دارد بهخصوص که سیستم تولید ما یک سیستم متمرکز نیست.
* اما به نظر میرسد برنامهسازان شبکه افق به چند گروه مشخص محدود ماندهاند!
طبیعتاً ما تعداد مشخصی برنامه روی آنتن میتوانیم داشته باشیم که هر کدام نهایتاً یک تهیهکننده میتوانند داشته باشند. طبعاً در این شرایط ما با تعداد محدودی از افراد میتوانیم همکاری داشته باشیم. اینگونه نیست که بتوانیم با تعداد بیشماری از افراد کار کنیم. ضمن اینکه ما به این مسئله قائلیم که برای همکاری سراغ تهیهکنندگان جوانتری برویم که به آنها فرصت رشد بدهیم. این رویکرد شاید در برخی شبکههای دیگر هم باشد که به تهیهکنندگان موجود در صداوسیما افراد تازهای را اضافه کنند. زمانی که برای تعدد شبکهها برنامهریزی صورت گرفت، متناسب با این تعدد شبکه، نیروی متخصص تربیت نشده بود و بخشی از این تربیت نیرو به موازات برنامهسازیها پیش میرود. باید تلاش کنیم تا نیروی انسانی متخصص هم در حین تولید و برنامهسازی رشد کند. البته در شبکه افق حتماً برای انتخاب و همکاری با این تهیهکنندگان جوان، ملاکهایی هم مدنظر داریم. افراد باید تجربههای پیشینی داشته باشند تا ما به رشد آنها کمک کنیم.
متأسفانه گاهی در فضای رسانهای این تفکیک میان موضع رسمی یک رسانه و نظر یک کارشناس، مدنظر قرار نمیگیرد تا کارشناسی موضعی میگیرد، میگویند این موضع تلویزیون است! ممکن است هر کارشناسی نظراتی داشته باشد. * اشارهای به سیاستهای کلان شبکه و تناسب آن با سیاستهای کلی صداوسیما داشتید. بهطور مصداقی طی سالهای اخیر در زمینه تزریق واکسن کرونا، سیاست کلی تلویزیون رویکرد تبلیغی و ترویجی بود اما همزمان بریده ویدئوهایی از برنامههای شبکه افق در فضای مجازی وایرال شد که کارشناسان این شبکه علیه واکسیناسیون موضعگیریهایی داشتند و این مسئله باعث شد که شائبه رویکرد مستقل این شبکه حتی در سیاستهای کلان هم تشدید شود.
واقعاً اینگونه نبوده و نیست. هیچگاه شبکه افق مخاطب واکسیناسیون نبوده است کمااینکه در بسیاری از برنامهها رویکرد تشویق و توصیه به واکسن زدن را بهصورت جدی دنبال کردهایم. اما فراموش نکنیم شبکه افق هم مانند باقی شبکههای تلویزیون گاهی برنامههای زنده هم دارد که یک کارشناس در قالب آن برنامه میتواند نظری را مطرح کند. این اتفاق بارها در شبکههای دیگر هم رخ داده که یک کارشناس مدعو روی آنتن زنده موضعی را گرفته که صددرصد با موضع کلان رسانه همسو نبوده است. متأسفانه گاهی در فضای رسانهای این تفکیک میان موضع رسمی یک رسانه و نظر یک کارشناس، مدنظر قرار نمیگیرد تا کارشناسی موضعی میگیرد، میگویند این موضع تلویزیون است! ممکن است هر کارشناسی نظراتی داشته باشد. جالب اینکه در برخی از این موارد، مجری بلافاصله واکنش هم نشان داده است اما خاصیت تقطیع ویدئوها و پخش آن در فضای مجازی همین است که همان یک قطعه برجسته میشود و توضیحات بعدی معمولاً شنیده نمیشود. گاهی حتی مجری در لحظه با مهمان محاجه نمیکند اما در پایان برنامه و یا ابتدای برنامه بعدی توضیحاتی ارائه شده که موردتوجه قرار نگرفته است. بخشی از این واکنشها خاصیت فضای مجازی است که بیشتر به دنبال حاشیه است و در قالب آن ویدئوهای تقطیعشده بیشتر دیده میَشود.
مخاطبان باید یاد بگیرند که هرآنچه در فضای مجازی مشاهده میکنند را حتماً راستیآزمایی کنند. بهعنوان یک مصداق بد نیست اشارهای به ماجرای خانم کاترین شکدم داشته باشم. نقل قولهایی از ایشان در فضای مجازی مطرح شد که همه هم تقریباً آن را باور کردند و هیچکس به ذهنش نرسید این اظهارات را راستیآزمایی کند. بعد از چند روز که تهمتهایی نسبت به برخی افراد هم زده شد و حواشی عجیب و غریبی در فضای مجازی بهوجود آمد، مشخص شد اساساً چنین متنی وجود نداشته که بخواهد ترجمه شده باشد! همه آن متن تخیل بود و در این بین آبرویی که از برخی افراد رفت را چه کسی میخواهد پاسخگو باشد؟ چرا این اتفاق میافتد؟ به این دلیل که مردم ما و حتی فضای رسانهای ما هنوز عادت به راستیآزمایی مطالب منتشرشده در فضای مجازی ندارند.
* با توجه به تغییر ریاست سازمان صداوسیما و مشخصاً در زمینه رویکردها و سیاستهای شبکه افق آیا جلسهای با آقای جبلی در این مدت داشتهاید؟
طبیعتاً رئیس جدید سازمان با مدیران همه شبکه تا امروز جلساتی را داشتهاند. درباره شبکه افق هم جلساتی داشتهایم که ایشان هم نکات مدنظر خود را مطرح کردند. بیشتر تأکیدشان هم برافزایش تنوع گونههای برنامهسازی در شبکه افق بوده است.
* ارزیابی خود شما از عملکرد آقای جبلی تا به اینجا چیست؟
هنوز که نمیتوان قضاوت درستی داشت و باید به ایشان فرصت داد. اینکه ایشان کلیدواژه «تحول» را برای برنامههای خود انتخاب کرده است، انتخاب درستی است. همانطور که خود آقای جبلی هم مطرح کردند، سازمان صداوسیما باید با خطوط سبز مدیریت شود. موضوعات اصلی باید در سازمان ضریب پیدا کند و منظومه محتوایی صداوسیما را شکل دهد. حتماً رسیدن به این اهداف نیاز به زمان دارد و همه هم باید به پیشرفت آن کمک کنیم.
* کمی درباره برنامه شاخص شبکه «افق» در ایام نوروز هم توضیح میدهید.
برنامه «هاشور» را بهصورت روزانه خواهیم داشت. مستند مسابقه «تماس» را با راهبری آقای سیاوش طهمورث داریم که احساس میکنم کاری نو و جدید محسوب میشود. قریب به یک سال طراحی این برنامه در شبکه زمان برد و امید داریم بتواند در حوزه مسئولیت اجتماعی تبدیل به کاری متفاوت شود. برنامه دیگر ما «گپنشینی» است که در واقع گفتگویی نرم با چهرههای سیاسی است و اجرای آن را هم آقای فرهاد جم برعهده دارد. این کار هم در فضای گفتگو با چهرههای سیاسی یک اثر متفاوت است. برنامه «بومگرد» را بهصورت مشترک با شبکه یک پخش میکنیم. مجموعه مشترک تأمینی «نبرد برای زندگی» را هم داریم که سال گذشته از شبکه افق پخش شد و امسال شاهد پخش فصل جدید آن هستیم.
* چهرههایی هستند که شما بهعنوان مجری و یا مهمان مدنظر داشته باشید اما دعوت از آنها با محدودیت و فشار خاصی مواجه باشد؟
واقعیت این است که مثلاً ما برای برنامه «جهانآرا» از خیلی از چهرهها دعوت به حضور میکنیم اما غالباً خودشان از حضور استنکاف میکنند. برخی افراد هم ممکن است به دلیل مسائل قضائی ما امکان میزبانی از آنها را نداشته باشیم. اینها دیگر فشار سازمانی نیست.
* یعنی برای اجرای برنامه تحویل سال، خودتان به صابر خراسانی و حسین رفیعی رسیدید و محدودیت برای انتخاب نداشتید؟
بله این انتخاب خود ما بود. ما سال گذشته هم برای تحویل سال اجرای صابر خراسانی و زندهیاد علی سلیمانی را داشتیم که در کنار یکدیگر زوج خیلی خوبی را هم تشکیل داده بودند و در برنامههای دیگر هم حضور داشتند. متأسفانه علی سلیمانی را به دلیل کرونا از دست دادیم و امسال دیگر در کنار ما نبود، به همین دلیل به ذهنمان رسید آقای رفیعی گزینه مناسبی برای همراهی صابر خراسانی است و این انتخاب خودمان بود. شبکههای دیگر از خیلی چهرههای دیگر استفاده میکنند و ما احساس کردیم این ترکیب میتواند متفاوت از شبکههای دیگر باشد. قرار نبود برنامه تحویل سال همه شبکهها شبیه به هم باشد. اینگونه نبود که در این زمینه محدودیتی داشته باشیم.
* درباره پخش سریالهای تأمینی داخلی و خارجی در شبکه افق فکر نمیکنید پیشتر انتخابهای تازهتر و غیرتکراریتری داشتید؟
طبیعتاً سریالهای خوبی که تولید میشود شبکههای دیگر هم علاقه به بازپخش آنها دارند و گزینههای ما هم برای انتخاب آثاری که طبیعتاً به فضای کلی شبکه افق نزدیک باشند هم محدود است. برای عید همین امسال سریال تأمینی جدید «سیزده» را داشتیم و یا در فهرست فیلمهای سینمایی خارجی انتخاب شده برای نوروز هم چند فیلم داشتیم که برای اولینبار از تلویزیون پخش میشدند. درباره انتخاب سریالهای خارجی مناسب شبکه افق هم گزینههای ما چندان متنوع نیست. در تلاش برای پیدا کردن سریالهای تازه هستیم. درباره فیلمهای سینمای ایرانی هم بالاخره باید پذیرفت که سینمای ایران در سالهای اخیر بضاعت اندکی داشته است. تعداد فیلمی هم که در این سالها تولید شده، از آنجا که هنوز اکران نشدهاند، نمیخواهند پخش تلویزیونی داشته باشند. محدودیتها در این سالها زیاد شده و به همین دلیل تا جایی که بتوانیم از آثار تأمینی خارجی استفاده میکنیم.
* بهعنوان سوال پایانی فکر میکنید میزان مخاطبان شبکه افق از زمانی که مسئولیت این شبکه را برعهده گرفتهاید چقدر تغییر کرده است؟
هنوز تفاوت چندانی نکرده است. بالاخره زمان میبرد تا مخاطبان بتوانند برنامههای مطلوب خود را پیدا و آن را دنبال کنند. خیلی از برنامههای ما از ابتدای سال ۱۴۰۰ روانه آنتن شده و همانطور که اشاره کردم خیلی از برنامههای مدنظرمان هم هنوز به آنتن نرسیده است. از این نظر شاید تعداد مخاطبان شبکه هنوز تفاوت محسوسی نسبت به قبل نکرده باشد. تلاش ما در این یک سال و خردهای این بود که به جدول پخش شبکه نظم بدهیم و چینش برنامهها درستتر باشد. انشالله به تدریج تأثیر این تغییرات را در زمینه جذب مخاطب هم شاهد باشیم.
ارسال نظر