سیدرضا منتظری: سعید حنایی در فاصله مردادماه سال ۷۹ تا ۱۵ فروردینماه سال ۸۰ در شهر مشهد ۱۶ زن فاسدالاخلاق را به قتل رساند و فروردین سال ۸۱ به دستور حاکم شرع اعدام شد؛ ممکن است زندگی یکی از مخوف ترین قاتلان سریالی هر فیلمسازی را تحریک می کند تا در خصوص او مبادرت به تولید اثر کند! اما سال ها طول کشید تا به فاصله کوتاهی دو فیلمساز ایرانی یکی در داخل ایران و دیگری در خارج از ایران روی این موضوع انگشت بگذارند و مبادرت به تولید فیلمی درباره این شخصیت کنند هرچند که مازیار بهاری قبل از ابراهیم ایرج زاد و علی عباسی مبادرت به تولید اثر مستندی با عنوان «و عنکبوت آمد» با محوریت جنایت های سعید حنایی کرد.
همانطور که فیلم «عنکبوت» به کارگردانی ابراهیم ایرج زاد یکی از مشکلات اصلی اش فیلمنامهای با نقصهای بسیار بود در «عنکبوت مقدس» نیز همین معضل اساسی وجود دارد با این تفاوت که ایرج زاد در «عنکبوت» تلاش کرده بود تا دو سال از زندگی سعید حنایی را در ۹۶ دقیقه به تصویر بکشد و همین امر موجب شده بود روند قصهگویی در فیلم سریع باشد و مخاطب هرزگاهی از اتفاقات جا بماند و برخی مسائل نیز برایش جای ابهام داشته باشد اما در طی زمان ۱۱۶ دقیقه ای فیلم «عنکبوت مقدس» به کارگردانی علی عباسی ما شاهد نمادپردازی های عجیب و غریبی هستیم که اصولا ارتباط جدی با کانسپت اصلی فیلم ندارند و گویا برای تخریب هرچه بیشتر چهره ایران و ایرانی و به ویژه دین و مذهب به کار گرفته شده اند که از جمله آن ها می توان به نشان دادن شهر مشهد به عنوان یک شهر عقب افتاده و مخروبه اشاره کرد! این در حالی است که انتظار می رفت این فیلم صرفا روایتگر یک اتفاق تلخ تاریخ معاصر باچاشنی درام پردازی بر اساس مفاسد اخلاقی و معضلات اجتماعی باشد!
«عنکبوت مقدس» سرشار از نمادپردازی های عجیب است تا فیلمساز تصویرسازی غیرواقعی از قاتل عنکبوتی به عنوان قهرمان ملی و مذهبی برای مردم ایران را بیشتر به مخاطب جهانی القا کند! مردانی که در این فیلم تجاوزگر و خیانت کارند همه شمایلی مذهبی و حکومتی دارند؛ به عنوان مثال داشتن محاسن و انگشتر عقیق (که فیلمساز به کرات با زوم های متعدد تأکیدی ویژه روی آن دارد) یکی از ویژگی های بارز این مردان است!
نشان دادن اماکن مقدس و بقاع متبرکه که به دفعات در این فیلم نمایش داده می شود هیچ گونه توجیه منطقی عقلانی و روایی ندارد و در نهایت مشخص نیست جمعیت کثیری از مردان و زنان که به عنوان بدنه جامعه به دفاع از قاتل عنکبوتی برخاسته اند و به نفع او در مقابل دادگاه تحصن کرده اند و اینکه اغلب مردم در کوچه و خیابان از جنایت های سعید حنایی دفاع کرده و از فرزندان و همسر وی دلجویی می کنند و خواستار ادامه راه او هستند؛ مردم کجایند؟ این ها مردم ایران هستند یا فیلمساز در جغرافیای ذهنی خود ایرانیان را به عنوان افرادی شیطان صفت معرفی کرده تا فیلمش بیش از آنکه یک اثر سینمایی باشد به بیانیه ای سیاسی بدل شود و این اثر که به شدت در ساختار و محتوا دچار لکنت است بیش از حقش در جشنواره های جهانی مورد توجه قرار گیرد!؟
در «عنکبوت مقدس» این گونه تصویر شده که همه مردان در ایران در هر رده و پست و جایگاهی به زنان با دیدگاه تحقیرآمیز یا کالایی برای رفع نیازهای جنسی نگاه می کنند؛ به زعم فیلمساز کارمند هتل، پلیس، قاضی و خلاصه هر مردی در هر جایگاهی نوعی بیماری جنسی دارد! یکی با تحقیر زنان ارضا می شود و دیگری با تجاوز به آن ها و یکی دیگر با کشتن شان!
زنان ایران در این فیلم همگی بازنده به تصویر کشیده می شوند؛ در این میان فقط یک خبرنگار خیالی و کلیشه ای (که در ماجرای قاتل عنکبوتی هرگز وجود نداشته) با بازی زهرا امیرابراهیمی است که نمی خواهد بازنده باشد و با تغییر و تلاش شبانه روزی موجبات دستگیری قاتل عنکبوتی را فراهم می کند که در نهایت این موفقیت دستگیری او به نام و کام پلیس در می آید!
مخاطب جهانی که قطعا از جزئیات پرونده سعید حنایی آگاهی کامل ندارد مطمئنا نمی داند شخصی به نام مژگان، آخرین هدف حنایی بود که توانست از دست او بگریزد که پس از گذشت یک هفته در طرح ویژه پلیس دستگیر می شود و در بازجویی به ماجرای سوء قصد به جانش اقرار کرد و با آدرسی که مأموران از وی گرفتند، موفق به دستگیری سعید حنایی شدند!
در نهایت ذکر این نکته ضروری است که فیلم هایی نظیر «عنکبوت مقدس» باعث می شوند دیدگاه جهانیان به ایران و ایرانی نگاهی بدوی باشد! و این قبیل خودزنی ها آن هم توسط سینماگران ایرانی الاصل بسیار تاسف برانگیز است…
ارسال نظر