محمدرسول محمدی/ تقریبا یک سال است که هیچ گونه سندی با عنوان «گزارش عملکرد» توسط «سازمان سینمایی» و پنج موسسه اصلی وابسته به آن منتشر نشده است. اتفاقی به ظاهر کوچک که نه تنها موجب افول بهرهوری این بخش از سیستم حاکمیتی کشور میشود؛ بلکه میتواند حیثیت این نهاد مهم فرهنگی و سینمایی را مخدوش سازد و به این جهت لازم است تا به مرور چند نکته در این زمینه پرداخته شود:
۱/ ۷ مهر ۱۴۰۰ هجریشمسی بود که «وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی» در حکمی «محمد خزاعی» را به عنوان «رییس سازمان امور سینمایی و سمعی بصری» منصوب کرد و اکنون ۲۶۵ روز است که از عمر خدمتگزاری ایشان سپری شده است و در این میان نه تنها مُدل چیدمان و بکارگیری «منابع انسانی» و بالاخص اصرار ایشان بر استفاده از «بانیان وضع موجود» محل ابهام است؛ بلکه نحوه مدیریت «منابع مالی» و هزینهکرد بودجه این سازمان نیز دچار عدم وضوح میباشد. عدم وضوحی که با کوتاهی اقمار این سازمان در ارایه «گزارش عملکرد» همراه گردیده است.
۲/ انتشار رسمی اسنادی با عنوان «گزارش عملکرد» توسط نهادها و مجموعههای مختلف حاکمیتی در کشور سبب میشود تا اقدامات واقعی و گامهای عملی برداشته شده توسط مدیران از شعارهای نوبهای و سخنرانیهای فصلی و وعدههای توخالی ایشان تفکیک گردیده و عملکرد واقعی هر مجموعه در معرض نقد و بررسی قرار گیرد.
۳/ انتشار رسمی «گزارش عملکرد» در هر ساختاری میتواند به عنوان یک «حسگر» (Sensors) عمل نماید. حسگری که از یک سو اطلاعات لازم برای راهبری هر ساختاری را به موقع و صحیح در اختیار تصمیمگیران و برنامهریزان قرار میدهد و از طرف دیگر، ارتباط منطقی بین ذینفعان و جامعه نیازمند به آن ساختار و واحدهای دیگر اعم از مجریان، ناظران و تصمیمگیرندگان را با حداقل ضریب تقلب و دورویی فراهم میسازد و در نهایت آنکه سبب میشود تا عملکرد یک سازمان بهوسیله پارامترها و شاخصهای خوداظهاری شده مورد ارزیابی عمومی قرار گیرد.
۴/ نحوه تخصیص اعتبارات «سازمان سینمایی» با توجه به رشد ۳۰ درصدی بودجه در سال ۱۴۰۰ هجری شمسی موضوع ابهامبرانگیز ویژهای است که تنها با انتشار رسمی اسنادی با عنوان «گزارش عملکرد» توسط پنج زیر مجموعه اصلی این سازمان، یعنی «بنیاد سینمایی فارابی» و «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و پویانمایی» و «انجمن سینمای جوان ایران» و «سینما شهر» و «موزه سینمای ایران» از قابلیت پاسخگویی و «تنویر افکار عمومی» برخوردار میباشد.
۵/ «نظارت» (Supervision) و پایش (Monitoring) و نهایتا «کنترل» (Control) سه اصطلاح عمومی و شایع در هر مجموعه و ساختاری بوده و به عنوان یکی از بحثهای زیربنایی و اولیه در امر «مدیریت» قلمداد میگردند و نخستین گام در تحقق مطلوب آن بر بستر «گزارش عملکرد» شکل میگیرد. گزارشهایی که با در برداشتن «شاخصهای واقعی و تعیینکننده در عملکرد» و با در دسترس قرار دادن و اشتراکگذاری اطلاعات و تحلیل نتایج و وضعیت سازمان، بستر مناسب جهت ارتقاء مدیریت و اصلاح مسیرهای اشتباه احتمالی و ... برای هر ساختار و سازمانی فراهم گردد.
۶/ اقدام «سازمان سینمایی» در ابلاغ برنامه پنج ساله «بنیاد سینمایی فارابی» و «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» و «انجمن سینمای جوان ایران» و «سینما شهر» اگر چه اتفاق مبارک و خوبی است؛ اما تنها ظهور و بروز این قبیل از ابلاغیهها در «واقعیت» است که میتواند عرصه فرهنگ و سینمای کشور را از «وضعیت اسفبار موجود» خارج ساخته و «بازسازی انقلابی سینمای کشور» را عینیت بخشد.
۷/ انتشار رسمی «گزارش عملکرد» یک اقدام ابتدایی برای ایجاد «شفافیت» (Transparency) و مشارکتبخشی به مردم و مبارزه با فساد و اصلاح هر ساختار و سیستمی است که در منابع اسلامی در حدی بر آن تاکید شده که «حضرت علی علیهالسلام» در بیان نورانی خود به صراحت میفرمایند: «اَلا وَ اِنَّ لَکُم عِندِی اَن لَا اَحتَجِبَنَّ دُونَکُم سِرّاً اِلّا فی حَرب» . پس اگر چه بعضیها عادت کردهاند هر چیز خوبی که در جامعهی اسلامی است را نسبت بدهند به غربیها و بگویند «ما از غربیها یاد گرفتیم اینها را» و ...؛ اما واقعیت آن است که «شفافیت» را «امیرالمؤمنین» یاد داده و فرموده است: «حقّ شما بر من» یعنی حقّی که شما پیش من دارید این است که هیچ رازی را از شما پنهان ندارم، هیچ حرفی را از شما پنهان نکنم، مگر در جنگ و مسائل جنگ و مسائلی که با دشمن طرف هستیم، اینجا نمیشود حرفها را زد؛ چون حرف را وقتی که گفتیم، شما شنفتی، دشمن هم میشنود. بله در این مسائل «حرب» که اعمّ از همین حرب به اصطلاح نظامی و مانند اینها است، در مسائل امنیّتی، در مسائل نظامی، در مسائل گوناگونی که جنگ داریم با دشمن، مقابلهی با دشمن داریم، بله اینجا جای افشاگری نیست، جای شفّافیّت نیست، امّا در غیر اینها، در مسائل عمومیِ مردم «اَن لَا اَحتَجِبَنَّ دُونَکُم سِرّاً» !
۸/ «شفافیت» (Transparency) را میتوان به عنوان سریعترین، کمهزینهترین، سادهترین، مبناییترین و قابل اعتمادترین سازوکار برای مبارزه با «فساد» (Corruption) در هر ساختاری قلمداد نمود. اقدامی که هم در پیشگیری و هم کشف جرم موثر بوده و هم موجب افزایش مسئولیتپذیری و پاسخگویی، ارتقاء شایستهسالاری، مشارکت فعال و مؤثر مردمی، کاهش هزینه و زمان، و در نتیجه افزایش کارآمدی و سرمایهی اجتماعی نهادهای مختلف در یک حاکمیت میشود. سازوکاری که در گام نخست با «خود اظهاری» و انتشار رسمی «گزارش عملکرد» توسط یک ساختار آغاز گردیده و در بردارنده پارامترها و شاخصهای لازم جهت دستیابی به وضعیت موجود یک سازمان است.
۹/ «شفافیت» یکی از مفاهیمی بود که متاسفانه در «دولت حسن روحانی» به ابتذال کشیده شد و با نوعی «پروپاگاندای رسانهای» عجین گردید. ابتذالی که در «سازمان سینمایی» به جهت انتصاب «دبیر کمیسیون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» در مقام ریاست این سازمان از صورتی ویژهای برخوردار شد. انتصابی که سبب شد تا «سازمان سینمایی» با انتشار گاه و بیگاه فهرستی بسیار کلی و پُر از ابهام از اسامی افراد و لیست مخارج و قراردادها و حقنه آن در قالب «گزارش عملکرد» و ... به عنوان یکی از پیشگامان «شوآف رسانهای» و «خبرسازی شفافیت» در فضای فرهنگی و رسانهای کشور شناخته شود.
۱۰/ «دولت حسن روحانی» را میبایست از کم تحرکترین و کمکارترین دولتهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی قلمداد نمود. دولتی که با وجود برخورداری از «صفت تنبلی» از «توان رسانهای» نسبتا بالایی برخوردار بود و از این جهت به خوبی میتوانست از هر اقدام کوچکی به عنوان یک دستاورد بزرگ رونمایی کند! ویژگی شاخصی که سبب شد تا موضوعات پیش پا افتادهای همچون اعلام اسامی افراد و لیست مخارج و قراردادها و ... به عنوان ابتکار و «دستاورد بزرگ دولت» مطرح شود و با استفاده از «ظرفیت رسانه» این «وظیفه ابتدایی» در قالب توفیقی بزرگ و کاری عظیم به خورد افکار عمومی داده شود!
۱۱/ در «دولت حسن روحانی» اطلاق عنوان «گزارش عملکرد» به یک صورت خرج بی درو پیکر از وضعیت اقمار زیر مجموعه «سازمان سینمایی» رویهای متعارف گردید که تنها عنوان «شفافیت» را به دوش میکشد و رسما سیاههای بیارزش بود که هیچ یک از مدیران این سازمان را به پاسخگویی نسبت به عملکرد خود وا نمیداشت. سیاههای کم ارزش که آنچنان سرسری و بیارزش و به صورت «رفع تکلیف» توسط مجموعههای مختلف تنظیم میشد که تقریبا نصفی از بودجه هر سازمان در ردیفی با عنوان «هزینههای جاری و پشتیبانی» قرار میگرفت. ردیف بودجهای بدون هرگونه توضیح و یا جدول پیوستی که صورتی کاملا فُکاهی به این گزارشها میداد و در ادامه به سبب شدت طنز شدن چنین مدل گزارشنویسی مجعولی بود که عنوان این ردیف به «کمک به راهبری و مدیریت» تغییر پیدا نمود. عنوانی جایگزین که البته از همان ماهیت گذشته برخوردار بود و همچون ردیف بودجه حذف شده قبلی، این ردیف بودجه تازه تاسیس نیز از هر گونه پیوست مشخصی تهی بود. هیچ جدولی در ضمیمه آن قرار نداشت تا به تبیین نحوه هزینه کرد مبلغ مندرج در این ردیف بپردازد!
۱۲/ «سازمان سینمایی» به شدت نیازمند «شفافیت» و انتشار «گزارش عملکرد» است. البته نه در مُدل مرسوم در «دولت حسن روحانی» ؛ بلکه به گونهای منطبق با آرمانهای تعیین شده توسط «دولت سیزدهم» دولتی که تحقق هدف «مردمی بودن» برای آن ایجاب میکند تا «گفتوگوی صادقانه با مردم» را سرلوحه وظایف مدیران خود قرار دهد و تمامی کارگزاران نظام را ملزم به «حرف زدن با مردم از روی صداقت، با قطع نظر از پیرایههای سیاسی» نماید و با انتشار منظم و صادقانه «گزارش عملکرد» و اسناد مرتبط با آن، تحقق سخنان گفته شده با اقدامات انجام شده را در معرض قضاوت و کارشناسی جامعه بگذارد.
۱۳/ «شفافیت» و انتشار «گزارش عملکرد» مبتنی بر گفتمان «دولت سیزدهم» ایجاب میکند تا «سازمان سینمایی» دقیقا مشخص نماید که میزان برخورداری این نهاد حاکمیتی از «بودجه عمومی کشور» چقدر است و این مبلغ در شش ماهه پایانی سال ۱۴۰۰ هجری شمسی و همچنین سه ماهه نخست امسال صرف چه اموری شده است.
۱۴/ «بنیاد سینمایی فارابی» مهمترین ساختار تحت اراده «سازمان سینمایی» برای ساخت و حمایت از تولیدات سینمایی «در شأن دیدگاههای فرهنگی نظام اسلامی» و «تولیدات فاخر در تراز انقلاب اسلامی» است. مجموعهای که موظف است تا وعدههای وزیرارشاد مبنی بر تولید حداقل پنج فیلم فاخر برای نمایش در «چهل و یکمین دوره جشنواره ملی و بینالمللی فیلم فجر» را محقق سازد و این در حالی است که در طی ماههای اخیر، جُز خبرسازی از «چتر زعفران و پسته ایران در کن» و برگزاری تعدادی جلسه کم خاصیت و یا بیخاصیت همچون «کارگروه ارزیابی و برنامهریزی جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان» و در اختیار «انجمن سینمای جوانان ایران» قرار دادن محوطه و سالن سینمایی خود و ... بعید است دستاورد ملموس دیگری داشته باشد! از این جهت اصرار «سازمان سینمایی» بر خوداظهاری و انتشار «گزارش عملکرد بنیاد سینمایی فارابی» نه تنها میتواند مدیران نابلد و بیتجربه و تازه وارد به این مجموعه سینمایی را به جنب و جوش وادارد؛ بلکه میتواند میزان مخارج صورت گرفته از «بیتالمال» جهت کارآموزی و گذر ایام مدیران تازه وارد و بر جای مانده از گذشته را در این سازمان مشخص سازد و در عین حال چشمانداز روشنی را با وجود این قبیل مدیران در اختیار «وزیر ارشاد» و یا «رییس سازمان سینمایی» قرار دهد تا حداقل در متن سخنرانیهای خود وعده جدیدی برای حمایت از «تولیدات فاخر» ندهند!
۱۵/ «مرکز گسترش» از جمله مجموعههایی در ذیل «سازمان سینمایی» میباشد که ترکیب مدیریت آن دست نخورده باقی مانده است. در این میان قطع شدن همان محدود «گزارش عملکرد» های تنظیم شده به سبک «دولت حسن روحانی» و عملکرد چراغ خاموش این مجموعه در حدود یک سال گذشته به نحوی ویژه نگران کننده میباشد و اساسا مشخص نیست که برای الصاق واژه «پویانمایی» به انتهای عنوان «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» و خوانده شدن این سازمان با عنوان «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و پویانمایی» چه مقدار از «بیتالمال» خرج شده و آیا سبک و سیاق حمایتهای سینمایی از تولیدات مستند و تجربی در این سازمان مبتنی بر هدفگذاریهای «دولت سیزدهم» تغییر جهت پیدا نموده و آیا این تحول با توجه به مدت زمان پنج ماهه تا برگزاری «سیزدهیمن جشنواره سینما حقیقت» از نمودی مشخص و ملموس در این رویداد برخوردار خواهد شد!؟
۱۶/ تنها هفت ماه به برگزاری «چهل و یکمین دوره جشنواره ملی و بینالمللی فیلم فجر» باقی مانده است. جشنوارهای که با وجود تعیین «دبیر» آن در ۱۷ فروردین، همچنان بدون «دبیرخانه منسجم» و برگزاری نشست خبری و تبیین اقدامات و برنامهها و ... در حال فرصتسوزی است و نه تنها خود را ملزم به پاسخگویی درباره آینده این رویداد مهم سینمایی و تدارکات صورت گرفته آن هم پس از پیوستن مجدد «بخش ملی» به «بخش بینالملل» نمیداند؛ بلکه آنچنان سکوت پیشه کرده که حتی در ارایه «گزارش عملکرد مالی» خود در دوره پیشین الکن است و همچنان نتوانسته لیست مخارج خود را منتشر سازد!
ادامه دارد...
ارسال نظر