محمدرضا مهدویپور/ انتشار فراخوان «چهلویکمین جشنواره ملی و بینالمللی فیلم فجر» همزمان با «عید سعید قربان» در شرایطی صورت پذیرفت که عوامل مختلفی بر اهمیت برگزاری این دوره از جشنواره افزوده است. عوامل مختلفی که سبب شده تا «جشنواره چهلویکم» را به «جشنوارهای حیثیتی» برای «دولت سیزدهم» مبدل سازد. جشنوارهای که حالا مرور فراخوان آن از یک سو امیدهای بسیاری را ایجاد میکند و از سوی دیگر بیم دهنده بوده و از این جهت لازم است تا به مرور چند نکته در اینباره پرداخت:
۱/ یکی از اشتباهات مهم صورت گرفته طی سالهای اخیر را میتوان در محدود ساختن تعداد آثار راهیافته به بخش «سودای سیمرغ» مورد توجه قرار داد. اقدامی که از طرفی موجب کاهش کیفیت برگزاری جشنواره گردیده بود و از سوی دیگر عملکرد «هیات انتخاب» را مبهم میساخت و مناقشات بسیاری را در فضای پیرامونی جشنواره رقم میزد. زیرا جشنواره فیلم فجر «ویترین سینمای ایران» است و از این جهت محدود کردن این ویترین به ۲۲ اثر از جمله اقدامات اشتباهی بود که خوشبختانه در این دوره از جشنواره مورد اصلاح قرار گرفته و در متن فراخوان نشانی از چنین محدودیتی یافت نمیشود.
۲/ عدم معرفی و فقدان حضور «شورای سیاستگذاری» از موضوعات آسیبزا در مسیر برگزاری هر رویداد هنری و کلان محسوب میشود، هرچند رویه جشنوارههای پیشین در معرفی این شورا نیز قابل تایید کردن نیست؛ اما تیم برگزارکننده «جشنواره چهلویکم» با کپیبرداری مناسب از متن «فراخوان جشنواره چهلم» و حذف و اضافه هوشمندانه چند جمله و کلمه از آن، توانست این خلأ را بپوشاند و اجازه ندهد که این کاهلی در عدم معرفی «شورای سیاستگذاری» آنچنان که باید به چشم بیاید!
۳/ «اهداف برگزاری» هر جشنوارهای دارای اهمیت ویژهای بوده و نه تنها جایگاه و میزان اهمیت آن رویداد هنری را معین میسازد؛ بلکه ملاکی مناسب برای ارزیابی میزان موفقیت آن رویداد هنری محسوب میشود. پس اگر چه «اهداف برگزاری» در فراخوان «جشنواره چهلویکم» از جمله بخشهایی است که بدون کوچکترین تغییری در کلمات از «فراخوان جشنواره چهلم» کُپی و در متن فراخوان جدید گنجانده شده است؛ اما این متن سوای نظر از اغراق ابتدایی و بیان این جمله که «سینمای نوین ایران به عنوان پرتو درخشانی از فرهنگ ایرانی و اسلامی، همواره در سراسر جهان با ارزش های انسانی، اخلاقی، انقلابی و معنوی شناخته شده است»، واقعیت آن است که دارای وضوح مناسبی در تبیین «اهداف» بوده و میتواند تمام دغدغههای فرهنگی و سینمایی نظام «جمهوری اسلامی» را پاسخگو باشد. البته به آن شرط که درج این متن به عنوان «اهداف» در جهت رفع تکلیف و استفاده از نثر زیبا برای مقدمه گفتار نباشد و در واقعیت نیز «جشنواره چهلویکم» تنها بر ارزشهای «فرهنگ ایرانی و اسلامی» تکیه نماید و هدف خود را معطوف حمایت همه جانبه و حداکثری از سینمای «اخلاق مدار» و «امیدآفرین» و «آگاهیبخش» بگذارد و به صورت حقیقی به دنبال «فراهم آوردن زمینه رشد و اعتلای آثار سینمایی بر پایه هویت ملی و دینی» باشد.
۴/ «ویترین سینمای ایران» به معنای حضور حداکثری تولیدات و دستاوردهای سالانه صنعت سینمای کشور است؛ دستاوردهایی که مرور تمامی و یکباره آنها، سوای نظر از ضعف یا قوت خود هم میتواند چشمانداز روشنی از وضعیت و موقعیت فعلی این عرصه مهم فرهنگی را ترسیم و عملکرد مدیریت در هنر هفتم را به صورتی واقعی قابل سنجش سازد و هم میتواند امور مختلفی از جمله «سال اکران آینده» و «تنوع ژانر» و ... را قابل مدیریت ساخته و میزان تغییر از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب را شفافسازی نموده و در مجموع اقدامی کاملا ضروری و واجب در جهت اعتلای «هنر هفتم» محسوب میشود.
۵/ مرور عملکرد «جشنواره فیلم فجر» در دو دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ هجریشمسی و الگوبرداری مناسب از آن میتواند کمک شایانی به مدیریت حال حاضر سینمای کشور کرده و موجبات استفاده بهینه ایشان از موقعیت برگزاری این رویداد مهم سینمایی در کشور را فراهم آورد. زیرا مستندات تاریخی نشان میدهد که «جشنواره فیلم فجر» در این دو دهه از نقشی کلیدی برای مدیریت فرهنگی کشور برخوردار بود. هرچند بخشی از انحراف امروز سینمای ایران از چارچوب فکری مدیران وقت سینمای کشور در آن مقطع زمانی ناشی میشود ولی این رویه که ایشان سعی میکردند تا از یک سو با فراهم آوردن زمینه حضور تمامی آثار و تولیدات مهم و منطبق با آرمانهای تعریف شده توسط خود در «بخش رقابت اصلی» این جشنواره و «اهدای هوشمندانه جوایز» نوعی الگو و سرمشق را در مقابل سینماگران مشتاق فعالیت در سال آینده قرار دهند و از سویی دیگر با نمایش عموم آثار و انبوهی از سایر فیلمهای تولید شده در بخشهایی دیگر، نظیر «بخش مرور» و «خارج از مسابقه» و ... فرصت نقد شدن پیش از اکران عمومی این آثار را فراهم سازند و با این روش، هم از ارزیابی طیفهای مختلف از منتقدان حرفهای سینما بهرهمند شوند و هم بتوانند به خوبی وضعیت اکران در سال آینده را مدیریت نمایند. اقدامی که موجب کاستن از فشار طیف خاصی از سینماگران در مقاطع زمانی مختلف به مدیران سینمایی و مطالبهگریهای ایشان بالاخص در موعد «صدور پروانه نمایش» و «زمان اکران» و... میگردد؛ فشارهایی که بعضا با حواشی بسیاری همراه شده و افکار عمومی را تحت تاثیر خود قرار میدهد. البته فایده دیگر این اقدام میتواند جلوگیری از معرفی تولیدات معلومالحالی همچون «قهرمان» به عنوان نمایده رسمی «جمهوری اسلامی» به «اسکار» و ... باشد.
۶/ قطعا توجه به فرمایشات «امام خامنهای» در ۷ تیرماه سال ۱۳۹۹ هجریشمسی و اقدام عملی در جهت رفع گلایه و دغدغه ایشان که به صراحت فرمودند: «فیلمهایی میسازند که اساس و مبانی قضائی جمهوری اسلامی را زیر سؤال میبرد و متأسّفانه این فیلمها در بازبینیهای این نشستهای عمومی هنری و مانند اینها مورد توجّه قرار نمیگیرد و اینها اکران هم میشود، روی پرده هم میآید و پخش هم میشود» ؛ ضرورت دارد تا «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» به عنوان یکی از اصلیترین «نشستهای عمومی هنری» به بازیابی نقش خود مبادرت ورزیده و با طراحی «بخشهای فرعی» در کنار «بخش مسابقه» اقدام به نمایش مجموعه تولیدات سینمایی قابل عرصه در فرایند اکران سال آینده نماید. بخشهایی که اگر چه جای خالی آنها در متن «فراخوان» منتشر شده به چشم میآید، اما همچنان از قابلیت اصلاح و برنامهریزی برخوردار میباشد.
۷/ گرفتن تعهدنامه از صاحبان آثار را میتوان یکی دیگر از اقدامات خوب صورت گرفته در «فراخوان جشنواره چهل و یکم» ارزیابی نمود؛ اقدامی که مانع از برخی بازیها و بازیگردانیهای متدوال در سالهای اخیر میشود و سبب میگردد تا فضای برگزاری جشنواره از حواشی خالی و اصل تولیدات سینمایی مورد توجه قرار گیرند. در این میان مرور مجدد توصیهی چند سال پیش یک کارگردان معلومالحال به فیلمسازان با این مضمون که «اگر فیلمی ساختند که تصور میکنند برای گرفتن پروانه نمایش دچار مشکل میشوند بهتر است که قید حضور در جشنواره فیلم فجر را بزنند و فیلمشان را مستقیم اکران و جشنواره را فراموش کنند» و ... شاهدی است بر این مدعی که «سینمای ایران» برای بهبود وضعیت خود و خروج از این همه نابسامانی، نیاز به آن دارد تا مجددا پیش شرط «اکران در جشنواره فیلم فجر» برای تولیدات متقاضی نمایش در سال آینده وضع گردد.
۸/ ادغام دو بخش «ملی» و «جهانی» در «جشنواره فیلم فجر» یکی از اقدامات بسیار مهم و خوب «سازمان سینمایی» در «دولت سیزدهم» بود که به سرعت انجام پذیرفت. اقدامی که نه تنها موجب ترمیم وجاهت و جلوگیری از فروکاست بیش از پیش «بخش ملی» دراین رویداد مهم سینمایی گردید؛ بلکه اسباب ارتزاق طیفی خاص از سفرهای با عنوان «جهانی فیلم فجر» را برچید! این در حالی بود که به اعتراف بسیار از اهالی سینما «جشنواره جهانی فیلم فجر» به رویدادی بیهویت و اساسا سردرگم در برزخ منافع شخصی و مصالح قبیلهای خاص در صنعت سینمای ایران مبدل شده بود. قبیلهای که خود را مالک سینما دانسته و با برگزاری چنین رویدادی از یک سو به دنبال بسط قدرت داخلی خود در اجزای مختلف صنعت سینمای ایران بودند و از طرف دیگر معاش قبیلگی خود را به نحوی ویژه از بیتالمال رقم میزدند و ...
۹/ برگزاری همزمان دو بخش «ملی» و «جهانی» در پیکره «جشنواره فیلم فجر» میتواند به ترمیم وجه «صنعت-هنر-رسانه سینمای ایران» کمک شایانی کرده و با صدای رسا به جهانیان اعلام کند که تمام بضاعت و خروجی این عرصه فرهنگی در ایران مشتی فیلم چرک و سیاه همچون «برادران لیلا» و «قهرمان» و «شیطان وجود ندارد» و «بیهمه چیز» و ... نیست و «ایران اسلامی» از ظرفیت و پتانسیل لازم برای ارایه نمودی جدید از سینمایی متفاوت در جهان برخوردار میباشد. سینمایی که متفاوت از سینمای سلطهی جهانی است و میتواند پذیرای سینماگران مستقل و آزاده از سراسر جهان باشد.
۱۰/ «بخش بینالملل» همچون گذشته دارای دو بخش رقابتی است و در این میان اگر چه توصیف بخش «سینمای سعادت» با وجود شباهت بسیاری با فراخوان «جشنواره فیلم مقاومت» دارد؛ به گونهای هوشمندانه و بسیار گویا و منطقی تنظیم شده است؛ اما با این وجود «فراخوان جشنواره چهلویکم» در بخش «مسابقه سینمای کشورهای آسیایی – اسلامی» دچار لکنتی ویژه بوده و تنظیم متنی با این ادبیات که «در این بخش فیلمهای سینمایی از کشورهای آسیایی - اسلامی برگزیده میشوند که بتوانند به اعتلای سینمایی با رویکرد متعالی در جهان کمک کنند» برای بخش «جلوگاه شرق» به عنوان جمله نامفهوم برای مخاطب فارسی زبان شناخته میشود. جمله نامفهومی که در صورت ترجمه به زبانهای غیر فارسی حتی میتواند سبب تمسخر و طنز گردد.
۱۱/ از جمله ابهامات مهم دیگر در فراخوان «جشنواره چهلویکم» آن است که در متن تنظیم شده برای «بخش بینالملل» آمده که «مسئولیت انتخاب و دعوت رسمی از تمام فیلمها بر عهده دبیر جشنواره است» این در حالی است که دبیر این دوره از شخصیتی شناخته شدهای برخوردار نیست و تنها اعتبار فیلمسازی خود را مدیون تهیهکنندگی یک سریال دو فصلی برای تلویزیون بوده و اوج شناخت سینماگران داخلی از ایشان نیز محدود به رد و بدل شماره تلفن و دعوت برای حضور در برنامه تلویزیونی «هفت» است! پس در اینجا این ابهام جدی به وجود میآید که اساسا ایشان با کدام جایگاه موجه در منظومه سینمای ایران، حالا میخواهد آثار سینمایی مطرح دنیا را به «جشنواره فیلم فجر» بیاورد و از سینماگران شاخص در عرصه «بینالملل» برای حضور در این رویداد دعوت به عمل آورد!؟
۱۲/ میزان «مشروعیت» و «مقبولیت» دبیر هر رویداد هنری در نسبت مستقیم با موفقیت و اعتبار آن رویداد بوده و از این جهت است که معمولا شخصیتهای موجه سینمایی در دنیا به عنوان دبیر جشنوارههای مختلف انتخاب میشوند. دبیرهایی که بالاخص در جشنوارههای «بینالمللی» به این رویدادها اعتبار ویژه میبخشند. پس شاید توجه به این مهم بود که سبب شد تا هم دبیر سابق و هم دبیر اسبق «جشنواره جهانی فیلم فجر» با وجود معروفیت و دارا بودن وجاهت فیلمسازی و سالها تولید اثر هنری و ... اقدام به چیدمان طیفی از اهالی مشهور سینما در حول خود نموده و با مشاورت و آشنایی ایشان اقدام به دعوت از تولیدات سینمایی و فیلمسازان سایر کشورهای جهان برای حضور خود و آثارشان در ایران نمایند. موضوع که به صراحت در متن فراخوان این جشنوارهها نیز بر آن تاکید و درج گردیده بود که «دبیر جشنواره در انتخاب فیلمها و دعوت از مهمانان میتواند از مشورت و نظرات گروههای مختلف سینماگران و کارشناسان سینمایی ملی و جهانی بهرهمند شود»
۱۳/ شاید عدم چینش و شکلگیری «دبیرخانه» و تعیین «روابط عمومی» معین و در کنار آن فقدان حضور «شورای سیاستگذاری» سبب فراموشی و یا عدم توجه «نویسندگان فراخوان» برای تعیین و درج «جوایز نقدی» شده باشد. این در حالی است که باید به این مهم توجه داشت که عدم تعیین «جوایز نقدی» برای برگزیدگان «مسابقه سینمای ایران» و اکتفا به «سیمرغ بلورین» میتواند امری قابل اغماض تلقی شود و تاثیر ویژهای بر استقبال تهیهکنندگان و کمیت حضور آثار در این بخش نخواهد گذاشت؛ اما همین موضوع موجب از رونق افتادن «بخش بینالملل» و عدم رغبت تولیدات غیر ایرانی موجه برای حضور و شرکت در «جشنواره چهلویکم» خواهد شد.
۱۴/ برخلاف برخی تصورات کم عمق از بخش مربوط به «بازار فیلم» و حتی توصیف این بخش با عناوینی همچون تشریفانی و ...؛ این بخش از «جشنواره فیلم فجر» را میبایست یکی از مهمترین و اصلیترین دلایل برگزاری این رویداد سینمایی در ایران و اهمیت یافتن عنوان «بینالمللی» (International) برای این رویداد قلمداد نمود. بخشی که میتواند پیوندی مدیریت شده و کاملا سالم و ایمن را میان سینماگران ایرانی و خارجی ایجاد کرده و تعامل و همکاری موسسههای ایرانی و خارجی را به بهترین شکل رقم زند. پس اگر چه در متن فراخوان منتشر شده اعلام گردیده که «فراخوان این بخش متعاقبا منتشر خواهد شد» اما باید توجه داشت که سطح کیفی مناسب این بخش میتواند تاثیر مناسبی بر اقتصاد سینمای ایران بگذارد و از این جهت نیازمند برنامه ریزی دقیق و زمانبندی مناسب مختص به خود میباشد.
ادامه دارد...
ارسال نظر