به گزارش سینماپرس، شورای پروانه نمایش فیلمهای سینمایی در جلسه اخیر با صدور پروانه نمایش برای فیلمهای: «اینان» به تهیه کنندگی علی برادری وکارگردانی رهبر قنبری، «ملاقات خصوصی» به تهیه کنندگی امیر بنان وکارگردانی امید شمس و «سه جلد» به تهیه کنندگی محمد آفریده وکارگردانی سید مهدی اسماعیلی موافقت کرد.
«ملاقات خصوصی» عنوان اولین فیلم بلند سینمایی امید شمس به تهیهکنندگی امیر بنان است که بخش عمدهای از آن در زندان میگذرد. فیلمی اجتماعی که به زعم سازندهی اثر در مورد یکی از پروندههای قوه قضاییه است.
اما آنچه که از برآیند اثر برمیآید این است که «ملاقات خصوصی» به لحاظ محتوایی از قد و قامت یک فیلم اولی فراتر بوده و در قالب یک فیلم مثلا اجتماعی، هتاکانه و به صورت نمادین به نقد حاکمیت میپردازد. اما از آنجا که اینگونه پیامها بزرگتر از حد و اندازه فیلمساز جوان فیلم اولی است، از پس کار برنیامده و نمادهای آن آنچنان الکن است که مخاطب با پیامهای نمادین اثر همراهی نمیکند و در حد لگدپرانی باقی میماند.
این در حالی است که صحنه آغازین فیلم با نمایی از یک دشت پر از گل چنان رویایی و زیبا تصویر میشود که گویی قرار است تنها شاهد یک فیلم رمانتیک و عاشقانه باشیم، اما طولی نمیکشد که این تصور رنگ باخته و مخاطب پی به ماهیت اصلی محتوای فیلم برده و با یک فیلم سیاه و تلخ اجتماعی روبهرو میشود.
ماجرا از این قرار است که پروانه، با بازی پریناز ایزدیار، دختری معصوم و درستکار بوده که ساکن پایین شهر تهران است و یک مغازه عطاری دارد. پدرش ایرج، بابت دزدی از خانهی مُحرّم در زندان و برادرش ایمان نیز به همین دلیل فراری است. پروانه از طریقِ فردی به نام فرهاد، با پدرش در زندان ارتباط تلفنی دارد. و همین آشنایی سرآغاز همه گرفتاریها و باز شدن پای پروانه به موضوع مواد مخدر میشود...
«ملاقات خصوصی» در روایت داستان خود آنچنان ضعیف عمل میکند که حتی رمانتیسم آن نیز غیرقابل باور و تصنعی است. رمانتیسمی که از طریق موبایل و چت کردن شکل میگیرد و منجر به ازدواج شده و زندگی مشترک دو عاشقپیشه در زندان آغاز میشود.
پریناز ایزدیار که با بازی در فیلمهایی چون «ابدو یک روز»، «متری شیش و نیم»، «مغز و استخوان»، «سه کام حبس» و... تقریبا نقشهایش در ژانر فلاکت کلیشه شده، در این اثر آنچنان ضعیف عمل میکند که ماقبل بازیهای او در آثار قبلیاش محسوب میشود.
اما بازی هوتن شکیبا در نقش یک مرد عاشقپیشه نیز آنقدر ضعیف و تصنعی است که مخاطب نمیتواند با نقش او ارتباط برقرار کند و حتی گاهی بازی لیسانسههای او برای مخاطب تداعی میشود.
در «ملاقات خصوصی» همه وقایع و اتفاقات که بخش عمدهای از آن در زندان میگذرد آنچنان با زندگی روزمره شخصیتهای داستان در هم تنیده شده که میتوان زندان را همان جامعه ایران فرض کرد. جامعه بیدروپیکری که در آن آدمهای پاک و معصوم که پروانه نمادی از آنهاست، هرچقدر هم بخواهند سالم زندگی کنند، فساد حاکم بر این فضا اجازه نداده و لاجرم باید تن به این تقدیر محتوم دهد و با فساد و جبر زمانه همراه شود.
از دیگر نکات قابل تامل فیلم تصویری است که از خانواده نشان داده میشود. خانوادههای تصویر شده در این فیلم، از هم پاشیده و سرگردان هستند. روابط بین اعضا آنچنان به هم ریخته و لمپنیست که حتی پدر و مادر در آن از جایگاه درست و قابل احترامی برخوردار نیستند. تا آنجا که پسر سرکش خانواده در ملاقات خانوادگی در زندان به پدرش میگوید بیتربیت! و گستاخی را از حد فراتر برده و روبه مادرش میگوید؛ تو ملاقات خصوصی به این(بابا) یه سری بزن...! درواقع شوخی اروتیک پسر با پدر و مادر را روی پرده سینما قاب میگیرد.
«ملاقات خصوصی» مانند فیلم «مغز و استخوان»، موضوع ملاقات شرعی در زندان را آنچنان بیپروا به تصویر میکشد که دیدن این فیلم را به صورت خانوادگی غیرممکن میسازد. این فیلم اتاق ملاقات خصوصی زندان را ابزار جذابیت و کشش در فیلمش قرار داده و حتی نام آن را بر روی اثر میگذارد و مخاطب را در خصوصیترین لحظات یک زن و شوهر شریک میکند. علاوه بر آن، به تفصیل و با جزئیاتی غیرضروری، نحوه بستهبندی، جاسازی و حتی خارج کردن مواد را به تصویر میکشد.
آنچه مسلم است این است که از بعد از فیلمهایی «همچون ابد و یک روز» گویا برای فیلمسازان جوان و کسانی که سر پرشوری داشته و سودای دیده شدن در سر میپرورانند به غلط اینگونه جا افتاده است که؛ سیاه بساز و جایزه بگیر.
درواقع «ملاقات خصوصی» در باطنِ خود عدالت را هدف گرفته و احکام شرع را به سخره میگیرد. در ظاهر، امکانات قوهی قضائیه را برای همسران، یا وجودِ قاضی مهربان، را نمایش میدهد. یعنی این قوهی مهم که از ارکانِ عدالت و اجرای احکامِ شرعی در جمهوری اسلامی ایران است، در فیلم، ظاهرا محترم شمرده شده است اما سیر کلی داستان خلاف این ظواهر پیش میرود. چه آنکه، جملهی «رزق و روزی همراهِ زن و فرزندان است» حدیثی از پیامبر (ص) بوده که بر دیوارِ اتاقِ عقد، در زندان نوشته شده است، اما روندِ فیلم، عکسِ این حدیث را اثبات میکند و حدیثِ پیامبر(ص) را با نمایشِ زنانی که پس از ازدواج، حاملِ موادِ مخدر برای نجات همسرانشان هستند، به سخره میگیرد.
عجیب آنکه در نشست خبری «ملاقات خصوصی»، از کمکها و حمایتهای قوه قضاییه سخن به میان آمده و حتی ایدهی این اثر نیز به گفته عوامل، توسطِ دادستانی به آنها رسیده است. اما باید دید که آیا این فیلم با تایید نهایی قوه قضاییه به چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور یافته است یا خیر؟
در مجموع میتوان گفت که مدیران محترم و متولیان امر باید توجه داشته باشند که با نشان دادن آسیب، صلاح و مصلحت در جامعه تکثیر نمیشود، چراکه مخاطبی که فیلم را میبیند آن را به کل جامعه آن دوران نسبت میدهد. بنابراین، قوه قضاییه میتواند برای افرادی که اولیای دم هستند به صورت خصوصی فیلم بسازد و نمایش دهد، اما ساخت و نمایش آن در سینما امری بسیار نادرست است.
نظرات