محمدرضا مهدویپور/ دقت ویژه «امام خامنهای» به اصلیترین «کارکرد هفته دولت» و تصریح معظمله بر این امر که «یک کارکرد دیگرِ هفتهی دولت، فرصت پرداختن به دولتی است که بر سر کار است؛ یعنی بپردازیم به مسائل این دولت، دربارهاش فکر کنیم، دربارهاش حرف بزنیم، روی نقاط قوّت و نقاط ضعف فکر کنیم؛ آن کسانی که اهل فکرند فکر کنند و از آنها استفاده کنند. این عادت خیلی خوبی است که ما این هفتهی دولت را هر سال داریم و این فرصتی است برای اینکه بتوان دربارهی مسائل دولت فکر کرد، حرف زد، تصمیمگیری کرد.» را میبایست به عنوان یکی از فرازهای تفسیری و تبیینی مهم قلمداد نمود که در دیدار روزگذشته با رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت سیزدهم بیان گردید.
در این میان توجه به این «کارکرد هفته دولت» ضرورت ملاحظه و مراعات در چند نکته را بیش از پیش ضروری میسازد:
۱/ «مهمترین توفیق این دولت، زنده کردن امید و اعتماد در مردم است» توفیقی ویژه که بیش از هر چیز محصول مسئولیتپذیری دولتمردان سیزدهم و مواجهه جدی ایشان با نگرش وِل نمودن کارهای اجرایی و رها ساختن امور به حال خود میباشد. از این جهت توفیق «دولت سیزدهم» در عرصههای مختلف اجرایی کشور را میبایست در تمرکز ویژه ایشان برای کنترل و مهار «ولنگاری» مورد توجه قرار داد. «ولنگاری» گسترده و لجام گسیختهای که بالاخص در حوزه «فرهنگ و هنر» از آنچنان عمق و گسترشی برخوردار بود که متاسفانه بوی تعفن آن حتی از فاصله بسیار دور از «بهارستان» نیز شنیده میشد و تقریبا تمامی اشکال مختلف هنری را آنچنان در بر گرفته بود که دیگر تنفس در فضای فرهنگی کشور را حتی در شرایط کرونایی و با ماسکهای چند لایه نیز به سختی امکانپذیر مینمود.
۲/ مواجهه با «ولنگاری» در عرصههای گوناگون و سطوح مختلف اجرایی در کشور و بالاخص «ولنگاری فرهنگی» تنها با «مسئولیتپذیری» و «باور مندی» واقعی مجریان و متولیان امر نسبت به آرمانها و «اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی» امکانپذیر بود. دو مهمی که امروزه به وضوح در کلام و بیان شخص «وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی» جاری است و در ادبیات تمامی معاونان ایشان در بخشهای مختلف به وضوح قابل مشاهده میباشد. پس وقتی متولی اصلی فرهنگ وهنر در کشور به این مهم باور دارد که «در نظام اسلامی موظف هستیم زمینه سعادت مردم را فراهم کنیم» و با کمال افتخار بیان میدارد که «حوزه فرهنگی جمهوری اسلامی تا الهامبخشی انقلاب اسلامی قدم برمیدارد» و بدون ترس و واهمه از جوسازی رسانهای جماعت معارض با آرمانهای انقلاب اسلامی به صراحت بیان میدارد که «در مقابل عدهای که صدای بلندی دارند و میخواهند با هجمه رسانهای، وزارت ارشاد را منفعل کنند میایستیم» و این یعنی نخستین گام در مواجهه عملی با پدیده «ولنگاری فرهنگی» که متاسفانه با ضعف ویژه «روابط عمومی» در بخش.های مختلف و عدم تدوین و ارایه «گزارش عملکرد» مواجه گردیده است.
۳/ بزرگترین نقطه ضعف و «پاشنه آشیل دولت سیزدهم» را میتوان عدم ارایه «گزارش عملکرد» قلمداد نمود. البته باید توجه شود که مقصود از «گزارش عملکرد» تنها گزارشهای شفاهی نمیباشد؛ بلکه معنای اصلی آن در تمرکز بر تنظیم اسناد و ترسیم دقیق از «وضعیت موجود» میباشد. اسنادی که به صورتی دقیق و مبتنی بر آمار و واقعیات غیر قابل خدشه، میزان وقت و انژری و امکانات صرف شده برای رسیدن به شرایط حاضر و نیازهای مورد احتیاج برای رسیدن به «وضعیت مطلوب» را به جهت قضاوت صحیح در منظر افکار عمومی جامعه قرار میدهد. موضوعی که مورد مطالبه صریح رهبری واقع گردید و سبب شد تا ایشان از دولت بخواهند «برای مردم باید این نتایج نشان داده بشود؛ نتایجی وجود داشته، منتها باید به مردم گفته بشود که این نتیجه حاصل شد، این اتّفاق افتاد.»
۴/ یکی از تدابیر ژانرالهای بنفش به منظور پُرکردن خلأ کمکاری و عدم تحرک مثبت در بخشهای مختلف اجرایی کشور را میتوان در اتخاذ رویکرد حرف بجای عمل قلمداد نمود. رویکردی که بیش از هر چیز نقش «روابط عمومی» را در ساختارهای اجرایی پُررنگ نمود و آنچنان در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دنبال گردید که دولت یازدهم و بالاخص دوازدهم را به مرتبه و جایگاه ناکارآمدترین دولت تاسیس شده در پس از پیروزی انقلاب اسلامی نایل ساخت. دولتی که اگر چه تقریبا تمامی امور را بالاخص در عرصه فرهنگ و هنر به حال خود وِل ساخته بود و ...؛ اما در مقابل با تنظیم «گزارش عملکرد» آنچنان به بَزَک هر اقدام کوچکی مبادرت میورزید و آنچنان فشل بودن مجریان کشور را با فرافکنی و بهانهتراشی مورد روتوش قرار میداد که تقریبا برای خود متولیان امر نیز باور آمده بود و ایشان را دچار توهمات عدیده ساخته بود!
۵/ «دولت سیزدهم» بر خلاف سلف خود «دولتی پُرکار» است و این پُرکاری را میتوان به وضوح در عرصههای مختلف اجرایی کشور مورد ملاحظه قرار داد. اما معالاسف این پُرکاری عموما با ضعف «روابط عمومیها» در ارایه «گزارش عملکرد» مواجه شده است. البته در این میان هستند برخی «روابط عمومیها» که سعی میکند تا بجای ارایه «گزارش عملکرد» و در معرض قرار دادن واقعیات موجود ساختار و اقدامات انجام گرفته و ... به «کار نمایشی» روی آورده و در این راستا تمام توان خود را معطوف این میسازند که «مردم بدانند، مردم ببینند، مردم از ما تعریف کنند»! شیوهای که به تعبیر رهبری «کار را بیبرکت میکند»!
۶/ منظور از «گزارش عملکرد» نه شوآف رسانهای و انجام «کار نمایشی» است و نه تنظیم «گفتارهای زیبا» و «بیانیهخوانی» در دیدارهای عمومی و خصوصی است؛ بلکه «گزارش عملکرد» یعنی اسنادی که به صورتی منظم و در فواصل معینی از سال تنظیم میشود و در آن عملکرد نوبهای هر ساختاری به صورتی مستند و مستدل و در قالب جداول و نمودارهای معینی به ثبت و ضبط رسیده است. گزارشهایی که به صورت اسنادی قابل استناد و در بردارنده اطلاعاتی از «وضعیت موجود» و کم و کیف نحوه «انجام ماموریت» تا زمان تنظیم آن بوده و از این جهت از ارزش تحلیل و داوری برخوردار میباشند و در زمره ابتداییترین وظیفه «روابط عمومی» در هر سازمان و ساختاری تلقی میشوند و عدم ارایه آن با هیچ بهانهای قابل توجیه نمیباشد و از این جهت است که رهبری به صراحت میفرمایند: «البتّه این اخلاص که گفتیم، منافات ندارد با اینکه به مردم اطّلاعرسانی کنید؛ اطّلاعرسانی منافات با اخلاص ندارد. روایت هم داریم که اینکه کسی دوست بدارد که مردم بدانند کار خوبی انجام میدهد، اشکالی ندارد؛ روایت معتبر داریم در این زمینه؛ به مردم باید اطّلاعرسانی کنید. امید مردم و اعتمادشان با این اطّلاعرسانی افزایش پیدا میکند. امّا کار برای خدا باشد.»
۷/ بهرهبرداری صحیح و نظاممند از فن گزارشنویسی و گزارشدهی برای پیشبرد اهداف هر سازمانی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است و حتی از «گزارش عملکرد» میتوان به مثابه یک شریان حیاتی و عامل پویایی و کارآمدی یک ساختار تعبیر نمود. با این همه متاسفانه هستند برخی از «روابط عمومیها» که سعی میکنند تا با نادیده انگاشتن چنین وظیفه مهمی، صرفا به تنظیم و انعکاس سخنان و مصاحبههای مدیران اکتفا نموده و حتی بعضا با سفارش برخی مدح و ذم گوییهای زرد به برخی «فیک نیوزها» و یا برخی رسانههای معتبر و ...، مجموع این نوشتارهای پراکنده را به عنوان «گزارش عملکرد» خود تلقی و منتشر مینمایند. اما باید توجه داشت که اتخاذ چنین رویکردی بجای «گزارش عملکرد» در بیشتر مواقع از صورت «گزارشسازی» برخوردار میشود و نه تنها اسباب استهزاء آن ساختار را در میان خواص در پی دارد؛ بلکه موجب نزول شان و جایگاه یک سازمان در افکار عمومی میشود. پس مجددا باید تاکید نمود که «گزارش عملکرد» ابتداییترین اقدام یک ساختار در جهت انجام وظایف و ماموریتهای خود محسوب میشود و قطعا اگر نتایج تعریف شده در این گزارشها برای جامعه محسوس نباشد؛ حتی انتشار صدها «گزارش عملکرد» نه تنها پَشیزی ارزش ندارد، بلکه دقیقا همان اتفاقی را رقم میزند که در دولت یازدهم و دوازدهم شاهد آن بودیم! اتفاقی که برخی از آن با عنوان «شارلاتانیزم رسانهای» و یا «تحمیق افکار عمومی توسط روابط عمومیها» یاد میکنند.
۸/ پُرواضح است که «شفافیت» را میتوان به عنوان سریعترین، کمهزینهترین، سادهترین، مبناییترین و قابل اعتمادترین سازوکار برای مبارزه با «فساد» در هر ساختاری قلمداد نمود. «آیتالله رئیسی» نیز از جمله مدیران ارشد نظام جمهوری اسلامی است که همواره بر اصل «شفافیت» تاکید داشته و در مقاطع مختلف با صراحت هرچه تمام اعلام داشتهاند که «نهادینهسازی شفافیت» اصلیترین راهکار پیشگیری از «فساد» میباشد. از این جهت پیگیری اصل «شفافیت» و انتشار «گزارش عملکرد مالی» مبتنی بر گفتمان «دولت سیزدهم» ایجاب میکند تا بخشهای مختلف در «وزارت ارشاد» و بالاخص مجموعه با گستردگی بودجهای خاصی همچون «سازمان سینمایی» دقیقا مشخص نماید که میزان برخورداری این نهاد حاکمیتی از «بودجه عمومی کشور» چقدر است و این مبلغ در طی حدود یک سال گذشته در «بنیاد سینمایی فارابی» و «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» و «انجمن سینمای جوان ایران» و «سینما شهر» و ... صرف چه اموری شده است. اقدامی عاجل و فوری که در دنیا با عنوان «روابط عمومی مالی» شناخته میشود و به شدت مورد غفلت عمدی و یا سهوی در «سازمان سینمایی» واقع شده است. این در حالی است که لازم است به این نکته توجه شود که ایجاد شبهه «فساد مالی» یکی از قطعیترین اقدامات رسانهای است که دیر یا زود توسط «جریان معارض انقلاب اسلامی» آغاز خواهد شد و در این میان اهمال در انتشار «گزارش عملکرد مالی» و عدم توجه به «شفافیت مالی» میتواند به عنوان یک «خیانت» تلقی شود که به گسترش هجمههای رسانهای در آینده منجر میگردد.
۹/ «گزارش عملکرد» مهمترین سندی است که توسط یک ساختار منتشر میشود و در آن به بیان توضیحات در مورد اقدامات و نتایج فعالیتهای یک سازمان با استفاده از آمارها، دادهها و تحلیل و تفسیر آنها پرداخته میشود. اطلاعاتی که در صورت نیاز لازم است همراه با پیوست معیارها و اثبات مدعی باشد و این همه سبب میشود تا اولویتهای یک سازمان به صورتی منسجم و بدون تغییر در اولویت و یا «تعویض اهم و فیالاهم» مورد پیگیری واقع شود. زیرا به تعبیر رهبری «بالاخره توان دولت محدود است، به همه کار که نمیشود رسید؛ بایستی ببینیم کارهای اولویّتدار کدام است.» همچنین ارایه منضبط «گزارش عملکرد» موجب میشود تا ماموریت و کارهای یک سازمان «نصفه» نماند. موضوعی که در کلام اخیر رهبری به صورت ویژهای بر آن تاکید شد و معظمله با اشراف کامل بر این آسیب رایج در ساختارهای اجرایی کشور فرمودند «یکی از چیزهایی که من همیشه سفارش میکنم این است که نگذارید کار نصفهکاره بماند. ما خیلی از اوقات وقتی که به هیجان میآییم و به شوق میآییم و مانند اینها، یک کاری را با شوق و علاقه شروع میکنیم، چند قدم میرویم، بعد بتدریج سست میشویم و کار روی زمین میماند؛ از این بترسید و نگذارید کارها نصفهکاره بماند.»
۱۰/ اکنون با گذشت یک سال از عُمر «دولت سیزدهم» تقریبا تمامی ارکان اجرایی کشور از آرایش منطبق با سلیقه و رویکرد دولت برخوردار گردیده و در این میان عرصه «فرهنگ و هنر» نیز ظاهرا به چینش قطعی خود رسیده است و در بخشهای مختلف و در حوزههای عمل گوگانون در حال حرکت بر مسیر مدنظر دولت میباشد. مسیری که اگر چه نویدبخش ایجاد تحولاتی بنیادین میباشد؛ اما لازم است تا با بیمها و امیدهایی ویژه نسبت به آینده همراه باشد. بلاخص آنکه یکی از اصلیترین نگرانیها را میبایست در بازپیگیری یکی از شیوههای رایج طی چهل و چهار سال گذشته و در مواجهه با مدیران دارای «رویکرد آرمانمحور» قلمداد نمود. شیوهای که عمدتا توسط عناصر نفوذی و جای خوشکرده در مدیریتهای میانی صورت میپذیرد و سبب میشود تا مدیران دغدغهمند و آرمان محور به «وادی روزمرگی» بیافتند. موضوعی که مورد تذکر صریح رهبری واقع شد و ایشان با هوشمندی ویژه در شناسایی این آسیب به دولتمردان توصیه فرمودند «مراقب باشید کارهای روزمرّه شما را غرق نکند در خودش! یک طرح کلّی عملیّاتی برای مجموعهی مسائل کشور در مقابل دولت باید وجود داشته باشد؛ لابد وجود دارد؛ کار را بر اساس طرح پیش ببرید، بر اساس نقشهی کلّی پیش ببرید، جوری کنید که مخالفین شما نتوانند بگویند دولت طرح کلّی ندارد؛ یعنی واقعاً یک طرح کلّی روشنی که قابل توضیح برای مردم هم باشد، در مقابل شما باید وجود داشته باشد در زمینهی مسائل کلان کشور و بر اساس آن طرح پیش بروید. اگر این شد، آن وقت این کارهای روزمرّهای هم که پیش میآید، در جای خود قرار خواهد گرفت».
۱۱/ خوشبختانه به برکت حضور «دولت سیزدهم» بار دیگر رایحه خوش «مسئولیتپذیری» و «باورمندی» آنچنان به «بهارستان» بازگشته که هر هنرمند متعهدی از استشمام آن به وجد میآید. بالاخص آنکه این رایحه خوش با تبیین مواضع شفاف و بدون ملاحظه و روتوشهای منورالفکرانه توسط مدیران اجرایی کشور همراه است. مدیرانی که همچون «معاون هنری وزارت ارشاد» که صلابت شخصیت انقلابی خود را با جلوس بر صندلی مدیریت از دست نمیدهند و آنچنان استوار گام بردارد که بدون هر گونه واهمه و ترسی از جریان شبه روشنفکری حاکم بر عرصه فرهنگ و هنر، رسما اعلام میکنند که «منابع مالی دولت جمهوری اسلامی ایران، مختص آثاری است که بتواند جریان هنر اصیل و والای انقلاب اسلامی را پیش ببرد» و ...؛ پس لازم تا برای همیشه یادمان بماند که همین قبیل موضعگیریهای قاطع و تببین مواضع شفاف توسط «وزیر محترم ارشاد» و برخی معاونان ایشان بود که سبب شد تا «امام خامنهای» ابراز رضایت نسبی از شیوه عملکرد دولتمردان سیزدهم در حوزه فرهنگ بفرمایند.
۱۲/ اگرچه جای «گزارش عملکرد» در تببین اقدامات فرهنگی دولت به شدت خالی است و لازم است تا خلأ به سرعت پُرگردد؛ اما در باب چرایی عدم ملموس بودن «اقدامات فرهنگی در دولت سیزدهم» لازم است تا به این فرمایش رهبری توجه ویژه شود که «در زمینهی فرهنگ، رویکردهای خوبی دیده میشود؛ حالا این رویکردها، بخصوص در زمینههای فرهنگی، تا به عملیّات منتهی بشود یک مقداری فاصله دارد»! زیرا واقعیت آن است که حصول نتیجه در عرصه فرهنگ و هنر زمان بر است و اقدامات فرهنگی «تا به عملیّات منتهی بشود یک مقداری فاصله دارد» و از این لازم است تا برای احساس کردن واقعی و درک عینی و ملموس اقدامات صورت گرفته در عرصه «فرهنگ و هنر» منتظر «جشنوارههای هنری فجر» در زمینههای مختلف «سینمایی» و «هنرهای تجسمی» و «موسیقی» و «تئاتر» و ... ماند و آن هنگام بدون هرگونه ملاحضه و عذرتراشی متداولی در مورد «عملکرد فرهنگی دولت سیزدهم» قضاوت نمود. زیرا به تعبیر رهبری یکی از توفیقات «دولت سیزدهم» این است که «این دولت از فرافکنی و بهانهتراشی احتراز کرده و مسئولیّتپذیر بوده. ما در این مدّت از مسئولین محترم دولتی نشنفتیم که بگویند: «نمیگذارند کار کنیم، اختیار نداریم، اختیارات دست ما نیست»؛ از این حرفها نشنفتیم از شما. مسئولیّتپذیری خیلی چیز خوبی است؛ میگوید «ما هستیم، باید کار کنیم و کار هم میکنیم»؛ این نقطهی مثبت بسیار مهمّی است.»
ارسال نظر