به گزارش سینماپرس، محمد مهدی اسماعیلی وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشارمتنی از ایده و طراحی اخیر سازمان زیباسازی شهرداری تهران در پاسداشت هنری سینمایی هفته دفاع مقدس قدردانی کرد.
در متن نوشته شده از سوی اسماعیلی که در فضای مجازی منتشر شده آمده است:
«این روزها در سطح شهر تهران طرحهایی مشاهده میکنم از دیالوگها و تصاویر فیلمها و سریالهایی که به مناسبت هفته دفاع مقدس و یاد و خاطره آن سالهای پرافتخار به نمایش درآمده است.
این ایده خلاقانه سازمان زیباسازی در پاسداشت هنری دفاع مقدس جای تحسین و تقدیر دارد».
این اقدام تعجب برانگیز وزیر ارشاد در حالی صورت پذیرفت که اگر چه تعدادی از این پوسترها حاوی مطالب ارزشمندی است؛ اما تعداد قابل توجه دیگر از آنها حاوی جملاتی در تعارض با مبانی انقلاب اسلامی و ماهیت فرهنگی جمهوری اسلامی میباشند؛ جملاتی که به نحوی خاص از تعدادی فیلم جنگی استخراج شده و به عنوان برایندی از دفاع مقدس ملت ایران به مخاطبان بیلبوردهای شهری ارایه میشود.
پس بهتر آن بود تا وزیر محترم ارشاد قبل از نوشتن تقدیرنامه به مرور تمامی این پوسترها مبادرت ورزیده و به محتوای برخی از این جملات توجه ویژه مینمودند و مشخص میکردند که آیا تصویرسازی از این جمله که: من برای گرفتن هواپیما حاضرم تا خود جهنم بروم! آیا ترویج نگاه ماکیاولی در جامعه نیست وسرداران و امیران دفاع مقدس را به عنوان شخصیتهایی مطرح نمیسازد که رسیدن به «هدف» استفاده از هر وسیلهای را برای ایشان توجیه میکرد!
یا اساسا وزیر محترم ارشاد چه قرابتی را با فیلم مجعول «به نام پدر» احساس میفرمایند و چه رابطهای با جمله بلد شده از چنین فیلمی برای ایشان حاصل گشته که حالا بیلبورد سازی شهرداری تهران از آن را به عنوان اقدامی مثبت ارزیابی و موجب به نمایش گذاشته شدن خاطره آن سالهای پرافتخار تلقی میفرمایند!؟
جالب ان است که این تقدیر وزیر محترم ارشاد در شرایطی است که فیلم سینمایی «به نام پدر» داستان روی مین رفتن پای دختر یکی از رزمندگان قدیمی انقلاب اسلامی است که منجر به قطع پای وی میشود؛ البته در این میان نکته حایز اهمیت و کلیدی این داستان ساده آن است در سیر فیلم مشخص میشود که پای دختر جوان بر روی مینی رفته که آن را پدر خودش کاشته است! پس فارغ از جنبههای نمادین این اثر سینمایی و انحراف عمیق محتوایی آن که در همان سالها نیز مورد انتقاد شدید دلسوزان انقلاب اسلامی واقع گردید؛ نکته قابل تامل آن است که چرا حالا پس از گذشت سالها و در شرایطی که رسانههای بیگانه در تلاش برای رنگ دادن به فتنهای جدید هستند، جریانی به سراغ نبش قبر از چنین اثر سینمایی مجعولی رفتهاند؟ اثری که سوای نظر از عاقبت بخیری کارگردان آن و بازگشتش به پشت خاکریزهای فرهنگی انقلاب اسلامی، متاسفانه امروزه بازیگران محوری آن رسما در مقابل نظام جمهوری اسلامی صف آرایی کردهاند و بالاخص دخترک مظلوم این اثر در حال حاضر به عنوان یکی از رهبران مطرح و پرسروصدای «جنبش ز. ز. آ» سالهاست که از هیچ اقدامی برای مواجهه با حاکمیت جمهوری اسلامی ایران مضایقه ننموده است!
حال باید در کنار شهردار انقلابی و سلیم النفس تهران از وزیر انقلابی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی هم خواست تا این موضوع را کوچک نشمرد و به عنوان مصداقی از یک حضور و نفوذ ساختاری در بدنه مشاوران خود، به دنبال بانیان چنین پیشنهادی بگردند و از مسئولان فرهنگی در شهرداری تحقیق به عمل آورد که چرا در کنار این همه اثر دفاع مقدسی ارزشمند و فاخر، چنین جملات شائبه برانگیزی و چنین فیلم سینمایی مجعولی مورد تبلیغ قرار گرفتهاند؟
ارسال نظر