فاطمه سادات ناظمی/ قطعا تاریخ ۱۵ مهرماه امسال را هیچ گاه از یاد نخواهد برد و ساعات ابتدایی سحرگاه شنبه ۲۱ ربیع الاول را به دقت در حافظه خود ثبت خواهد کرد. ساعاتی که «طوفان الاقصی» شروع به وزیدن نمود و حاکمیت جحودها* را طی سه روز با یک زلزلهی ویرانگر مواجه ساخت. طوفانی که بعضی از سازههای اصلی حاکمیّت رژیم غاصب صهیونیستی را آنچنان ویران کرد که قطعا تجدید بنای آن سازهها به این آسانی امکانپذیر نخواهد بود. طوفانی بینظیر که لزوم بازخوانی و مرور چند نکته مهم در عرصه فرهنگ و هنر کشور را ضروری میسازد:
۱/ «طوفان الاقصی» تنها «حماسه آفندی» در طول تاریخ مبارزاتی فلسطین طی بیش از ۷۵ سال گذشته است. نخستین درگیری مستقیمی که در داخل سرزمینهای غصب شده و مرزبندی شده توسط رژیم صهیونیستی از زمان جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی به وقوع پیوست و جحودهای تماما مسلح را در شوک و بُهت فرو برد. طوفانی که به خوبی میتوان منشاء خلق دهها رمان و کتاب داستان مهیج برای گروههای سنی مختلف گردد و به سهولت در صنعت فیلم و سریال کشور مورد استفاده واقع و دستمایه تولید دهها فیلم کوتاه و نیمه بلند و بلند سینمایی و مستند شود و بستر تعلیق مناسبی را در اختیار سریالسازان تلویزیونی قرار دهد.
۲/ بیش از ۱۷ ماه است که از وعده «ریاست سازمان سینمایی کشور» مبنی بر حمایت گسترده از آثار مربوط به فلسطین شریف و محور مقاومت میگذرد و حالا با وزیدن «طوفان الاقصی» وقت مناسبی است تا از ایشان سوال شود که «سازمان سینمایی کشور» طی تقریبا ۵۲۰ روزِ سپری شده؛ که قطعا مدت زمان نسبتا وسیعی برای برداشتن حداقل یک گام عملی مناسب است؛ کدام اقدامات ملموسی را در جهت تحقق این وعده انجام داده و چه زمانی محصول این وعده بر پرده نقرهای سینماهای کشور قابل مشاهده میباشد و اساسا در این مدت زمان طولانی، زیر مجموعههای «سازمان سینمایی» اعم از «بنیاد سینمایی فارابی» ، «انجمن سینمای جوان» و «مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی» پذیرای کدام ایدهها، طرحها و فیلمنامههای سینمایی و مستند شدند و چگونه میزبان سینماگرانی گردیدند که درباره فلسطین و محور مقاومت توان لازم و قصد تولید واقعی یک اثر داستانی و یا مستند را داشتند!؟
۳/ «جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان» عنوان یکی از جشنوارههای مهم و شناخته شده در عرصه بین المللی «سینمای کودک و نوجوان» است. جشنوارهای که دوره سی و پنجم آن از روز جمعه ۱۴ مهرماه فعالیت رسمی خود را شروع و با وجود کم و کاستیهای بسیار و ضعف تیم اجرایی و برگزار کننده این دوره خود، همچنان تا روز پنجشنبه ۲۰ مهرماه در اصفهان جریان دارد و منشا تولید خبر است. جشنوارهای که با یک فرصتسوزی بزرگ اگر چه از همان ابتدای برگزاری با عدم دعوت و فقدان حضور «تولیدات سینمایی جبهه مقاومت» در بخش بین الملل همراه گردید؛ اما متاسفانه حالا به واسطه بضاعت کم و کارنابلدی تیم تبلیغات و روابط عمومی خود، چشم و گوش خود را بر روی وقایع روزهای اخیر بسته و به صورتی ویژه سعی میکند تا «کودککُشی رژیم صهیونیستی» را نبیند و حتی از حداقل اقدامات متداولی همچون اظهار نظر و صدور بیانیه در محکومیت بمباران گسترده مردم بیدفاع فلسطین و شهادت دهها کودک معصوم اجتناب ورزد. اتفاقی که همچنان امید است تا به واسطه دخالت مستقیم دبیر و مدیرعامل انقلابی و متعهد «بنیاد سینمایی فارابی» در این ساعات پایانی از برگزاری این رویداد سینمایی جبران شود و حداقل از فضای رسانهای «اختتامیه جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان» برای ترسیم مظلومیت کودکان فلسطینی استفاده گردد و گوشهای از جنایات روزهای اخیر «جحودهای کودک کُش» در مواجهه منفعلانه و از سر استیصال در برابر «طوفان الاقصی» به نمایش گذاشته شود.
۴/ همگان بر این این امر معترفند که «چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر» به سبب بیتجربگی و نابلدی دبیر خود، یکی از بدترین و بیبرنامهترین ادوار خود را در بُعد بین المللی پشت سرگذاشت. دورهای که در آن «سینمای مقاومت» از هیچ جایگاهی در «بخش بین الملل» برخوردار نبود. اما امسال نه دیگر عذر و بهانهتراشیهای امنیتی سال گذشته مطرح است و نه پای بیتجربگی و آزمون خطای ایشان مطرح است و بنابر بر فرمایشات «وزیر محترم ارشاد» در مردادماه، حتی چند ماه قبل از انتصاب رسمی دبیر «چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر» ایشان کار خود را در دبیرخانه این جشنواره آغاز کرده و جلوتر از تقویمی که تعیین شده، رفته بودند! پس باید منتظر ماند و امیدوار بود تا در همراهی با «طوفان الاقصی» ، امسال در «بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر» شاهد حضور گسترده «سینمای مقاومت» و تولیدات سینمایی در این زمینه باشیم.
۵/ «پردیس سینمایی ملت» از چند روز دیگر یعنی دقیقا از ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ هجریشمسی شاهد برگزاری «چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران» است. جشنوارهای که باید منتظر ماند و دید که آیا وعده ۵۲۰ روز گذشته «ریاست سازمان سینمایی» در تولیدات آن به ثمر نشسته و آیا «سینمای مقاومت» در آن از جایگاه واقعی و غیر حرفی برخوردار شده است. جشنوارهای که امید است به سبب شمایل و داعیه انقلابی دبیر خود، حداقل از شمایلی قابل قبول برای برجسته ساختن حماسه «طوفان الاقصی» در ظواهر جشنوارهای و آذین محیط برگزاری برخوردار باشد.
۶/ هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» قرار است در آذرماه امسال برگزار شود و از آنجایی که هنوز فرایند معرفی آثار آن طی نشده، باید امیدوار بود که شاهد تحقق وعده «ریاست سازمان سینمایی» در این جشنواره باشیم و طیف متنوعی از تولیدات مستند را با موضوع فلسطین و مقاومت در این جشنواره مشاهده نماییم. مستندهایی که تنها محدود به محیط قرنطینه «جایزه شهید آوینی» نشده باشند و با حضور در «بخش مسابقه ملی» از انعکاس مناسب رسانهای برخوردار شوند. همچنین باید امید داشت و منتظر حضور آثار و تولیدات مستندمحور مقاومت و دیده شدن این آثار در «بخش مسابقه بینالملل» این رویداد مهم در عرصه سینمای مستند باشیم و در نهایت با وجود آنکه تمرکز این دوره از جشنواره بر دو موضوع «آب» و «جمعیت» اعلام شده؛ اما باید امیدوار بود تا «طوفان الاقصی» نیز در این میان از جایگاه مناسبی برخوردار شود و در ظواهر جشنوارهای این دوره از «سینماحقیقت» ظهور و بروز بصری پیدا نماید!
۷/ بیانیهنویسی و محکومیت جنایتهای چند روز اخیر جحودها در کشتار وسیع زنان و کودکان فلسطینی که با هدف جبران شکست مفتضحانه در «طوفان الاقصی» صورت پذیرفت را میتوان سادهترین اقدام و ابتداییترین کار مجموعههایی همچون «خانه سینما» و یا «سلبریتیهای سینمایی و ورزشی» قلمداد نمود. مجموعهها و افرادی که طی سالهای اخیر عادت داشتهاند تا به بهانههای مختلف بیانیه از خود صادر کنند و موضعگیریهای بیربط خود را در فضای مجازی به اشتراک بگذارند. مجموعهها و افرادی که حالا سعی میکند تا «کودککُشی جحودها» را نبیند و چشمان خود را بر روی انسانیت مجاهدان فلسطینی در «طوفان الاقصی» ببندند و از موضعگیری در باب شرافت ایشان و عدم تعرض و آسیب رساندن به کودکان و زنان غیرنظامی صهیونیست به سادگی عبور کنند!
۸/ «طوفان الاقصی» یک حماسه بیبدیل در تاریخ «مقاومت اسلامی فلسطین» است. حماسهای که به شدت نیازمند پاسداری به زبان هنر میباشد. حماسهای که بخشی از پاسداری آن به واسطه استفاده خلاق و قدرتمند از شاخههای دهگانه هنرهای تجسمی و با نمایش گذاشتن دائمی و بازدیدپذیر در قالب و گونه موزهای محقق خواهد شد و در این میان ایجاد بناهایی همچون «موزه هنرهای معاصر فلسطین» در تمامی استانهای کشور میتواند یک اقدام فوری و ابتدایی در این مسیر تلقی شود. البته باید مراقبت نمود و توجه داشت که این بناها دچار فراز و فرودی همچون نمونه تهرانی خود نشوند. زیرا «موزه هنرهای معاصر فلسطین» در تهران عنوان یک ساختمان با مختصات «گالری هنرهای تجسمی» است که از سال ۱۳۸۵ هجریشمسی در ضلع شمال غربی تقاطع خیابان مظفر و بزرگمهر و در نزدیک «فرهنگستان هنر» جایابی گردید. ساختمانی که متعلق به «شهرداری تهران» بود و با نظر ویژه «امام خامنهای» در آن سالها مقرر شد تا با موضوع «فلسطین» در قالب «هنر مقاومت» آغاز به فعالیت نماید و به عنوان تنها موزه در جهان مطرح شود که با نام «فلسطین» آثار تجسمی هنرمندان فلسطینی و دیگر کشورها را به نمایش میگذارد. اما این موزه مهم و برخوردار از جایگاهی استراتژیک، متاسفانه در دهه ۱۳۹۰ هجریشمسی به نحوی ویژه از جانب «معاونت هنری وزارت ارشاد دولت حسن روحانی» بایکوت شد و با تغییر رویکرد مدیریت شهری تهران در آن سالها، عملا به مکانی متروکه مبدل گردید. مکانی که حتی دستور تخلیه آن در خردادماه امسال توسط شهردار منطقه صادر شده بود، اما بلافاصله با اطلاع شهردار انقلابی تهران از ماجرا و دخالت فوری ایشان، این امر محقق نگشت و حالا چندماهی است که بار دیگر نشانههای حیات بر پیکره این ساختمان هویدا شده و با حضور آثار نقاشی هنرمندان نسل اول انقلاب و هنرمندان جبهه و جنگ در کنار نمایش برخی نقاشیهای هنرمندان جوان انقلابی، «موزه هنرهای معاصر فلسطین» جانی دوباره گرفته است و به مکانی مبدل شده که در صورت همکاری مشترک و تزریق بودجه مناسب توسط «اداره کل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد» و «سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران» به خوبی میتواند تولیدات تجسمی با موضوع «طوفان الاقصی» را در خود ماندگار سازد.
۹/ حضور متعهدانه و سریع گرافیستها و تصویرسازان جبهه انقلاب اسلامی در صحنه «طوفان الاقصی» یکی از اتفاقات مهم روزهای اخیر است. حضوری که با خلق سریع آثار توسط هنرمندان شناخته شدهای همچون «مسعود نجابتی» ، «سیدمسعود شجاعی طباطبایی» ، «حسن روحالامین» ، «محمدصابر شیخ رضایی» ، «میکائیل براتی» ، «مجتبی مجلسی» و ... همراه بود. اما مع الاسف این حضور قابل تقدیر با نوعی بیمهری مدیریت فرهنگی در کلان شهرها و در استفاده گسترده از این آثار تولیدی و نصب فوری آن در تابلوهای شهری مواجه گردیده است. بیمهری فزایندهای که به واسطه حضور انحصاری مجموعهای همچون «خانه طراحان انقلاب اسلامی» تا کنون از فرصت حضور در دیوارنگارههای شهری تهران را پیدا نکرده و بجای آن ساکنان پایتخت را با یک سری طراحیهای ضعیف توسط مستخدمین و پیمانکاران «سازمان فرهنگی رسانه اوج» که به سختی روایتگر «طوفان الاقصی» میباشد، مواجه ساخته است.
*پ. ن: واژه «جحود» واژهای قرآنی است که در لغت به معنی انکار کردن با علم و دانش و دانستن است و از این جهت که یهودیان معاند پیامبر عظیم الشان اسلام با وجود علم و دانستن مرتبت و جایگاه نبوت آن حضرت، اقدام به انکار حق نموده و در برابر آن حضرت عداوت به خرج دادند؛ پس آنها را عموما با لفظ «جحود» مورد خطاب قرار میدادند. اما در سدههای اخیر و بالاخص به سبب گسترش نفوذ «جحودها» در تنظیم لغت نامههای فارسی، نگارش این واژه برای اطلاق به ایشان تغییر داده شد و به صورت «جهود» درآمد تا دیگر معنی عنود بودن ندهد و این جماعت به عنوان موجوداتی کوشنده و جهد کننده در تصور عمومی جامعه مطرح شوند.
ارسال نظر