سهیل اسعد «دبیر جشنواره عمار» در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس و در پاسخ به این پرسش که در جشنواره فجر امسال شاهد آثاری بودیم که با مشارکت و ورود زیرمجموعه های عمار، بالاخص حسینه هنر ساخته شده بودند؛ بنابراین آیا عمار برنامه ای برای تولید در دستور کار دارد پاسخ داد: اگرچه دوستانی که در عمار فعالیت می کنند؛ از تولیدکنندگان عرصه های مختلفی چون مستند و زمینه های دیگر هستند. اما باید این حقیقت را در نظر داشت که عمار، تولید کننده نیست؛ بلکه نقش خود را در مقام تشویق کننده معرفی می کند. به نظر من عمار و امثال آن در مقوله مسئولیت پذیری و آگاهی بخشی می توانند کمک کننده باشند.
وی افزود: از جمله اهداف مهمی که بنده بارها در جمع دوستان بدان تاکید کرده ام بحث آموزش است. شاید بتوان چنین ادعا کرد که آموزش در تاثیر بر نسل های آینده از برگزاری جشنواره نیز مهم تر است. زیرا مردمی بودن آثار موجب می شود که نوع خاصی از تجربه بوجود آید و باید این تجربه به نسل های بعدی منتقل شود و به نظر من این اتفاق قابلیت این را دارد که به یک پدیده تبدیل شود. بنده معتقد هستم که باید به سمت ساده سازی صنعت سینما حرکت کنیم.
این مبلغ آرژانتینی الاصل و فعال فرهنگی، در این خصوص که آیا عمار از رسالت و هدف اولیه خود فاصله نگرفته است؟ پاسخ داد: اینکه عمار از رسالت خودش فاصله گرفته، طبیعی است. به دلیل اینکه تاسیس عمار بر اساس یک نیاز حقیقی انجام شد. پس از اتفاقات سال 88 عمار یک سال بعد ورود پیدا کرد تا یک خلا را پر کند و تولیداتی که در دفاع از انقلاب ساخته شده بود و دیده نمی شد به نمایش گذاشته شود. اصل فلسفه وجودی عمار این مقوله بود. ما در فلسفه داریم؛ زمانی که علت آنچنان احساس نیاز نکند، دیگر معلول را ایجاد نمی کند. بنا براین زمانی که وضع علت تغییر کرد؛ معلول نیز از علت فاصله می گیرد. اما اگر قصد داشته باشیم موشکافانه تر این موضوع را بررسی کنیم باید گفت که عمار در همان سال اول به هدفش رسید و باید پس از آن جمع می شد. در واقع اگر بخواهیم از منظر سیاسی به این پدیده نگاه کنیم؛ قضیه این بود که یک سلسله اتفاقاتی در سال 88 رخ داد و پس از آن در سال89 آثاری در دفاع از انقلاب برای آگاه سازی مردم به نمایش گذاشته شد و پس از آن باید دیگر جشنواره جمع می شد.
ایشان در ادامه تصریح کرد: اما یک نگاه دیگری نیز وجود داشت و آن این بود که چرا باید تنها برای رفع نیاز آنی و منفعل گونه در مواجهه با رخداد های مشابه عمل شود؟ و آیا بهتر نیست که به عنوان یک پروژه، عماری را تاسیس کنیم تا تنها برای رفع نیاز آنی نباشد. بلکه یک بستری ایجاد شود تا از طریق آن فضای متفاوتی برای خلق آثار و در فعال کردن مردم و مشارکت دادن آن ها را ایجاد کنیم. بنابراین فلسفه عمار از آن روز تغییر کرد و باید امروز تفسیر متفاوتی از عمار داشته باشیم. حزب الله نمونه مناسبی برای این مورد است. حزب الله نیز در ابتدا از سوی مردم لبنان برای مقابله با اشغالگری تاسیس شد ولی در ادامه با اهداف دیگری به زیست اجتماعی خود ادامه داد.
دبیر جشنواره انقلاب عمار در پاسخ به این نقد که عمار محلی برای ظهور مدیران کم تجربه و کم تخصص در حوزه جبهه فرهنگی شده است، بیان کرد: در خصوص این نقد که عمار بستری برای ظهور افرادی که تجربه و تخصص لازم را برای مدیریت فرهنگی ندارد شده است باید بگویم؛ چرا باید تنها از افراد متخصص در زمینه مدیریت فرهنگی استفاده کنیم. ما می توانیم با یک نگاه نو میادینی را مخصوص رشد افراد بی سابقه یا بی تجربه و یا حتی بی تخصص ایجاد کنیم. تجربه خود شخص من نیز چنین بوده است. بنده در ابتدا که وارد عرصه تبلیغ شدم؛ تجربه و تخصص کافی نداشتم. اما کسی این اجازه را به من داد و من نیز در مسیر این جریان به تبحر لازم دست پیدا کردم. در عرصه مدیریت نیز این گونه است. ما باید در زمینه های خاص و مهم از افراد با تخصص و با تجربه کنیم و در زمینه هایی که از اهمیت کمتری برخوردار هستند از افرادی که کم تر تجربه و تخصص دارند استفاده کنیم.
سهیل اسعد در پایان افزود: چنین اشکالاتی نباید ما را از حرکت متوقف نماید. بله، بنده نیز متوجه هستم که نواقص و ایراداتی وجود دارد اما باید در نظر داشت؛ کسی که دغدغه مند هست و قصد خدمت دارد هرمقدار هم که ضعف و مشکل وجود داشته باشد؛ از تلاش دستنگاه نمی دارد و به مسیر ادامه می دهد.
ارسال نظر