شنبه ۳ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۵

نشست تخصصی «صدا در تئاتر» برگزار شد؛

خلعتبری: «کارگردان» اولین و آخرین مسئول یک اثر هنری است/ چه اجباری است وقتی تفاهمی وجود نداشته در یک پروژه حضور داشته باشید

فردین خلعتبری در دومین دوره اهدای نشان عالی خورشید

سینماپرس: تعدادی از آهنگسازان و مهندسان صدا با برگزاری یک نشست تخصصی ضمن ارائه نقطه‌نظرات خود درباره مفهوم «صدا در تئاتر» از چالش‌ها و الگوهای جدید طراحی و اجرای صدا روی صحنه تئاتر سخن گفتند.

به گزارش سینماپرس، نشست تخصصی «صدا در تئاتر» در قالب پنجمین نشست تخصصی «شهر صدا» روز دوم شهریور با حضور اُرُد انزابی‌پور آهنگساز، مهندس و مدرس حوزه صدا، فردین خلعتبری آهنگساز و مدرس موسیقی، فرشاد فزونی آهنگساز و نوازنده، نعیم مسچیان مهندس صدا و جواد مولانیا کارگردان تئاتر با یاد و گرامیداشت مرحوم آیدین الفت مهندس فقید عرصه طراحی و اجرای صدا در مجموعه «شهر صدای پارسیان» برگزار شد.

انتخاب عوامل صدا در یک نمایش از چه زمانی آغاز می‌شود؟

جواد مولانیا نویسنده و کارگردان تئاتر که به عنوان کارشناس مجری در نشست تخصصی «صدا در تئاتر» حضور یافته بود، در ابتدای این برنامه گفت: من به عنوان یک کارگردان تئاتر در تمام نمایش‌هایی که روی صحنه برده‌ام همواره از موسیقی زنده استفاده کرده‌ام و در این مدت با پرسش‌های زیادی در حوزه صدا مواجه شدم که امروز بخش‌هایی از آن را با دوستانی که در این نشست حضور دارند مطرح می‌کنم و امیدوارم این پرسش‌ها، پرسش‌های شما هم باشد.

وی افزود: آنچه می‌تواند درباره موضوع «صدا» در حوزه تئاتر مطرح شود، عمدتا در سه محور «پیش از اجرا»، «میانه اجرا» و «پس از اجرا» اتفاق می‌افتد. حال این پرسش پیش می‌آید که استاندارد انتخاب کارگردان تئاتر برای بهره‌مندی از توانایی‌ها و طراحی‌های عوامل مرتبط با حوزه طراحی و اجرای صدا در یک اثر نمایشی از چه زمانی شروع می‌شود؟

نعیم مسچیان مهندس صدا در پاسخ به پرسش مولانیا گفت: به استنباط بنده انتخاب عوامل نمایش متناسب با میزان کاری بوده که قرار است در یک پروژه نمایشی انجام شود. طبیعتا اگر ما با یک اثر نمایشی مواجه باشیم که قرار است در آن «طراحی صدا» انجام شود، مشخص است که از همان ابتدا، کار «مهندسی صدا» آغاز می‌شود. حتی در این زمینه کارگردانانی هستند که دیدگاه‌های عمیقی هم در این مسأله دارند و تلاش می‌کنند تا در همان روزهای اولیه تمرین و تولید از طراحان و اجراگران حوزه صدا بهره‌مند شوند. البته که گاهی هم پیش می‌آید که این موضوع اولویت نیست اما باید بدانیم که مهندسی صدا به دلیل حضور موثر صدا در یک اثر نمایشی همواره وجود دارد بنابراین من معتقدم بهترین زمان حضور عوامل مرتبط با طراحی و اجرای صدای یک اثر نمایشی مقطع «دورخوانی» است.

طراحی ایده‌آل صدا در صحنه‌های تئاتر ایران ممکن نیست

فرشاد فزونی آهنگساز، نوازنده و طراح صدا هم در تکمیل صحبت‌های مولانیا و مسچیان بیان کرد: وقتی از موضوع «طراحی صدا» صحبت می‌کنیم باید به این نکته هم واقف باشیم که آن اثر نمایشی روی صحنه تئاتر در چه سبک و سیاقی است؟ چرا که ما در این چارچوب می‌توانیم از ۲ نوع پروژه نمایشی نام ببریم. اول پروژه‌های نمایشی عظیم و دوم پروژه‌های عادی است که در سالن‌های کم جمعیت‌تر پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد. کلیدواژه طراحی صدا در نوع دوم آنچنان که باید معمول نیست اما باید در این چارچوب ایده‌آلی را در نظر گرفت که معمولا در صحنه‌های تئاتر ایران به دلیل کمبود بسیار محسوس امکانات صدا نمی‌تواند اتفاق بیفتد.

این آهنگساز با تایید صحبت‌های مسچیان مبنی بر میزان اهمیت حوزه صدا برای کارگردان در یک پروژه نمایشی توضیح داد: موفقیت طراحی صدا روی صحنه تئاتر قطعا منوط به اهمیتی است که کارگردان به این حوزه اجرایی می‌دهد اما علی‌القاعده بهتر است تا زمانی که تمرین شروع نشده، مهندس صدای یک پروژه نمایشی انتخاب شود و طبیعتا این اتفاق هر چه زودتر بیفتد، طراحی و اجرای منسجم‌تری از موضوع صدا در پروژه نمایشی اجرا می‌شود.

فقدان دیالوگ مشترک بین «کارگردان تئاتر» و «طراح صدا»

جواد مولانیا در این بخش از نشست تخصصی «صدا در تئاتر» بود که با طرح پرسشی مبنی بر اینکه عوامل مرتبط با طراحی و اجرای صدای یک نمایش با کارگردان معمولا چه گفت‌وگوهایی را با هم انجام می‌دهند؟ از کارشناسان حاضر در نشست خواست تا به واسطه تجربیات خود در عرصه تئاتر و مهندسی صدا به ارائه نقطه نظرات‌شان در این زمینه بپردازند.

فرشاد فزونی در این بخش گفت: آنچه جواد مولانیا طرح پرسش کرد، دربرگیرنده بحث گسترده‌ای است که می‌تواند از جهات زیادی مورد توجه و بررسی قرار گیرد. اما آنچه به عنوان تجربه می‌توانم در این زمینه بیان کنم این است که متاسفانه بسیاری از کارگردان‌ها نمی‌توانند آن چه را از طراحی و اجرای صدای یک اثر نمایشی می‌خواهند به طراح صدا بیان کنند. در حالی که آنها می‌دانند از صدا در یک نمایش چه می‌خواهند اما نمی‌توانند به درستی آن را به طراح صدا منتقل کنند. در واقع ما در اغلب موارد یک زبان مشترک با کارگردان نداریم که بتوانیم به واسطه آن کار درستی را انجام دهیم.

وی افزود: من معتقدم کارگردان تئاتر باید بتواند با طراح صدا ارتباط بهتری برقرار کند. گرچه ما به عنوان طراح صدا نیز باید بتوانیم به ذهن کارگردان نزدیک شده و آن طراحی مورد نظرش را بیرون بیاوریم. در واقع ما باید دنبال سلیقه او باشیم. فرآیندی که دربرگیرنده موضوعات مهمی است و باید برای آن نشست‌های جداگانه برگزار کرد.

«خروج» یا «حذف‌شدن» از تئاتر شکست بزرگی نیست

فردین خلعتبری آهنگساز باسابقه تئاتر، سینما و تلویزیون هم در ادامه صحبت‌های فزونی ضمن ارائه نقطه‌نظرات خود درباره ساحت هنر توضیح داد: آدم‌ها معمولا در ۲ دسته «مولف» و «غیرمولف» قرار می‌گیرند؛ انسان مولف می‌خواهد اتفاق جدیدی را خلق کند. بنابراین هر چه قدر مولف‌تر می‌شود قرارگرفتن ایده‌های شخصی نیز سخت‌تر می‌شود. پس هر چه قدر آشنایی بیشتر باشد دلیلی هم برای تفاهم نیست. به نظر من حتی گاهی شناخت باعث می‌شود ۲ طرف در تقابل فکری یکدیگر قرار گیرند. فقط تجربه‌ای که از این مسیر به دست آمده، آستانه تحمل را بیشتر می‌کند. چارچوبی که منجر به بیشترشدن تعاملات هم می‌شود.

این آهنگساز افزود: به اعتقاد من کارگردان به جهت کارگردان بودنش، اولین و آخرین مسئول یک اثر هنری است. اما موضوع مهم در مسیر ارتباط طراح صدا، آهنگساز و هر فرد دیگری در پروژه با کارگردان نحوه همکاری است. همکاری که نباید منجر به اجبار از سوی طرفین شود. اصلا چه اجباری است وقتی تفاهمی بین شما و کارگردان وجود نداشته باشد در یک پروژه حضور داشته باشید. به نظرم ما از اینکه کاری را ترک کنیم یا ترک داده شویم نباید چنین استنباط کنیم که شکست بزرگی خوردیم. من بر این باورم «حذف شدن» تصویر غلطی ندارد چرا که موجب می‌شود بیشتر بشناسیم و در پروژه بعدی درست‌تر رفتار کنیم.

نعیم مسچیان هم در ادامه صحبت‌های خلعتبری با اشاره به عنصر نمایشنامه در آثار نمایشی و ارتباط آن با طراح صدا گفت: یک طراح صدا با مطالعه نمایشنامه مورد نظری که کارگردان تصمیم به اجرای آن روی صحنه دارد، باید به فصل مشترک مفاهیم مورد نظر خود و کارگردان پیرامون صدای نمایش برسد. این نکته بسیار مهمی است که در همه بخش‌های مربوط به طراحی و اجرای صدای نمایش روی آن تمرکز داشت. ضمن اینکه من تاکید می‌کنم آن چه در این لحظه حرف می‌زنیم، درباره اپراها و پروژه‌های موزیکال نیست بلکه صحبت از آثار نمایشی است که از پروداکشن کمتری به نسبت اپراها و موزیکال‌ها برخوردار است چرا که پرداخت به آنها شرایط متفاوت‌تری دارد.

توجه دقیق به مکانیزم زیبایی‌شناختی کارگردان و طراح صدا

اُرُد انزابی‌پور مدرس، مهندس و طراح صدا نیز درباره ارتباط کارگردان با عوامل صدای یک پروژه نمایشی اظهار کرد: من معتقدم یک کارگردان تئاتر باید تصوری از صوت اثر نمایشی‌اش، داشته باشد و اگر متوجه نباشد که چه قدر از بار دراماتیک نمایش می‌بایست به واسطه صدا به مخاطب ارائه شود، بی‌تردید دامنه عملکرد عوامل طراحی و اجرای صدای نمایش هم مشخص نمی‌شود. زیرا هر متخصص صدا ممکن است بیاید و جور دیگری به ماجرا نگاه کند اما وقتی محدوده مورد نظر طراحی صدا توسط کارگردان مشخص باشد قطعا حضور طراح صدا می‌تواند نقش موثری در پیشبرد اهداف هنری کارگردان داشته باشد.

وی افزود: بی‌تردید باید مکانیزم زیبایی‌شناختی کارگردان و طراح صدا به هم نزدیک باشد زیرا اگر در این مسیر مکانیزم مورد نظر طراح صدا تفاوت‌هایی با کارگردان داشته باشد کار با دست‌اندازی مواجه می‌شود، حتی ممکن است مسیر زیبایی‌شناختی طراح صدا از فهم کارگردان هم عبور کند. بنابراین من معتقدم در انتخاب عوامل کارگردانی و طراحی صرف نظر از ماجرای سخت‌افزاری باید جهان ذهن کارگردان با طراح صدا نیز مشخص باشد.

فرق «طراح صدا» با «مهندس صدا» در چیست؟

جواد مولانیا پس از صحبت‌های انزابی‌پور بود که از کارشناسان حاضر در نشست خواست تا درباره تفاوت‌های موجود در عبارت‌های «طراحی صدا» و «مهندسی صدا» به ارائه نقطه نظرات بپردازند.

نعیم مسچیان درباره این موضوع گفت: وقتی از واژه «طراح صدا» حرف می زنیم، طبیعتا از عبارت غریبی حرف نمی‌زنیم. طراح صدا هم مانند طراح صحنه است که سعی می‌کند متناسب با نظر و ایده‌های کارگردان «حس صحنه» را به واسطه «صدا و نگاه صوتی» منتقل کند. این «چه صدایی» هم یعنی باید «چه حسی» را منتقل کرد. در واقع می‌توان گفت اگر قرار باشد روی صحنه شنونده یک «شخصیت صوتی» باشیم آن را طراح صدا انجام می‌دهد. پس اگر طراح صدا را در کنار «چیستی صدا» قرار دهیم، پس مهندس صدا «چگونگی» را انجام می‌دهد. موضوعاتی که طبیعتا دربرگیرنده الزاماتی هم در حوزه فنی و هم در حوزه هنری است.

وی در ادامه این بخش از صحبت‌های خود بود که به طرح مباحث فنی و تخصصی در حوزه تفاوت‌های طراحی صدا و مهندسی صدا پرداخت و گفت: هر اندازه که مهندسی صدا بلد باشیم بی تردید این فرآیند در طراحی صدا به ما کمک بیشتری می‌کند.

فرشاد فزونی هم درباره این موضوع بیان کرد: من خودم معمولا در حوزه طراحی کار کرده و در بخش مهندسی وارد نمی‌شوم اما طبیعتا اگر در بخش طراحی و آهنگسازی‌ام، مهندسی صدا در کنارم باشد، حضورش بی‌تردید می‌تواند دید تازه‌ای به من بدهد.

اُرُد انزابی‌پور هم درباره تفسیرها و معانی که از ۲ واژه «مهندسی صدا» و «طراحی صدا» می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، گفت: اگر «مهندس صدا» از «طراحی صدا» و اگر «طراح صدا» از «مهندسی صدا» سررشته‌ای داشته باشند احتمال ظهور و بروز خلاقیت در یک اثر نمایشی و یک پروژه موسیقایی هم بیشتر می‌شود. البته این را هم بگویم بیان برخی از اصطلاحات در تئاتر از اهمیت زیادی برخوردار است و آن را نباید در هر فضایی به کار برد. چرا که به عنوان مثال تکنسین نصب بلندگو نمی‌تواند به عنوان طراح صدا معرفی شود.

«کیفیت صوتی» روی کاغذ جالب به نظر می‌رسد اما ...

در بخش دیگری این نشست بود جواد مولانیا به طرح پرسش‌هایی درباره استاندارهای سالن‌های اجرای تئاتر در حوزه مهندسی صدا پرداخت و این پرسش را مطرح کرد که آیا نهادی وجود دارد تا نظارت درستی در استاندارسازی صدای سالن‌های تئاتری داشته باشد؟

ارد انزابی‌پور درباره این پرسش مطرح شده، اظهار کرد: متاسفانه چنین فرآیندی در استاندارسازی سالن‌های تئاتر وجود ندارد. ضمن اینکه باید به این پرسش هم پاسخ دهیم که اساسا استاندارد صدا در تئاتر چیست؟ فضایی که طبیعتا وابسته به شرایط اقتصادی و اجرایی هم هست. پس اول باید نیازها را بدانیم، بررسی کنیم و بعد به این نتیجه برسیم که چه چیزهایی نیاز است. پس از عبور از این مسیر است که به اقتصاد مهندسی می‌رسیم. یعنی اینکه چه قدر بودجه داریم و عوامل بازدارنده هم چیست؟ موضوعاتی که علاوه بر تخصص و دانش دربرگیرنده طی مسیرهای تجربی هم هست و این پرسش را ایجاد می‌کند که آیا نیازهای‌مان برای خودمان معلوم است؟

وی افزود: طبیعتا موضوع «کیفیت صوتی» روی کاغذ جالب به نظر می‌رسد، اما وقتی پای عمل می‌رسیم ماجرا وارد مرحله دیگری می‌شود که در برگیرنده ابعاد مختلفی است. اساسا من معتقدم فارغ از ماجرای کیفیت سالن‌های نمایش و استانداردسازی در این زمینه، تهیه‌کننده یا کارگردان یک نمایش بیاید و از قبل پروژه با مهندس یا طراح صدا مشورت بگیرد. مسیری که معمولا اتفاق نمی‌افتد و نگاه مارکتینگ نسبت به مبانی هنری و فنی چون صدا برتری بیشتری دارد. در حالی که اگر چنین مسیری استمرار داشته باشد طبیعتا در حوزه مخاطب با چالش‌هایی مواجه می‌شویم.

«صدا» در انتهای ماجرای اجرای تئاتر است

فرشاد فزونی در این بخش از نشست تخصصی «صدا در تئاتر» بود که درباره نقش «صدا» در اجرای آثار نمایشی گفت: متاسفانه بخش صدا در تئاتر معمولا جزو انتهای ماجرا است. البته طی سال‌های اخیر کمی شاهد بهبود اوضاع هستیم اما متاسفانه باید گفت اغلب کارگردان‌ها وقتی کاری را آغاز می‌کنند و صدا پایه آن کار نباشد، اساسا به صدا آن چنان که باید جدی نگاه نمی‌کنند.

وی یادآور شد: اتفاقا چنین دیدگاهی موجب می‌شود که ما در روزهای منتهی به اجرا دچار مشکلاتی شویم که کارگردان درباره آن فکری نکرده است. حتی در سالن‌های اجرای تئاتر هم اشکالات بسیار عمده‌ای وجود دارد که امکان طراحی صدا و تغییر بلندگوها را نمی‌دهد. موضوعاتی که اصلا روی آنها فکر نمی‌شود و یک طراح صدا معمولا ناچار است از پلان «الف» به پلان‌های «ب» و «ج» فکر کند.

موضوع پرچالش استفاده از مدیاهای مختلف حوزه طراحی صدا در اجرای تئاتر به ویژه میکروفن‌های بدنی با هدف ارتقای کیفیت صدای بازیگران بخش بعدی این نشست را تشکیل می‌داد. فرآیندی که طی سال‌های اخیر یکی از مهم‌ترین چالش‌های موجود در حوزه طراحی و مهندسی صدای آثار نمایشی مورد توجه قرار گرفته و تعدادی از کارشناسان و منتقدان حوزه تئاتر نسبت به افزایش و گسترش آن ابراز نگرانی کرده‌اند.

«میکروفن‌های بدنی»؛ بودن یا نبودن مسأله این است

فرشاد فزونی درباره این فرآیند جدید گفت: از یک دوره ای شکل تئاترها تغییر پیدا کرده و از زمانی که بازیگران ستاره سینما وارد حوزه تئاتر شدند نحوه طراحی صدای حضور آنها در صحنه تغییر کرد. تغییری که با چالش ها و انتقاداتی هم روبه رو شده چرا که طیف زیادی از تئاتری هایی که روی صحنه با قواعد موجود تربیت صدای بازیگر آشنا بودند و از آن به عنوان یک تکنیک بازیگری نام می بردند براین باور بودند که نیازی به نصب میکروفن بدنی در بازیگر مگر دراجراهای ویژه مانند کنسرت نمایش یا فضای باز نیست. مسیری که باعث شد بازی های تئاتر هم شکل سینمایی تری به خود بگیرد و به تبع آن حوزه طراحی صدا نیز با چالش ها و اتفاقات جدیدی رو به رو شود.

وی ادامه داد: البته شکل کار کارگردانانی چون امیررضا کوهستانی و برخی دیگر به گونه ای بود که می بایست از تکنولوژی یا میکروفن های بدنی روی بازیگران استفاده کنند اما ماجرا زمانی وارد چالش شده که ما شاهد افزایش استفاده از این تکنولوژی روی صحنه های تئاتری هستم که ماجرا را وارد فضای پرمجادله ای کرده است.

صدابرداری خوب در تئاتر «صدابرداری نامرئی» است

ارد انزابی پور هم درباره این مسئله پرچالش تصریح کرد: به اعتقاد من صدابرداری خوب در تئاتر صدابرداری نامرئی است. یعنی وقتی طوری کار را ارائه کنید که ماجرا اغراق آمیز و پررنگ باشد این زیاد درست نیست مگر اینکه عوامل صدا با ارائه ای که دارند مدیریت فضا را در قالب منطقی اش به عهده بگیرند.

وی ادامه داد: من خودم فکر می کنم اگر در صحنه شاهد تقویت کیفیت و طراحی باشیم، «میکروفن های بالاسری» بهتر از میکروفن های بدنی است. چرا که با یک جانمایی خوب می توانند محدوده بیشتری را هم پوشش دهند. البته میکروفن های پوشیدنی می توانند قدرت تفکیک بیشتری داشته باشند اما این فضا بار دراماتیک ایجاد می کند که باید ببنیم براساس منطق نمایشنامه هست یا نه؟ اینهخا می توانند ارزش افزوده تلقی شده و چالش ها را به فرصت تبدیل کنند.

فردین خلعتبری نیز در این رابطه گفت: من همچنان می گویم آنچه مهم است، ذهنیت کارگردان است. ذهنیتی که آیا براساس «وضعیت موجود» است یا «وضعیت موعود»؟ به نظر می رسد فعلا وضعیت موجود؛ البته که مردم ما هم به صدای بلند گوش دادن عادت کرده اند. مسیری که بازهم این سئوال را پیش می آورد که آیا شرایط تحمیل شده یا می خواهیم شرایطی را تحمیل کنیم؟ این تحمیل هم به معنای زور نیست. براساس شرایط است. شرایطی که موجب می شود ما از اسبابی کمک بگیریم که به وسیله ما تعریف نمی شود. البته که استفاده از میکروفن اغراق ایجاد می کند که باید با صبوری این خطر اغراق را گرفت.

مدیران تماشاخانه‌ها «صدا در تئاتر» را جدی بگیرند

نعیم مسچیان هم در این رابطه توضیح داد: در چند دهه اخیر صدایی که از تئاتر تعریف کردیم تبدیل به ارزشی شده که وقتی میکروفن می گذاریم همه چیز غیر واقعی می شود اما همه اینها در تضاد با طراحی صدا است.

نحوه جای گذاری بلندگوها در سالن های تئاترو توجه به ضرورت طراحی در این زمینه یکی دیگر از موضوعاتی بود که در این نشست توسط جواد مولانیا و فرشاد فزونی مطرح و از مدیران تماشاخانه ها خواسته شد تا در سالن های تحت مدیریت خود نسبت به تجهیز سیستم مونتورینگ اقدامات لازم را انجام دهند.

اردانزابی پور درباره این موضوع بیان کرد: معمولا در سالن های تئاتر صدا به خوبی به مخاطب نمی رسد و این یکی از چالش های اصلی است که باید در حوزه وضوح گفتار، افکت ها، موسیقی ها، اصوات و گفتار، چیدمان طراحی صدا، توجه به تراز صدا و دیگر موارد فنی مورد توجه قرار گیرد.

جواد مولانیا دربخش پایانی این نشست سه ساعته بود که با طرح پرسشی مبنی براینکه معمولا مسئول حل اختلاف بین آهنگساز و کارگردان تئاتر چه فردی است؟ توضیح داد: به نظرم یک نفر باید این اختلاف را بالاخره تمام کند. مسیری که در تئاتر و سینما باهم فرق دارند چرا که در تئاتر امکان ویرایش وجود ندارد و وقتی اختلافی پیش می آید کار مشکل تر می شود. اما بالاخره اخرین نفری که تصمیم می گیرد، کارگردان است. البته جایی که صدا درست یا غلط است این مستر صداست که می تواند کار را جمع کند. اما در نهایت اگر اتفاق خوبی نیفتد باز این کارگردان است که باید پاسخ لازم را بدهد. بنابراین باید موقعیت مناسبی را به وجود آوریم که هم شاهد هم نشینی مناسبی هم باشیم.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.