دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۹

مدیر دفتر ادبیات داستانی انتشارات جمکران:

در فیلمنامه‌نویسی ضعف نداریم/ دایره تنگ‌نظری در سینما به اوج خود رسیده و همه کاسه کوزه‌ها را بر سر فیلمنامه‌نویسان خراب می‌کنند

فیلمنامه

سینماپرس: مدیر دفتر ادبیات داستانی انتشارات جمکران گفت: وقتی از یک اثر اقتباس می‌شود، نویسنده متن اولیه توقع دارد که مبانی اولیه داستان تحت‌الشعاع قرار نگیرد.

به گزارش سینماپرس، حاتم ابتسام، مدیر دفتر ادبیات داستانی انتشارات جمکران درباره سریال «طوبی» که برداشتی آزاد از کتاب «اربعین طوبی» است، گفت: ما در وضعیتی هستیم که خیلی از کسانی که فیلمنامه‌نویسی خواندند، بخاطر محدودیت‌های این حوزه مجبورند وارد حوزه متن و نشر شوند. من آدم‌های بسیاری را می‌شناسم که فیلمنامه‌نویسان قابلی هستند، اما بخاطر کسری بودجه، کج سلیقگی و ... فیلمنامه‌شان تایید نشده و برگشته است. فیلمنامه‌نویس هم مجبور است بخاطر زمانی که صرف کرده، دستی بر سر و گوش فیلمنامه بکشد و آن را تحویل نشر بدهد.

ابتسام با بیان اینکه اساساً کتاب «اربعین طوبی» فیلمنامه بوده، افزود: بعداً این فیلمنامه تبدیل به رمان و مجدداً تبدیل به فیلمنامه شده است. از آنجایی که سید محسن امامیان، نویسنده کتاب «اربعین طوبی» دستی بر فیلمنامه‌نویسی دارند، این کتاب فیلمنامه بود و بنا بود تبدیل به اثر نمایشی بشود.

مدیر دفتر ادبیات داستانی انتشارات جمکران با بیان اینکه به حوزه فیلمسازی شوکی وارد شده و مشخص است که الان مجموعه‌ها با ضعف فیلمنامه مواجه هستند، توضیح داد: حال دوستان راه‌حل این مشکل را در اقتباس دیده‌اند. الان در صداوسیما و سازمان سینمایی سوره بخشنامه‌هایی صادر شده، که بخشی از کارهایشان را به اقتباس از آثار تالیفی اختصاص بدهند.

وی در پاسخ به این سوال که به نظرتان فیلمنامه‌هایی که مورد بی‌مهری واقع شده، بعد از تبدیل شدن به کتاب مجدد به فیلمنامه تبدیل می‌شود، هدر رفت سرمایه نیست؟ تصریح کرد: این موضوع نشان می‌دهد که افراد در حوزه سینما باید اسم و رسمی داشته باشند، تا به سمت فیلمنامه‌شان اقبال بشود. به تعداد فارغ‌التحصیلان رشته فیلمنامه‌نویسی در مقطع ارشد نگاه کنید می‌بینید تعداد قابل توجهی در کشور فارغ‌التحصیل می‌شوند، اما تعداد فیلمنامه‌نویسان شاغل در سینمای ایران به ۵۰ نفر نمی‌رسد. بعضی از این فیلمنامه‌نویسان هم سالی چهار پنج فیلمنامه می‌نویسند و می‌فروشند.

ابتسام ادامه داد: این دایره تنگ‌نظری در سینما به اوج خود رسیده و همه کاسه کوزه‌ها را بر سر فیلمنامه‌نویسان خراب می‌کنند. به نظرم ما در فیلمنامه‌نویسی ضعف نداریم، ما در تولید و بینش ضعف داریم، که منجر به تبدیل فیلمنامه به کتاب می‌شود. وقتی از یک کتاب استقبال می‌شود، تهیه‌کنندگان خیالشان راحت است که این جنس اثر مخاطب دارد و کارشان را شروع می‌کنند. اگرچه استقبال تهیه‌کنندگان می‌تواند فرصت‌یابی باشد، اما نه برای کاری که فیلمنامه بوده است.

مدیر دفتر ادبیات داستانی انتشارات جمکران درباره تمایل فیلمسازان به کارهای اقتباسی و دردسرهای پیرامون آن گفت: این ادعا وجود دارد که اقتباس در سینمای ایران کم است و یکسری از فیلمسازان توپ را به زمین نویسندگان میندازند، که داستان‌هایشان جذاب و غنی نیست و انباشت داستانی وجود ندارد. این ادعا نه‌تن‌ها گزاف است، بلکه دروغ هم است. اگر به سینمای ایران نگاه کنید می‌بینید سهم قابل توجهی از آثار اقتباس است. نکته اینجاست که اعلام نمی‌کنند تمام آثار اقتباس شده است. بعضی اثرها واضح است و اعلام می‌شود، برخی دیگر را اعلام نمی‌کنند. چون هم نویسندگان حرفه‌ای رفتار نمی‌کنند و از راهکارهای حقوقی بی‌اطلاع‌اند، هم فیلمسازان از این وضعیت سوء‌استفاده می‌کنند و با اقتباس کارشان را پیش می‌برند.

وی در پاسخ به این سوال که آیا اقتباس با قاعده و چارچوب جلو می‌رود، که بگوییم که فیلمساز مجاز است تا این حد اثر اقتباسی را تغییر بدهد؟ گفت: ابتدای این طیف الهام (برداشت آزاد) و انتهای آن بازآفرینی یا بازنویسی است. وسط این طیف اقتباس است. گاهی‌اوقات فیلمنامه‌نویس از یک وضعیت، شخصیت یا مضمونی الهام گرفته، که قابل رهگیری برای اثبات نیست. چه بسا کارگردان یا فیلمساز می‌تواند الهام از اثر را حاشا کند؛ چون راه اثبات وجود ندارد. اما اقتباس توافق بین فیلمنامه‌نویس و نویسنده است، که طبیعتاً چارچوب تصویر با چارچوب داستان متفاوت است. در اقتباس ناگزیریم از یکسری مسائل عبور کنیم و متر و معیاری برای میزان اقتباس وجود ندارد. وقتی از یک اثر اقتباس می‌شود، نویسنده متن اولیه توقع دارد که مبانی اولیه داستان تحت‌الشعاع قرار نگیرد. بستگی به توافق نویسنده و فیلمنامه‌نویس دارد.

ابتسام در پاسخ به این سوال که می‌توان گفت برداشت آزاد از یک اثر دست فیلمنامه‌نویس را باز می‌گذارد؟ توضیح داد: برداشت آزاد همان الهام از اثر است، که در تمام شاخه‌های هنری شاهد الهام هستیم. مثلاً درباره تابلوی استاد فرشچیان معروف است که ایشان گفتند من روضه‌ای شنیده بودم و رفتم در خلوت خودم اثر را نقاشی کنم.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.