«سعید سلطانی» نویسنده و کارگردان مطرح تلویزیون که تا چندی پیش با مجموعه موفق و پرطرفدار «طوبی» در قاب رسانه ملی حضور داشت، در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس و در پاسخ به انتقادات صورت گرفته از ضعف فیلمنامه این سریال و تلاش کارگردانی برای پوشاندن این ضعف تصریح کرد: اگر ابتدا مشخص کنیم که این ضعف در کدام جنبهها بود، شاید بحثمان جهتدارتر شود. چون میدانید که فیلمنامه به عنوان دستورالعملی برای گروه سازنده اثر هنری، تماماً جامع نیست. فیلمنامه باید در فرآیند اجرا رشد کرده و گسترش یابد. همچنین معمول است که اجرای یک اثر مکتوب از آنچه در متن بوده فراتر برود. بیتردید، ما هم در تلاش بودیم تا حتی اگر فیلمنامه دارای کاستیهایی باشد –که هیچ اثری از این نظر بیعیب نیست– با تلاش بیشتر این کمبودها را برطرف کنیم.
وی افزود: در خصوص نگارش فیلمنامه، آقای امیر جهانیان حضور داشتند. از اسفندماه که این پروژه توسط آقای حسینی پیشنهاد شد، جلسات بحث و بررسیمان را آغاز کردیم و از اردیبهشت تا شهریور روی سیناپس اصلی کار کردیم. این مدت زمانی که میتوانست به تولید اختصاص یابد، صرف پرداختن به جزئیات فیلمنامه شد، چرا که اطمینان داشتیم باید این بخش بهطور کامل و نهایی تدوین و تثبیت شود.
«سعید سلطانی» در ادامه متذکر شد: البته نمیخواهم بگویم که فیلمنامه یا سریال کاملاً بدون نقص است؛ نقاط ضعفی وجود دارد، اما باید توجه داشت که یک اثر هنری زنده و پویاست و در فرآیند ساخت رشد میکند و نیاز به پرورش و تکمیل دارد. ما نیز، همچون سایر پروژهها، تلاش کردیم تا با تقویت بخش اصلی فیلمنامه و گسترش داستان، آن را منسجمتر کنیم.
این کارگردان موفق سریالهای تلویزیونی با اشاره به این موضوع که «در نمونههایی مشابه با طوبی، با توجه به حجم بالای داستان و سرعت بالای روایت، جسارتی خاص بهکار برده شد که شاید کمتر در سایر آثار دیده شود.» تصریح کرد: از طرفی، دامنههای داستان زیاد بود که به خودی خود میتواند به قوت داستان بیافزاید، اما در برخی موارد ممکن است از کنترل خارج شود و باعث سردرگمی مخاطب شود. شاید یکی از علل این موضوع، تلاش ما برای روایت یک دوره زمانی ۳۰ تا ۴۰ ساله در سریال طوبی باشد؛ از دهه پنجاه تا اوایل دهه هشتاد. در این راستا، چندین شیوه روایت داستانی در نظر گرفتیم و در نهایت به نگارشی غیرخطی رسیدیم؛ به گونهای که ابتدا زندگی فعلی طوبی را ببینیم و از این طریق وارد گذشته او شویم. اما بعد از فیلمبرداری و تدوین، به این نتیجه رسیدیم که روایت خطی در انتقال داستان موثرتر است.
«سعید سلطانی» همچنین در خصوص عدم پرداختن «سریال طوبی» به ابعاد مختلف انقلاب اسلامی و تصویرسازی از ماهیت رژیم پهلوی در ایران و همچنین رژیم بعث در عراق که میتوانست بیش از این در پیکره داستان طوبی جای داشته باشد تصریح کرد: موضوع داستان ما در این خصوص نبود. همچنان که داستان ما در خصوص پرداختن به تاریخ عراق نبود. قصد ما روایت قصه آدمها بود، نه صرفاً تاریخ وقایع. هر جا که به رویدادهای مستند برخورد کردیم، سعی کردیم به مستندسازی و امانتداری بپردازیم. همان گونه که در عراق نیز هرگاه به یک واقعیت تاریخی میرسیدیم با اشاره های مدون مانند اخبار و تلویزیون مستند سازی کردیم و به آن پرداختیم. بنابراین، هرچند به برخی زمینههای تاریخی نیز پرداخته شد، اما تمرکز اصلی بر شخصیتهای داستان بود. اگر میخواستیم قصه ای درمورد انقلاب اسلامی بسازیم داستان طوبی ظرفیت کمی در این زمینه داشت.
کارگردان مجموعه «ستایش» در پایان این گفتگو و در پاسخ به چرایی شباهت های گسترده موجود میان شخصیت «طوبی» و «ستایش» بیان داشت: شباهت که بین طوبی و ستایش بسیار است اما باید در نظر داشته باشید اگر بر فرض مثال بتوانید از شوهر آهو خانم علی محمد افغانی اقتباسی انجام دهید چیز بدی نیست و اگر بتوانید اقتباس نوتری انجام دهید اصلا اتفاق بدی نیست. نگاه به ادبیات و داستان هایی که جوهره و شیرازه محکمی دارند چیز بدی نیست. و خود ستایش هم به نوبه خودش داستان خوب و درگیر کننده ای داشت ولی طوبی علی رغم شباهت قهرمان زن در داستان، شخصیت مستقلی دارد. طوبی در مسیری که خودش را در آن روایت میکند علی رغم شباهت هایی که با ستایش داشت، داستانی مستقل و منحصر به فرد ایجاد کرد.
ارسال نظر