«قطب الدین صادقی» نویسنده، مترجم و کارگردان تئاتر که با نمایش «سفرنامه آبجی مظفر» در چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر حاضر شده است، در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس ضمن اشاره به وضعیت نابسامان تئاتر و هنرهای نمایشی گفت: مقصر اول و آخر این وضعیت دولت است، چون توسعه زیربنایی ندارد. طی ۴۵ سال، وزارت ارشاد فقط دو سالن ساخته یکی تالار حافظ و دیگری تالار فردوسی. این در حالی است که جمعیت تهران سه تا چهار برابر شده و تعداد دانشجویان ۱۰۰ برابر. ما قبلاً فقط دو دانشکده داشتیم، اما اکنون ۶۷ دانشکده تئاتر داریم، بهعلاوه ۷۰۰ کلاس بازیگری و کارگردانی که مدام فارغالتحصیل تحویل جامعه میدهند.
وی افزود: این افراد میخواهند نتیجه عمر، هزینه و امید خانوادههایشان را نشان دهند و نیاز به اجرا دارند، اما دولت شانه خالی کرده و هیچ کمکی نمیکند.
صادقی در انتقاد نسبت به سالن داری خصوصی تئاتر اظهار کرد: سالنهای خصوصی نیز با کیفیت پایین فعالیت میکنند. نه از نظر امنیت، نه نورپردازی، نه صوت و نه فضای تمرین استاندارد هستند؛ عملاً شبیه گاراژند. در این سالنها، روزانه سه تا چهار نمایش اجرا میشود که زیباییشناسی و پایداری در این شرایط غیرممکن است. هیچ کارگردانی نمیتواند دکور مناسب طراحی کند یا نور را تنظیم کند. در عرض نیم ساعت، یک گروه میرود و گروه دیگری با عجله وارد میشود. این شتابزدگی باعث شده کیفیت کارها افت کند.
وی بیان کرد: عملاً گروههای کوچک حذف شدهاند و هزینهها روی دوش گروههای جوان افتاده است. این گروهها، که من از آنها خبر دارم، از خانواده و آشناها پول قرض میگیرند، هزینه میکنند و اجرا میروند.
او افزود: اما به امید بازگشت سرمایه یا جلب مخاطب مجبور میشوند کارهای سطحی، چیپ و حتی با شوخیهای جنسی تولید کنند تا بفروشد. این باعث شده کیفیت آثار بهشدت پایین بیاید؛ هیچ تعمقی وجود ندارد و هیچ فرهنگ منسجمی شکل نمیگیرد.
کارگردان نمایش «سفرنامه آبجی مظفر» در اعتراض نسبت به متولیان برگزاری این دوره از جشنواره فجر بیان کرد: جشنواره پررونق دیگر وجود ندارد. من را دعوت کردند برای جشنواره فجر کار کنم. ده سال بود که ما را به تئاتر شهر راه نمیدادند؛ محروم و دور نگه داشته بودم. به دعوت خودشان رفتم، چون میخواستند نشان دهند فضا باز شده است. اما چه باز شدنی؟
وی ادامه داد: دو ماه جنگیدم تا یک اتاق تمرین به من دادند. قول دادند کمک مالی کنند تا گروه را جمع کنم. تا ۲۴ ساعت قبل از اجرا، فقط یکدهم مبلغ وعدهدادهشده را پرداخت کردند. با قرض و خواهش، لباس، دکور و سایر ملزومات را تهیه کردم. اما تا همین لحظه که با شما صحبت میکنم، حتی گیشهی ما را هم ندادهاند.
وی افزود: فاجعه است! من سه بار گفتم: غلط کردم! و سه بار تا مرز سکته پیش رفتم. ببخشید که شما را در این ماجرا دخیل میکنم، اما قول میدهم دیگر کار نکنم. سلامتیام در خطر است. آرامش ندارم. همهاش فشار، درگیری، تهدید و خطر است.
این هنرمند پر سابقه و شهیر تئاتر و نمایش در ادامه به وضعیت نابسامان فرهنگی کشور پرداخت و در این خصوص بیان کرد: فاجعه به همینجا ختم نمیشود. حتی برای ما که اکنون میخواهیم کار اندیشمندانه اجرا کنیم، این فضا قابلتحمل نیست. دلالها و تئاترهای تجاری با ساختوپاختهای خودشان، این فضا را تسخیر کردهاند.
صادقی خاطرنشان کرد: دیگر از تئاتر اندیشمند خبری نیست. ما قبلاً برای تئاتر تحقیق میکردیم، مقالاتی چاپ میشد و مخاطبان تئاتر، فرهیختگان طبقه متوسط بودند؛ دانشجوها و افرادی که طرح پرسش میکردند و به دنبال اندیشه بودند. ولی حالا همان طبقه متوسط یا وجود ندارد یا توان مالیشان اجازه نمیدهد تئاتر ببینند.
صادقی در خصوص تولیدات سلبریتی محور عرصه نمایش اظهار کرد: این اجراها پولشویی است. واقعاً دستهای پنهانی پشت این جریانها وجود دارد؛ پولهایی از جاهای مشکوک و وحشتناک وارد میشود. اینها در واقع خوراک طبقه بورژوای نوکیسهی اختلاسگر و پولدار است که دستشان در جیب ملت است. این خوراک، برای تئاتر نیست! طبقهی بالا که ضد تئاتر است، تمام فرصتهای فرهنگی و تولیدی طبقهی متوسط فرهیخته و فعالان تئاتر را گرفته و آن را به یک سرگرمی بسیار لوکس برای طبقات بالا تبدیل کرده است. فقط برای این است که پُز بدهند.
وی تاکید کرد: طبقهی بورژوا و نوکیسهها عملاً فضا و جای خلاقیت را گرفتهاند. اگر بخواهیم این حرفها را منتشر کنیم، میگویند: "مشکلی ندارید؟ " بله، مشکل دارم. این واقعیت است. آنها میلیونها تومان خرج میکنند تا دو چهره بیاورند، دو ترانه بخوانند و چهار نفر برقصند. کجای این تئاتر است؟ تئاتر این نیست!
این استاد دانشگاه و نویسنده و کارگردان تئاتر در خاتمه این گفتگو با بیان این مطلب که آنچه هم که وجود دارد، دست دلالهاست. تئاتر ملی، تئاتر جوانان فعال، تئاتر جدی و اندیشمند عملاً وجود ندارد. به جوانان میدان نمیدهند. باید از این به بعد فکری کرد و تصمیمی جدی گرفت؛ این وضعیت دیگر قابل تحمل نیست، خاطر نشان ساخت: ما ۲۵۰ هزار هنرمند تئاتر در سراسر ایران داریم. بروید بپرسید، کدامشان وضعشان خوب است؟ کدامشان آرامش دارند؟ کدامشان سالن دارند؟ کدامشان بودجه دارند؟ دولت کاملاً ول کرده است. حتی یک ریال کمک یا یک قدم مسئولیت بر عهده نمیگیرد.
وی افزود:
ارسال نظر