«امیرحسین سیاح آذربایجانی» کارگردان مستند در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس با اشاره به چرخه معیوب ساخت تا عرضه سینمای مستند ایران، بیان داشت: چرخه تولید و عرضه مستند در ایران، نیازمند بازنگری جدی است. بهنظر من، فرایند تولید یک فیلم مستند در ایران بسیار زمانبر و پیچیده است؛ گاهی ممکن است ساخت یک مستند چند ماه طول بکشد و گاهی چند سال. اما مسئله اصلی زمانی آغاز میشود که فیلم به مرحله عرضه میرسد.
وی افزود: در حال حاضر، تنها محفل نسبتاً فعال در این زمینه گروه هنر و تجربه است. همین محدود بودن بسترهای اکران، باعث ایجاد صفهای طولانی و انتظار برای نمایش میشود. این موضوع نهتنها انگیزه فیلمساز را کاهش میدهد، بلکه روند تولید آثار بعدی او را هم متوقف میکند. ممکن است دو سال طول بکشد تا فیلمی از ایده به نمایش برسد.
این مستندساز متذکر شد: از سوی دیگر، بسیاری از مستندها با نیت پرداختن به یک موضوع خاص و مناسبتی در جامعه تولید میشوند. وقتی فرآیند عرضه طولانی شود، موضوع فیلم دیگر آنچنان تازه یا مهم بهنظر نمیرسد، و همین موضوع باعث افت مخاطب میشود.
کارگردان مستند «فاطمی» در خصوص نقش سینمای هنر و تجربه در بهبود این چالش تصریح کرد: بهنظرم، آن حمایتی که باید در حوزه عرضه مستند صورت میگرفت، بهدرستی انجام نشده. یکی از راهکارها میتواند تقویت «هنر و تجربه» باشد، اما قطعاً کافی نیست. باید بسترهای متنوعتری برای نمایش مستند فراهم شود؛ مثلاً تلویزیون میتواند نقش مهمی در این زمینه ایفا کند.
آذربایجانی با انتقاد نسبت به تلویزیون و شبکه مستند در زمینه عرضه آثار مستند اظهار داشت: در اینجا عرضه را باید از دو منظر بررسی کرد؛ اول، عرضه به معنای دیده شدن است. هر فیلمسازی – بهویژه در حوزه مستند – دلش میخواهد فیلمش توسط مخاطب دیده شود. تلویزیون از نظر گستره مخاطب میتواند کمک بزرگی باشد. اما دوم، عرضه به معنای بازگشت سرمایه است.
وی تاکید کرد: متأسفانه بودجههایی که تلویزیون یا پلتفرمهایی مثل هاشور برای خرید و پخش مستند در نظر گرفتهاند، پاسخگوی هزینههای تولید نیست. حتی تلویزیون نیز در انتخاب مستندها گزینشی عمل میکند و بر اساس سیاستهای داخلی خود، آثار را گلچین میکند.
این مستند ساز با بیان این مطلب که راهکار مؤثر، تعریف یک روند شفاف است: اگر فیلمی پروانه نمایش از وزارت ارشاد دارد، باید امکان پخش آن در صداوسیما فراهم باشد؛ تصریح نمود: این سیاست میتواند با توافقی میان سازمان سینمایی و صداوسیما به اجرا درآید. در چنین روندی، دیگر گزینشی عمل نخواهد شد و فیلمساز مستند میداند که در ازای تولید اثری با مجوز رسمی، حداقل امکان نمایش و بازگشت بخشی از هزینهاش را خواهد داشت.
آذربایجانی با ابراز گله مندی از رقم های پایین تلویزیون برای خرید مستند، بیان کرد: در بهترین حالت، تلویزیون برای پخش یک مستند، دقیقهای ده میلیون تومان پرداخت میکند؛ رقمی که در مقیاس تولید یک مستند بلند، بسیار ناچیز است. این مبلغ حتی پاسخگوی هزینه چند روز فیلمبرداری هم نیست. در چنین شرایطی، فیلمساز مستند ناچار میشود به سمت تولید انبوه و سطحی پیش برود؛ مستندهایی که نه عمق دارند و نه کیفیت، فقط برای بقا و تأمین حداقلی هزینهها ساخته میشوند.
وی ادامه داد: با اجاره سرسامآور تجهیزات، بالا رفتن دستمزد عوامل، و هزینههای پستولید، این مبالغ دیگر حتی قابل شوخی هم نیست. من شخصاً در آخرین فیلمی که ساختم، بعید می دانم بتوانم با تلویزیون تعاملی داشته باشم چرا که این فیلم با هزینهای میلیاردی تولید شده و روشن است که نه تلویزیون و نه حتی پلتفرمهای آنلاین، توان بازگرداندن این سرمایه را ندارند.
وی افزود: محدودیت مالی پلتفرمها هم دقیقاً به همین بحران دامن زده. پلتفرمهایی مثل هاشور، علیرغم رویکرد تخصصی، هنوز نتوانستهاند چرخه اقتصادی پایداری برای مستند ایجاد کنند. در نهایت، این روند باعث شده که ما در ایران، فقط سه نوع مستند خاص را تولید کنیم؛ در حالی که در جهان، بیش از ۲۶ گونه مختلف مستند وجود دارد که هرکدام مخاطب خاص خود را دارند.
«امیرحسین سیاح آذربایجانی» در پایان این گفت و گو خاطرنشان ساخت: متأسفانه بخش زیادی از این ژانرهای مستند در ایران ناشناخته باقی ماندهاند، چرا که ساخت آنها هزینهبر است و فیلمساز نمیتواند از پس تأمین هزینه یا بازگشت سرمایه آن بربیاید. این همان وضعیتی است که خود من هم با آن دستبهگریبانم.
ارسال نظر