به گزارش سینماپرس، دومین نشست تخصصی «کتاب و سینما» با عنوان «فلسفه سینما/ علوم انسانی» روز گذشته ۱۸ اردیبهشت با حضور احمدرضا معتمدی سینماگر و پژوهشگر حوزه فلسفه سینما، حمیدرضا افشار استاد دانشگاه و مهرزاد دانش منتقد سینما و مدیر نشست، در سالن سرای هنرگان نمایشگاه بینالمللی کتاب برگزار شد.
در ابتدای نشست مهرزاد دانش به معرفی سینمای احمدرضا معتمدی پرداخت و گفت: آقای معتمدی در حوزه فلسفه هنر، زیباییشناسی، نشانهشناسی هنر و سینما پژوهشهایی انجام داده و علاوه بر نگارش ۱۰ کتاب و ساخت ۷ فیلم سینمایی، و کارگردانی ۶ نمایش تئاتری را نیز برعهده داشتهاند و در علوم حوزوی و فلسفه اسلامی نیز صاحب نظر است.
در جریان این نشست، درگذشت شیوا ارسطویی داستاننویس و بازیگر که در حوزههای مربوط به اقتباس ادبی، آثار قابل توجهی ارائه کرده بود، تسلیت گفته شد.
مهرزاد دانش که مدیریت نشست را بر عهده داشت، گفت: آخرین کتاب منتشرشده از احمدرضا معتمدی درباره فلسفه فیلم است. او در این اثر به مسیر تاریخی سینما از ابزار سرگرمی تا جایگاه هنر و ابزار تأمل فلسفی پرداخته است. به گفته او، از دهه ۸۰ میلادی به بعد، توجه بیشتری به جنبههای فلسفی سینما صورت گرفته و دیگر این مدیوم صرفاً به عنوان روایتگر داستان مطرح نیست.
سینما؛ زبانی برای تصویرسازی مفاهیم فلسفی
احمدرضامعتمدی با اشاره به آشنایی خود با فلسفه فیلم از دهه هفتاد میلادی، گفت: فلسفه همچون زبان، مفاهیم را تولید میکند و سینما نیز این کار را از طریق تصویر انجام میدهد.
وی با اشاره به دیدگاه دلوز، تاکید کرد که پس از جنگ جهانی دوم، نسبت میان سینما و حرکت از بین رفته و بحث سینما و زمان برجسته شده است.
سینماگر خالق سینماست، نه نظریهپرداز
کارگردان «دیوانه ای از قفس پرید» بیان کرد: نظریههای فیلم وابسته به فعالیت یک فیلمساز نیستند و هیچ کارگردانی صرفاً بر اساس نظریه، فیلمساز نشده است. من معتقدم سینما از درون وجود سینماگر تراوش میکند و هویتی بصری پیدا می کند.
وی با اشاره به شکلگیری فلسفههای مضاف پس از رشد علوم مختلف افزود: علوم انسانی، تجربی و ادبی نیز با ورود فلسفه به حرکت درآمدند. از دهه ۱۹۶۰ تا امروز، بیش از ۵۰ نظریهپرداز مهم در این حوزه فعال بودهاند که از جمله آنها میتوان به آلن بدیو و ژان بودریار اشاره کرد.
معتمدی تأکید کرد: فلسفه هنر و نظریات کانت بهعنوان پدر مدرنیته، نقشی جدی در تبیین زیباییشناسی سینما دارند. این نگاه، سینما را از حالت بازنمایی سرگرمکننده به ابزاری برای تفکر بدل کرده است.
در ادامه نشست، مهرزاد دانش و حمیدرضا افشار به بررسی وضعیت فعلی سینمای ایران پرداختند.
حمیدرضا افشار استاد دانشگاه نیز گفت: خلاقیت شرط لازم است اما شرط کافی، پیوند با علوم انسانی است.
وی به نبود زیرساختهای نظری در نهادهای سینمایی مانند دانشکدهها اشاره کرد و آن را مانع پیشرفت دانست.
افشار ادامه داد: همچنان در آثار برخی فیلمسازان، گذشته مانند شهید ثالث و فروغ فرخزاد باقی ماندهایم. نبود فضای مناسب برای فیلمهای اندیشهورز، باعث سلطه فیلمهای کمدی و ایجاد سلیقهسازی سطحی شده است.
آیا سینمای فلسفی نیاز به دانش فلسفی دارد؟
در بخش دیگری از نشست مهرزاد دانش، مطرح کرد که برخی فیلمسازان بدون تحصیلات فلسفی، آثار عمیق خلق کردهاند.
معتمدی در پاسخ گفت: در بررسی آثار فلسفی، مسئله مهم درک دغدغههای انسانی و هستیشناسی است نه لزوماً تحصیلات دانشگاهی.
وی همچنین از طرح خود در فرهنگستان هنر برای راهاندازی دکتری فلسفه هنر خبر داد. این طرح شامل فلسفه فیلم، تئاتر و بررسی چیستی هر پدیده هنری بود.
کارگردان «قاعده بازی» با بررسی آثار آنتونیونی و اصغر فرهادی، به تمایز نگاه فلسفی در سینما اشاره کرد و گفت: اگر توجه کرده باشید در فیلم «ماجرا» مسئله «وجود» انسان مطرح میشود، در حالیکه در «درباره الی»، بلافاصله فقدان جایگزین میشود.
سینمای فلسفی و مرز آن با سینمای شبهفلسفی
در ادامه معتمدی در پاسخ به سوال مهرزاد دانش مبنی بر اینکه چگونه میتوان فیلمهای فلسفی اصیل را از آثار شبهفلسفی تشخیص داد، گفت: این موضوع در نقد سینمای ایران مغفول مانده است و متاسفانه دلیل این مسئله را باید در کاهش تعداد متفکران سینمایی در کشور جستجو کرد.
وی در پایان گفت: فیلمهایی مانند «یادآوری» اثر نولان، نمونههایی از مواجهه سینما با پرسشهای فلسفیاند. این فیلمها، مانند آثار افلاطون، بیش از آنکه پاسخی بدهند، پرسشهایی بنیادین مطرح میکنند.
سلسله نشست های «کتاب و سینما» هر روز توسط سازمان سینمایی در سرای هنرگان کتاب سی و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب برگزار می شود.
سومین نشست امروز جمعه ۱۹ اردیبهشت ساعت ۱۴ با حضور رضا کیانیان، فریدون جیرانی و مهرزاد دانش با موضوع «رابطه متقابل کتاب و سینما» برگزار می شود.
ارسال نظر