به گزارش سینماپرس، «محمد تقی فهیم» با انتشار یادداشتی با عنوان «سینما-کتاب مغفول و معزول!؟» در روزنامه جام جم نوشت:
فضای شهرمان به یمن برپایی نمایشگاه بینالمللی کتاب، آکنده از بوی کاغذ و مرکب شده و حال و هوای کتاب و کتابخوانی بسیاری از شهروندان را به خود معطوف کرده است.
اگرچه آمار نشر و کتابخوانی کشورمان چندان راضی کننده نیست ولی طی ایام نمایشگاه فروش کتابها خوب میشود و اهالی فرهنگ و نشر روزهای متفاوتی را پشتسر میگذارند، اما برای ما اهالی سینما توجه به کتاب از دریچهای دیگر تجلی مییابد و آن هم مقولهای تحت عنوان اقتباس است.
متاسفانه دراین زمینه اوضاع از آمار نشر و انتشار و کتابخوانی به مراتب بدتر است. یعنی تولید فیلمهای اقتباسی نزدیک به صفر است. درحالی فیلمسازان ما با کتاب کمتر الفت دارند و برای اینکه به سمت برداشت از ادبیات و رمانهای مطرح قدم پیش بگذارند، لنگ میزنند که میدانیم سینمای غالب جهان همواره از اثار برجسته ادبی غافل نبودهاند. نکته قابل توجه این است که ما دارای سینما هستیم. یعنی از نظر تولید و کمیت اثر، با ساخت نزدیک ۱۰۰ فیلم بلند داستانی، جزو کشورهای صاحب صنعت سینما شناخته میشویم، آنوقت سالانه یک دهم این امر به فیلمهای اقتباسی اختصاص نمییابد. تاملی در فهرست فیلمهای ماندگار تاریخ سینمای جهان و فیلمسازان مشهور به این نتیجه میرسیم که دست بالای این جایگاه را عامل اقتباس دارد.
مثلا در هالیوود، اعم از کارگردانهای امریکایی تا مهاجران به این کشور، آن هایی دارای مقام برتری هستند که کارنامه پربارتری از فیلمهای اقتباسی دارند. کلاسیکهایی مانند جان فورد، هاوارد هاکس، آلفرد هیچکاک و ... تا جدیدترها و مدرنها یا فیلمسازان دیگر کشورهای دارای سینما، از جمله ژاپن، فرانسه، ایتالیا و ... معمولا از ناحیه ارتباط مداومشان با کتاب و ساخت فیلمهای متعدد از روی کتابها زبانزد داخل و خارج شدهاند. این رویکرد چنان بازار گرمی دارد که بعضا از روی برخی اثار نویسندگان مشهور تا ۱۰ نسخه توسط کارگردانهای مختلفی هم ساخته شده است مثل رمانهای ویکتور هوگو، چارلز دیکنز، جورج اورول و برخی نویسندگان دیگر روسی و فرانسوی و غیره.
رابطه ادبیات و سینما فرصتی برای هر دو عرصه است تا از ظرفیت هم بهره ببرند. سینما در محتوا از کتاب ارزش میگیرد و با حال و هوای تازهای عرض اندام میکند و کتاب با سینما، حیات دوباره مییابد و دامنه مخاطبانش گستردهتر میشود، بنابراین ارتباط دایمی و مستمر میان اهالی نشر و فیلمسازان، از جنبههای مختلفی ثمربخش و ارزشمند است که نقطه طلایی این رابطه را عمق یافتن سینما و ماندگاری آن تشکیل میدهد.
تاریخ سینمای ایران نشان میدهد که هروقت سینما به ادبیات روی خوش نشان داده است خروجی منتهی به رونق و تحول و استقبال بوده است، در عین اینکه فیلمسازانی دارای اسم و رسم جدی شدهاند که همانا مشهور به ارتباط با کتاباند، منجمله مرحوم داریوش مهرجویی (با بیشترین اثر اقتباسی) ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی، امیر نادری و بعدتر بهروز افخمی، مرحوم کیومرث پور احمد، فرزاد موتمن و ... کارگردانهای هستند که در نمای بیرونی خود نیز شهره به ارتباط با کتاب بوده و هستند.
البته گرایش به اقتباس در سینمای دفاع مقدس، نه مطلوب، اما بهتر از دیگر گونهها است، چرا که دراینجا، حمایتهای ارگانی وجود دارد، مثلا در همین دو سال گذشته بیشتر از ۱۰ عنوان از فیلمهای قابل قبول در گرایش دفاع مقدسی، اقتباس از دستمایههای مرتبط با جنگ بوده است، وضعیتی که تا حدودی رونق دهه ۶۰ را تداعی میکند، با اینحال هنوز بسیاری از موضوعات خبری تا داستانی و پژوهشی در این زمینه وجود دارد که در صورت اهتمام قویتر نهادها و فیلمسازان، بحران و کمبود ایده، سوژه و داستانهای بکر و تازه در سینما برطرف میشود.
خلاصه اینکه وقتی همه بر کمبود فیلمنامه خوب تاکید دارند و اصلیترین دلیل تنزل سینما را سناریو معرفی میکنند، تنها راه برون رفت از این ضعف مفرط، گرایش به اقتباس از دستمایههای ادبی و تاریخ شفاهی است.
ارسال نظر