به گزارش خبرنگار اعزامی سینماپرس، «سیوهفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلمهای کودک و نوجوان» در حالی از روز شنبه ۱۲ مهرماه در شهر تاریخی و فرهنگی «اصفهان» فرآیند رسمی خود را آغاز کرد که هنوز هم بحثهای بسیاری پیرامون حواشی مراسم افتتاحیه این جشنواره شنیده میشود. جشنوارهای که حالا در مقایسه با دورههای پیشین، با برگزاری دو مراسم افتتاحیه سعی کرد تا هم رضایت گروههای مذهبی و فعالان فرهنگی انقلاب اسلامی را جلب نماید و هم با رقص و پایکوبی از کیفیت متداول در ادوار مختلف این جشنواره نکاهد. از این جهت بود که در روز جمعه ۱۱ مهرماه نخست، افتتاحیه معنوی جشنواره، توسط شهرداری اصفهان در گلزار شهدای این شهر و با ادای احترام به شهدای جنگ دوازدهروزه و شهدای مظلوم غزه برگزار شد و پس از آن، افتتاحیه رسمی «جشنواره سیوهفتم» در سالن اجلاس و مرکز همایشهای بینالمللی اصفهان رقم خورد و به این ترتیب فرایند «جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان» با حضور دانشآموزان چند مدرسه بیشتر دخترانه و کمتر پسرانه رسما آغاز شد.
اما اصلیترین حاشیه «سیوهفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان» بروز رسمی اختلافات و شدت یافتن مناقشه میان «بنیاد سینمایی فارابی» و «شهرداری اصفهان» طی برگزاری مراسم بود. اختلافی که اگر چه از همان بدو آغاز فعالیت «جشنواره سیوهفتم» رخ نمود و با حذف عنوان «اصفهان» از متن فراخوان منتشر شده توسط «بنیاد سینمایی فارابی» رسمی شده بود؛ اما حالا با تمرکز «اصفهان» بر خلق رویدادی جدید با عنوان «جشنواره فرهنگ و هنر کودک و نوجوان» و اعلام رسمی آن در مراسم افتتاحیه «جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان» ابعاد ویژهای پیدا کرده و ظاهرا از یک اختلاف درونخانوادگی نهادهای حاکمیتی قرار است به یک اتفاق حیثیت زدای فرهنگی تبدیل شود! اتفاقی که از یک سو با بیتدبیری «سازمان سینمایی» برای عدم تمرکز زدایی از پایتخت و میل به انحصارگری و عدم واگذاری صفر تا صد برگزاری «جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان» به «اداره کل ارشاد استان اصفهان» همراه است و از سوی دیگر با لجبازی «شهرداری اصفهان» برای بدلسازی از این رویداد، آن هم با تراشیدن عنوان جدید «جشن هنر کودکان و نوجوانان» و استفاده از تمام ظرفیتهای تبلیغاتی درون استان برای برندسازی از این رویداد جدید است. بهطوریکه طبق شواهد موجود، در این دوره «شهرداری اصفهان» بیشتر توان خود را معطوف برگزاری «جشن هنر کودکان و نوجوانان» ساخته و حتی از تمام ظرفیت و موقعیت مراسم افتتاحیه این دوره از «جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان» برای تبلیغ این رویداد تازه تاسیس بهره گرفته است.
پس اگر چه خلق رویدادی با عنوان «جشنواره فرهنگ و هنر کودک و نوجوان» بیش از هر چیز میتواند موجب تنزل جایگاه و تمرکز فعالیت «جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان» شود. اما باید توجه داشت که اصل چنین اقدامی در برگزاری جشنوارهای موازی آن هم در اصفهان همیشه جذاب، پرسشهای جدی درباره اقدامات حاکمیتی «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» را ایجاد میکند و میتواند کیفیت برگزاری رویدادهای متعددی همچون «جشنواره بینالمللی تئاتر کودک همدان»، «جشنواره قصهگویی» و «جشنواره کتاب کودک و نوجوان» را دستخوش تغییرات محسوسی سازد. جشنوارههایی که برای آنها هزینههای بسیاری در طی ادوار مختلف شده است و سالها است از جایگاه تثبیتشدهای برخوردار میباشند و حالا با بیتفاوتی و مسامحه متولیان امر میتوانند ضمن از دست دادن امکان رشد و دستاورسازیهای جدید، دچار اضمحلال شده و به موقعیتی برای اتلاف منابع و اسراف بیتالمال مبدل شوند.
البته اصل مطالبه «شهرداری اصفهان» برای واگذاری امتیاز «جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان» به «استان اصفهان» و تشکیل دبیرخانه دائمی در این شهر مطالبه معقولی است که متاسفانه به دلایل مختلف، از جمله میل ویژه مسئولان «سازمان سینمایی» برای تصدیگری این رویداد در آستانه چهل سالگی و حفظ امکان خرج از بودجه غیر مصوب سازمانی و ... به بهانههای مختلف، با وجود وعدههای صورت گرفته در ادوار مختلف، همچنان محقق نشده است. اتفاقی که در صورت تحقق میتواند وظایف «بنیاد سینمایی فارابی» را تا حدی شفاف و بار مضاعفی را که به این بنیاد محول شده است را کاهش دهد. بنیادی که سالها است دچار بیماری بیش فعالی مضمن و به تبع آن منگی در عملکرد میباشد و نه تنها از استراتژی مدونی برخوردار نیست! بلکه به سبب عهدهداری وظایف متعدد و عدم شفافیت لازم در عملکرد خود به یکی از متهمان اصلی در وضعیت آشفته امروز «صنعت سینمای ایران» مبدل گردیده است.
اما سوای نظر از بحران در فرایند برگزاری «سیوهفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان» بیش از پیش عیان گردید؛ قطعا بزرگترین سرمایه شهر اصفهان همراهی مدارس بزرگ این شهر با ستاد جشنواره است. همکاری ویژهای که از یک سو منجر به حضور پرشمار و کم خرج دانشآموزان دختر و پسر در سالنها و مراسمهای پیرامونی این رویداد میشود و از سوی دیگر فعالیت پُرشور و چشمگیر تعدادی از ایشان را با عنوان داور و خبرنگار کودک و نوجوان را در چهار سالن اختصاص یافته به این رویداد سینمایی رقم زده است. حضوری که امسال نیز مانند ادوار گذشته، صدها کودک و نوجوان باانگیزه و شوق فراوان را به چهار سینمای «ساحل» بهعنوان خانه جشنواره و محل استقرار داوران و خبرنگاران دختر، سینمای «چهارباغ» ویژه داوران و خبرنگاران پسر، «سیتیسنتر» برای اکران عمومی و «شهر رویاها» مخصوص دانشآموزان کشاند و رونق ظاهری این جشنواره را برای بازتاب موفقیت مدیران این رویداد خبرسازی نمود.
به این ترتیب این دوره از برگزاری «جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان» نیز با سالنهای سینمایی نسبتا شلوغ و مملو از دانشآموزان عموما دختر و کمتر پسری بود که با حالوهوایی متفاوت در روزهای آغازین مدرسه به سینما میآمدند و ه با شور و هیجان، فیلمها را دنبال میکردند. البته در این میان حضور ممتد طیفی از ایشان به عنوان داور نیز تماشایی بود. داوران نوجوانی که در موقع اکران در میان صندلیها قدم میزدند و با هم گفتوگو میکردند و میخندیدند و حتی گاهی با هیجان فریاد میکشیدند و ...، اما با این حال، همین رفتارهای صمیمی و بیپیرایه مانع از دقت نگاه آنها به عنوان مخاطبان دهه نودی آثار حاضر در «جشنواره سیوهفتم» نمیشد و این عمق درک و توجهشان به جزئیات در پرسشهای تیز و دقیق ایشان بهوضوح نمایان بود. پرسشهایی که در همین روز نخست از برگزاری جشنواره، بارها فیلمسازان را در موقعیتهای چالشی قرار داد و صحنههای جالبی ا ز گفتوگو میان نسل تازه با فیلمسازان کودک و نوجوان را پدید آورد.
اما از چالشهای روز نخست جشنواره، بیبرنامگی در اکران آثار در پردیس سینمایی «ساحل» به عنوان «خانه جشنواره» بود. پس با وجود اینکه در جدول اکران، نخستین فیلم بخش بلند مسابقه، فیلم سینمایی «جادوی عروسکها» به کارگردانی «سعید عباسی» و تهیهکنندگی «مهدی مولوی» درج شده بود؛ اما سئانس افتتاحیه اکرانها یکباره به فیلم سینمایی «دختر برقی ۲» به کارگردانی و تهیهکنندگی «حسین قناعت» اختصاص داده شد و متعاقباً نشست خبری نخست به انتهای برنامه سینما ساحل موکول گردید.
فیلم سینمایی «دختر برقی ۲» ادامه فیلم سینمایی «دختر برقی» است که سال گذشته موفق شد تا «جایزه ویژه دبیر جشنواره» را دریافت کند. اثری که با برخورداری از بودجه و حمایتهای مالی «بنیاد سینمایی فارابی» تولید شده و حالا در دنباله دوم خود نیز با حفظ همان مسیر خطی داستان، چالشهایی را روایت میکند که «نفس» یا همان «دختر برقی» دچار آن میشوند. اثری که اگر چه خود را فیلم کودک معرفی میکند اما بیش از آنکه مناسب «گروه سنی کودکان» باشد، طیف سنی «نوجوان» را درگیر خود میسازد و این همه در حالی است که بزرگترین آسیب در فیلمنامه «دختر برقی ۲» و شعارزدگی و تکرار پیامهایی است که بهصورت مستقیم مخاطبان را هدف قرار میدهد. اینگونه است که «دختر برقی ۲» با وجود آنکه میکوشد زبان کودک و نوجوان را بازتاب دهد، اما شناخت دقیقی از نسل امروز ندارد و اساسا کودک حاضر در فیلم، کودکی دههشصتی است که اصطلاحات دههنودیها را به کار میبرد. از سوی دیگر، پیرنگ داستان از ابتدا دچار اشکال است و در مجموع «دختر برقی ۲» به سختی موفق میشود تا روابط علت و معلولی را کنار هم بچیند و داستان خود را پیش ببرد؛ اتفاقی که در نهایت موجب سردرگمی مخاطب شده و حتی میتواند تا اصل منطق داستان را زیر سؤال برد. اثری که در نهایت نیز با یک پایانبندی باز اما بیمنطق، به خوبی توانسته راه را برای ساخت «دختر برقی ۳» و سرمایهگذاری «بنیاد سینمایی فارابی» برای تولید یک اثر فستفودی دیگر برای جشنواره سال آینده باز نماید!
«دختر برقی ۲» داستان نفس، یا همان دختر برقی است که با خراب شدن و تعویض هاردی که درون بدنش قرار دارد، وارد زندگی خانوادهای جدید میشود و در ادامه مسیر با بحرانها و خطرات متعددی مواجه میشود تا در نهایت صاحبان قبلی خود را مقابل یکدیگر قرار میدهد. به این ترتیب، احتمالاً داستان «دختر برقی ۳» روایتگر نزاع مالکان یا والدین دختر برقی خواهد بود و بدینترتیب، سهگانهای در ژانر نوجوان شکل خواهد گرفت. |
اما دومین اکران بخش مسابقه در روز نخست از برگزاری «سی و هفتمین دوره جشنواره بین المللی فیلم کودک و نوجوان»، تنها اثر پویانمایی حاضر در این دوره از جشنواره بود. اثری به نام «افسانه سپهر» و به کارگردانی مشترک «عماد رحمانی» و «مهرداد مهرابی» و تهیه کنندگی «مهدی جعفری جوزانی» که پس از حضور در «چهل و سومین جشنواره فیلم فجر» و همچنین در چند جشنواره بینالمللی و کسب جایزههای معتبری از جمله «جایزه طلایی رِمی» از جشنواره «ورلد فست هیوستون» حالا به «جشنواره سیوهفتم» آمده و بدون حضور هر گونه رقیب پویانمایی دیگری، قطعا به یکه تاز این جشنواره مبدل خواهد شد.
«افسانه سپهر» با وجود نقطهقوتهایی در فرم و حرکتپردازی، همچنان گرفتار ضعف فیلمنامهای است. ضعفی بنیادین که در مرتبه کلان خود «هویت ایرانی» را فدای رویکردی بازاری کرده است. اثری که بهجای بهرهگیری خلاقانه از میراث اسطورهای، آن را در پوششی غربزده و تجاری عرضه میکند؛ گویی برای فروش بینالمللی، «تحریف هویت ملی» اجتنابناپذیر بوده است. این گونه است که تصور سازندگان کوشیدهاند مجموعهای از اسطورهها و داستانهای ایرانی را در کنار عناصر فانتزی غربی بچینند، اما نتیجه، روحی بیگانه و شعاری است که پیام روشنی در خود ندارد. در این میان، طرفداران اثر معتقدند همین روایت تازه میتواند نوجوانانی را که پیوندی با اساطیر کلاسیک ندارند، دوباره به جهان حماسی ایران علاقهمند سازد. با این حال، همچنان این پرسش بنیادین پابرجاست که آیا تولیداتی همچون «افسانه سپهر» میتوانند میان سنت و مدرنیته پلی واقعی بزنند و یا تنها به تقلیدی سطحی و سودمحور تن خواهند داد! پرسشی که میتواند جایگاه این انیمیشن را در شرایط «فوذ فرهنگی» و همجمههای بحثهای انتقادی ادبی و فرهنگی قرار داده است.
![]() «افسانه سپهر» روایتی مدرن و در عین حال بحثبرانگیز از ماجرای پسری است که برای نجات خانوادهاش به دل خطر میزند و در برابر دیوی بدنام و پرنفوذ قد علم میکند. مسیر او پر از آزمونها و رویارویی با موجودات اهریمنی است؛ مسیری که آشکارا یادآور «هفتخان رستم» است که متاسفانه با قالبی بازاری و با چاشنی المانهای فانتزی غربی به مخاطب عرضه میشود. |
ارسال نظر