بیستوسومین جشنواره فیلم فجر زمانی آغاز شد که در بین کارگردانان به زحمت میشد چهره های نام آشنا و با سابقه سینمایی ایران را دید و نسل جدید سینمای ایران آنچنان خود را با توانمندیهایاش به سینمای ایران تحمیل کرده است که بزرگان سینمای ایران کمتر فضایی برای حضور پیدا کردند.
در این بین اما سینماگران جوان می اندیشند که فیلمساز خوب فیلمسازی است که حرف های مهم و فیلسوفانه بزند و در واقع همه "پز روشنفکریشان" بالا رفته و شاید همین امر موجب شده که فاصله بخش مهمی از فیلمسازان با مردم زیاد شود از این رو فیلم هایی که ساده سخن می گویند و سخنان مهم را با ادبیات و بیان ساده به مردم منتقل می کنند بیشتر مورد توجه قرار می گیرند.
در جشنواره امسال فیلمهایی هستند از همین جنس که معتقدم فیلم «آقای الف» یکی از آنهاست البته عوامل فیلم به ویژه کارگردان اش به جای پرداختن به موضوع و محتوای فیلم اش فقط بر اولین بودن این فیلم در حوزه سه بعدی مانور می دهند.
«آقای الف» اگرچه در تدوین و نویسندگی تقریبا متوسط است اما زبان ساده و نوآوریاش در سه بعدی بودن کمک کرده است تا احتمالا با اقبال مردمی هم مواجه شود هرچند که مشکل بزرگ برای اکران این فیلم کمبود سالن های سه بعدی و عینک های مخصوص آن است.
به نظر می رسد «آقای الف» خط شکن ورود مدرنیته به سینمای ایران باشد و اگر تهیهکنندگان و سرمایهگذاران نسبت به ساخت فیلم های سه بعدی اقبال نشان دهند قطعا مشکلات سالنهای سینما نیز حل خواهد شد.
«آقای الف» مرگ را به گونهای به تصویر کشیده است که به قول پوریا پورسرخ «از مرگ دیگر نمی ترسم» اما مخاطب با مرگ ارتباط برقرار می کند، هرچند که جملاتی شعارگونه دارد اما سعی شده است که شعارزده نباشد و بسیار راحت سخن می گوید حتی برای جذب مخاطب استقلالی و پرسپولیسی هم کارگردان فضایی برای کری خوانیهای رایج فراهم کرده است تا همه مخاطبان با سلیقه های مختلف را جذب کند.
به هرحال «آقای الف» فیلمی مغزدار و در عین حال ساده و بدون «پز روشنفکری» است که برای اولین بار مخاطب ایرانی را با سینمای مدرن دنیا آشنا می کند و سینمای ایران می تواند افتخار کند که سازنده فیلم سه بعدی است نه اینکه فقط فیلم سه بعدی را پخش بکند.
انتهای پیام/ن.ف
ارسال نظر