«هيچ کجا هيچکس» فیلمی از ابراهیم شیبانی است که امروز وارد شبکه خانگی میشود. به همین منظور نگاهی کوتاه به روایت در فیلمنامه و تاثیرات آن بر ساختار این فیلم داشتهایم.
فيلم «هيچ کجا هيچکس» کار نويي در سينما نیست و ساختارشکنی خاصی در آن اتفاق نیفتاده است در حالی که فیلم سعی دارد که این کار را انجام داده یا لااقل ادای آن را در آورد.
شکستن روايت خطي در يک داستان کلاسيک کاري است که در سينماي هاليوود سالها است انجام ميشود و در سينماي ايران هم نمونههايي از اينگونه ساختار شکني در نوع روايت داستان ساخته شده است اما مهم اين است که آيا کارگردان در اين زمينه موفق بوده است؟
به نظر ميرسد اين اثر به همان بلايي مبتلا شده است که بيان فرماليستي يک روايت! يعني آنقدر توجه به اين روايتهاي جسته و گريخته و موازي که در نهايت به يک نقطه قرار است برسند، در درجه اول اهميت قرار گرفته که کل داستان و منطقي بودن داستان و حوادث داستان و اشخاص داستان به فراموشي سپرده شدهاند همانطور که مفهوم فراموش شود و فقط به شکل و فرم توجه شود.
دقت کنيد که اين فيلم يک فيلم مدرن نيست چرا که اتفاقا اشخاص شناسنامه دارند و گذشته آنها هم به تصوير کشيده ميشود و اين کار توسط اطلاعاتي است که داستان به بيننده ميدهد و اين گذشته را در ذهن او به تصوير ميکشد. اينجاست که سردرگمي شروع ميشود: اگر اين يک داستان کلاسيک با نقطه عطف و شروع و ميانه و پايان است پس چرا اتفاقاتي که در سراسر فيلم رخ ميدهد آنقدر بيمنطق و بيحساب و کتاب و الکي است؟ اشخاص چرا آنقدر خنده دار از آب در آمدهاند؟ خشم مهران به همان اندازه مسخره است که بازگشت دوباره مرجان به او و بيدست و پايي داوود همان اندازه مضحک است که هفت تيرکشي توفيق و يلدا همان قدر وصله نچسب است که مادر مهران و آن مرد صراف و دخترک دستيار صراف. به همه اينها پليسي که خوردن غذایش را موقع حرف زدن با مخاطبانش انجام ميدهد و دخترک مرد کارخانه داری که لکنت زبان دارد را هم اضافه کنيد.
نکته ديگر بازي بازيگران فيلم است که بدجور توي ذوق ميزند. هيچ بازي خوبي از بازيگران فيلم ديده نشد، همان بازيهاي هميشگي و تکراري. البته گريم فيلم و صداگذاري فيلم جز نکات خوب فيلم بود که به روند فيلم کمک ميکرد.
باید دید معیار گزینش فیلمها در شبکه خانگی چیست؟ همانطور که از نام این شبکه پیداست مخاطب آن اعضای خانواده در رده های سنی مختلف هستند که برای ترغیب آنها به سینما رفتن و دیدن فیلم های ایرانی باید آثار مطرحی را در شبکه خانگی وارد کرد که این مهم به انجام برسد در حالی که دیدن چنین فیلم های ضعیفی که وارد شبکه می شوند مخاطب ایرانی را از سینمای ایران دلزده خواهد کرد.
ارسال نظر