جلیل عرفان منش درباره رابطه سینما و سیاست به سینماپرس گفت: فرهنگ سنگ بنای پیشرفت و تمدن هر جامعه است، توسعه اقتصادی و سیاسی در هر جامعه اگر پایدار نباشد زیربنای همه تحولات سیاسی و اقتصادی را باید در ساحت فرهنگ جستجو کرد. هنرمندان باید بدانند که حرکت فرهنگی در این موضوع نیازمند یک موتور محرک است.
معاون آثار سابق سازمان سینمایی افزود: اساس پایه هر حرکت سیاسی در جامعه در بنیان فرهنگ است بنابراین یک هنرمند نمی تواند خودش را از سیاست دور کند همانطور که انقلاب اسلامی ما ریشه فرهنگی داشت و فوری ترین دستاورد آن استقلال سیاسی و فرهنگی بود، اولین ثمره استقلال در خودباوری نمایان شد و به همه هنرمندان یک نیرویی داد برای پیگیری تا تقلید از دیگران به سمت مستحکم کردن فرهنگ و تمدن سازی برود اما متاسفانه این روحیه خودباوری فرهنگی پس از انقلاب در برخی مقاطع به طور مداوم استمرار پیدا نکرد که دلایل آن کج فهمی برخی از کارگزاران در الگو گرفتن از توصیه هایی که توسعه اقتصادی برون جا بود و به همین دلیل باعث شد جامعه در ساحت فرهنگ آسیب های جبران ناپذیری را داشته باشد.
وی درباره سیاست زدگی هنرمندان گفت: ما باید واژه سیاست را با سیاست زدگی و جناح بندی های سیاسی جدا کنیم، یک هنرمند باید قبل از اینکه مورد دسته بندی های سیاسی و جریان سیاست زده شود با حفظ هویت فرهنگی خودش نسبت به تحولات جامعه خود کاملا واکنش نشان دهد، اینکه هنرمند یک مساله را باور داشته باشد اما در آثارش نمایان نباشد نشان دهنده این است که خود خویشتنش را به سمت دیگری می برد، دین ساحت سیاسی هم دارد، مسلمان دین را نباید از سیاست جدا کند و یا دنبال تفکرات سکولاریسمی باشد به همین دلیل سینماگر نباید نسبت به تحولات سیاسی بی تفاوت باشد.
عرفان منش با تاکید بر واکنش هنرمندان در موقعیت های تاریخی یادآور شد: طبیعی است که یک هنرمند با توجه به جوهره هنری باید از ابزار هنر استفاده کند و پاسخ های روزمرگی و مباحث سطحی نباید دامن گیر هنرمند باشد. یک هنرمند باید به عمق حادثه ورود کند، چرا که کار هنر هم همین است که به شکل موشکافانه و با نگاهی که معمولا سیاستمداران مطرح می کنند با یک عمق و نگاه ظریف هنرمندانه به معضلات بپردازد.
این تاریخ نگار خاطرنشان کرد: گاهی اوقات شاهد این هستیم که هنرمندان ما به دلیل شتابزدگی در آثار هنری بیانیه مطرح می کنند، دولتها در حفظ هویت ملی روز به روز ضعیف تر می شوند که این باعث کاهش استقرار فرهنگی کشورهای مستقل خواهد شد. این تصور در حوزه فرهنگی و جهانی شدن قابل مقایسه نیستند و جهان با تحریم نمی تواند جلوی اندیشه های ما را بگیرد، بنابراین در چنین شرایطی یک هنرمند بر خلاف القای رسانه های مرتبط با قدرت های جهانی در حال اعمال سلطه فرهنگی شان بر کشور ما هستند.
عرفان منش با اشاره به فیلم های سیاسی ادامه داد: پرداختن به فیلم های سیاسی مستلزم پشتوانه فرهنگی و سیاسی است، طبیعی است که همه سینماگران این شاخص های حساس و دقیق را ندارند، پس بنابراین اگر یک هنرمند با موفقیت می تواند به سمت موضوعی سیاسی برود و اگر مقصودش را به خوبی به مخاطب منتقل کند به اعتقاد من خوب عمل کرده چرا که از این نوع هنرمندان ما کم داریم، ساخت فیلم در حوزه سیاسی دشواری های زیادی هم به دنبال دارد هرکسی قابلیت پرداختن به مسائل سیاسی را ندارد و فیلم سیاسی اعتماد به نفس و جسارت می خواهد.
وی افزود: خوشبختانه ما فیلم های سیاسی اثرگذار داشته ایم و توانسته اند مخاطبشان را تحت تاثیر قرار دهد و این نشان دهنده این است که هنرمندان ما به یک بلوغ فکری و سیاسی رسیده اند و در حد بضاعتشان در حوزه مباحث سیاسی ورود موفقیت آمیزی داشته اند ، اما یکی از آفت های فیلم های سیاسی بحث سیاست زدگی هم است و هنرمند باید از این موضوع اجتناب کند و خودش را درگیر مسائل بی پایه نکند و به جای شاخ و برگ ریشه ها را ببیند. این مسیر فیلمسازان و مدیرانی را می خواهد که دغدغه مند باشند و همواره فرصت طلبان برای حفظ قدرت سینما را ابزار می بینند.
عرفان منش در پایان خاطرنشان کرد: هنرمندان ما برای استقلال فکری نیازمند مقاومت فرهنگی هستند تا در مقابل تندبادها که از هر سو می وزد مستحکم باشند، استقلال و مقاومت فرهنگی در برابر فرهنگ ها وارداتی ریشه در باور دینی ما دارد، هنرمندان ما و سینماگران به عنوان یک رسالت دینی باید سعی کنند که ضمن دوری از تشدد و مباحث سطحی و گذرا با رعایت اعتدال و هویت دینی به مباحث بنیانی در حوزه سیاست داخلی و خارجی و حوادثی که در مقابل اسلام به عنوان یک تهدید برای جامعه اسلامی است بتوانند پاسخگو باشند تا تحرکات آنها که به معنای یک جهاد فرهنگی است در برابر وسوسه های شیطان مقاومت کنند.
ارسال نظر