سینماپرس/ «اشباح» بر اساس نمایشنامه ای با همین نام از هنریک ایبسن ساخته شده است اما گویی مهرجویی نمایشنامه را به فیلمنامه تبدیل نکرده است و این باعث یک دوگانگی درتصاویر و دیالوگ ها شده است . این تقابل و دوگانگی در لحن،باعث کمیک بودن بعضی از صحنه ها می شود و مانع از یک دستی کل فیلم می شود. تصاویر«اشباح» سیاه و سفید است و شاید اینگونه می خواسته فضای شبح گون به فیلم منتقل کند.
ادای دیالوگ ها کاملا تاتری است و مهرجویی به زور و با گنجاندن دیالوگ های فلسفی و بی ربط می خواهد فیلمش را خاص کند ولی او در این کار موفق نمی شود. مهرجویی در «اشباح» یک داستان کلاسیک و تراژیک دارد اما در فرم بیان آن مشکل دارد.در این داستان تراژیک هامارتیا یا خطای پدر به پسر منتقل می شود و این حادثه تراژیک فیلم را رقم می زند.تیمسار سلیمانی در یک شب بارانی و مست به کلفت خانه تجاوز می کند و سارا همسر تیمسار بعد از فهمیدن ماجرا کلفت را از خانه بیرون می کند... سالها بعد بعد از مردن کلفت سارا رزا دختر او را به خانه خود می آورد تا کلفت خانه باشد. بازگشت پسر خانواده از لندن ، و دلبستن به رزا باعث می شود که سارا حقیقت را به آنها بگوید و در پایان رزا از خانه بیرون می رود و پسر نیز می میرد.در متون اسطوره ای و مقدس حاصل ازدواج یک شبه شوم است و این شوم بودن سرتا سر زندگی خانواده سلیمانی را فرا می گیرد.
مهرجویی در «اشباح» فضای یک دستی ندارد و پیرنگ های او در خدمت خط اصلی داستان نیست و این باعث گسست کلی فیلم می شود.اینکه پسر خانواده نقاش است و یا نقش یتیم خانه ای که آتش می گیرد در پیوند کلی با خط اصلی قصه عقیم می ماند.
بازی ها در «اشباح» به شدت تحت تاثیر فضای مغشوش فیلم است و باند صدای فیلم شلوغ و ارتباط آن با فضای فیلمنامه نا همخوان است.امیر علی دانایی در نقش پسر خانواده بازی مصنوعی انجام می دهد و نمی تواند ارتباط کارکتر را با کارکتر تیمسار برقرار کند. این ارتباط یکی از نقاط کلیدی این جور فیلمنامه ها است.
«اشباح»جدیدترین ساخته داریوش مهرجویی کارگردان قدیمی و با سابقه سینمای ایران پس از فیلم هایی چون «چه خوبه که برگشتی»،«نارنجی پوش»، «آسمان محبوب»، «سنتوری»، «مهمان مامان» و... است و در خلاصه داستان این فیلم سینمایی آمده است: تیمسار سلیمانی با بازی علی سلطانی که درگیر مسائل حاد زندگی است با همسر خود دچار مشکلات عجیبی می شود. مهتاب کرامتی در نقش سارا در کشاکش زندگی پرتلاطم خود با تیمسار، به فکر رهانیدن خود از زندگی است و در تقابل عشق و عقل که در قاموس مقررات جاری او نمی گنجد. داییبابا وکیل خانواده در تلاش آرام کردن اوضاع است و از سوی دیگر معمار برای اهداف خود شرایط سختی را برای ناجی خانم و دخترش بوجود آورده است. مازیار با بازی امیر علی دانایی نیز پس از آمدن به ایران درامهای تازه ای را رقم می زند و اهالی خانواده چون شبح های سرگردان بدنبال خلوت های زندگی خود می گردند. امیرعلی دانایی، مهتاب کرامتی، حسن معجونی، مهدی سلطانی، ملیکا شریفینیا، هنگامه حمیدزاده و احمد یاوریشاد دم به ایفای نقش می پردازند.
مهرجویی معلق میان لحن فلسفی و داستان گویی «اشباح» گیر کرده است و این در کارگردانی و همچنین فیلمنامه «اشباح» ملموس است.نوع رنگ آمیزی فیلم ،پلان ها سینمایی و زیبا،دیالوگ های بی مورد و باند صدای خارج از روایت، بازی های نا همگن «اشباح» را تبدیل به یک اثر ناهماهنگ می کند.
علی احمدی
ارسال نظر