جمعه ۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۵

نقد شفاهی/

خرازی ها: «اشباح» مهرجویی شروعی موفق اما فرجامی نصفه‌نیمه دارد

فیلم سینمایی اشباح

سینماپرس: یک منتقد سینمایی عقیده دارد که مهرجوئی در طرح ، پیشبرد و به تصویر کشیدن قصه اقتباسی خود در فیلم اشباح موفق است اما فیلم در دقایق پایانی از عناصر جذاب دراماتیک تهی شده و با یک نتیجه گیری اخلاقی باسمه ای به فرجامی نصفه نیمه می رسد.

شهرام خرازی‌ها؛ منتقد سینما در گفت وگو با خبرنگار سینماپرس اظهار داشت: «اشباح» دومین اقتباس «داریوش مهرجوئی» از آثار «هنریک ایبسن» است که به عنوان یک «فیلم – تئاتر» تجربه نسبتا جدیدی در سینمای ایران به شمار می رود. مهرجوئی پیش از این فیلم سینمایی «سارا» را بر مبنای نمایشنامه مشهور «خانه عروسک» این نویسنده نروژی نوشته و کارگردانی کرده بود.

عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در ادامه یادآور شد: این بار شاهد ساخته جدیدی از مهرجوئی هستیم که نه در قالب فیلم سینمایی و نه در قالب تئاتر کار شده اما در عین حال ترکیبی از هر دو است ضمن آن که «اشباح» را نباید صرفا یک تئاتر فیلمبرداری شده یا یک تله تئاتر محسوب کرد زیرا فیلم از اساس و به لحاظ تکنیکال و ساختار دراماتیک و بصری در هیچ کدام از این قالب های تعریف شده نمی گنجد و همانطور که گفتم یک «فیلم – تئاتر» است و به نظر من «فیلم – تئاتر» گویاترین عبارت برای توصیف و معرفی مختصات و ترکیب کلی «اشباح» است.

خرازی ها تصریح کرد: مهرجوئی در«اشباح» نشان می دهد که پس از سال ها کسب تجربه در سینما چقدر در فضاسازی موفق است بالاخص در نیمه اول فیلم که داستان در گذشته روایت می شود، فضا که برآیندی از زمان ، مکان، رنگ، پوشش، آکسسوار و سوژه است بیش از هر عنصر دیگری به چشم آمده و به باورپذیری قصه کمک کرده است.  

وی گفت: فیلم در نیمه اول به تئاتر نزدیک است و در حال و هوای نمایشنامه های ایبسن سیر می کند اما با ورود  بی حس و حال مازیار (امیر علی دانایی) به ایران ، فیلم از تئاتر فاصله گرفته و بیشتر به ادبیات نزدیک می شود ضمن آن که فضای حاکم بر نمایشنامه ایبسن هم فراموش می شود  و عملاً قصه ، شخصیت پردازی و تصاویر تحت اتمسفر حاکم بر آثار روانشناختی داستایفسکی قرار می گیرند. ایبسن ماجراهای نمایشنامه «اشباح» را بر مبنای دیالوگ پیش برده است اما مهرجوئی درفیلم از این قاعده تبعیت نکرده و تلاش کرده تا با استفاده از قابلیت های پنهان و آشکار سینما از جو سنگین کلامی نمایشنامه ایبسن خود را برهاند و تصویر را بر کلام غلبه دهد.

این منتقد و روزنامه نگار یادآور شد: مهرجوئی در ایرانیزه کردن منبع اقتباس و شخصیت پردازی موفق است. کاراکترها شناسنامه مشخصی دارند، گذشته ، حال و آینده شان مشهود است و تأثیرات کنش‌ها و واکنش‌های‌شان بر یکدیگر به خوبی دراماتیزه شده است. تیمسار سلیمانی (مهدی سلیمانی) دائم الخمر که سرانجام به خاطر بیدار شدن یک ژن معیوب در آمریکا دست به خودکشی می زند کلیدی ترین و تأثیرگذارترین کاراکتر فیلم است. او می میرد اما پس از مرگش تا سال ها تأثیرات افکار و اعمال پلیدش پا بر جا باقی می ماند . حرف اصلی نمایشنامه و فیلم در اصل همین حضور زنده ، پابرجا و گاه سنگین گذشته بر حال و آینده افراد است که خب البته در نمایسشنامه ایبسن خیلی بهتر ، پذیرفتنی تر و باورپذیرتر از فیلم مهرجوئی از آب در آمده است. شخصیت های مالیخولیائی فیلم که تک تک شان از پیچیدگی های روانشناختی قابل توجهی برخوردارند همچون مهره های شطرنج در تعامل با یکدیگر بازی سرنوشت را رقم می زنند. آن ها از گذشته می گریزند اما گذشته بالاخره زهر خود را در کام شان می ریزد.کاملا مشخص است که تیمسار سلیمانی بیش از دیگر کاراکترها در کانون توجه مهرجوئی واقع شده است.

وی گفت: تبعات سوء مصرف الکل به خوبی از طریق شخصیت تیمسار در فیلم بازنمایی شده است. شخصیت روان نژند مازیار روی کاغذ خوب طراحی شده اما در اجرا آن چنان که باید و شاید از آب در نیامده و به سختی باورپذیر است. اگر چه شمایل ظاهری او که بیشتر حاصل گریم و پوشش است تداعی‌گر جوانان اندوه زده و سازش ناپذیر رمان های داستایفسکی است اما بازی کم رمق هنرپیشه مانع از این همسانی گشته است.

شهرام خرازی ها  در پایان این گفت وگو خاطرنشان کرد:  مهرجوئی در طرح ، پیشبرد و به تصویر کشیدن قصه اقتباسی خود موفق است اما پایان ماجرا کمی توی ذوق زننده و البته کم تأثیر است. فیلم در پرده نهایی و دقایق پایانی از عناصر جذاب دراماتیک تهی می شود و با یک نتیجه گیری اخلاقی باسمه ای به فرجامی نصفه نیمه می رسد.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.