چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۴

جای خالی آثار استراتژیک در سینمای ایران/ ۶

شرف الدین: برای رسیدن به سینمای استراتژیک مطلوب به نقشه راه نیاز داریم/ فیلم‌های امروز قرابتی با جامعه ندارند

محمدرضا شرف الدین*

سینماپرس: محمدرضا شرف الدین گفت: من به شدت نگرانم، هیچ گاه دراین سی و اندی سال سینمای ما به اندازه امروز ازجامعه دور نیفتاده بود. آثار تولیدشده چه قرابتی باجامعه امروز دارد؟ کدام معضل اساسی اجتماعی سیاسی و یا اقتصادی درسینمای ما واکاوی و یا آسیب شناسی شده است؟

مدیر عامل انجمن سینمای دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: البته از آنجا که سینمای استراتژیک مقوله بسیار حساس و خطیری است شکل گیری، ظهور و استمرار آن بدون محاسبات همه جانبه وبرنامه ریزی دقیق امکان پذیر نیست و باید همه چیز برای رسیدن به سینمای استراتژیک محاسبه و برآورد شود؛ نمی توان متصور شد که به آسانی می توان به این سینما دست یافت.

وی افزود: سینمای استراتژیک به مثابه سنگری در برابر هجمه دشمنان است. این سنگر وظیفه صیانت از اصول وارزش های ملی را به عهده دارد؛ آنگاه فرمانده ابتدا نقطه هدف رابرای توسعه و نهادینه کردن آن ارزش ها مشخص و سپس نوبت به نقشه راه می رسد که با ترسیم آن همگان به سوی آن نقطه حرکت می نمایند که این خود همت و اراده نیروهای متعهد را طلب می کند.

شرف الدین تصریح کرد: اساساً چیستی سینمای استراتژی مباحث مفصلی رامی طلبد. بحث درباره سینمای استراتژیک به گستردگی مباحث نظری درعلوم انسانی، مخصوصاً حوزه دین وانقلاب اسلامی است؛ اما این گستردگی نباید موجب محافظه کاری مسوولین فرهنگی بخصوص مدیران سینمائی شود و به لحاظ ضعف مدیریتی و یا معرفتی از آن غفلت کنند و یا بطور کلی صورت مسئله را پاک کنند.

وی با تاکید بر اینکه نمی توان تمامی اشکالات و کاستی های موجود در زمینه تولید آثار سینمای استراتژیک را به تنهایی به گردن سینماگران و یا مدیران سازمان سینمایی گذاشت اظهار داشت: سینمای استراتژیک نیاز به مشارکت همه دستگاه های مسئول دارد و ما برای ارتقا و رشد و تعالی این سینما می بایست آسیب شناسی های جدی و هدفمندی را با توجه به شرایط موجود سینمای کشورمان داشته باشیم تا ان شا الله در آینده ای نه چندان دور بتوانیم به اهداف مورد نظر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و شخص حضرت آقا دست پیدا کنیم.

شرف الدین ادامه داد: از سوی دیگر با توجه به بودجه اندک سازمان سینمایی برای تولید آثار سینمایی باید نهادها و سازمان های گوناگون و متعدد وارد عرصه سینما شده و به تولید آثار در زمینه های مرتبط با حوزه ماموریت ومسوولیت خود شوند. مثلا وزارت ورزش وجوانان و یا وزارت بهداشت و یا حتی وزارت مسکن و راه سازی و وزارت کشاورزی با هدف آموزش و توسعه فرهنگی مبادرت به تولید فیلم بکنند و موضوعات، چالش ها و انتظارات خود که موجب ارتقای دانایی عامه مردم می شود را از این طریق به مردم منتقل کنند فرهنگ عمومی ارتقا می یابد و بسیاری ازناهنجاری ها و هزینه های تحمیلی آن کنترل می شود.

وی گفت: سازمان سینمایی باید با رایزنی و طلب مشارکت دیگر سازمان ها و نهادها و سامان دادن حوزه های گوناگون برای تولید آثار در حوزه های مربوطه موجب پیدایش سینمائی پرمحصول، پر رونق، متنوع، فرهنگ ساز وکاربردی شود.

تهیه کننده فیلم سینمایی «فرزند صبح» خاطرنشان کرد: ما برای رسیدن به قله های سینمای استراتژیک نیاز به نقشه راه داریم و قبل از آن می بایست آسیب شناسی های جدی و اصولی در این زمینه انجام دهیم چرا که وقتی کارهای اصولی و راهبردی برای تولید یک اثر استراتژیک انجام نگیرد منجر به آن می شود که آثاری سخیف، بی مفهوم و بی ارتباط با شرایط زمانی و مکانی تولید شود که متاسفانه باعث شده اغلب آثار تولیدی سینمای ایران به هجویات بیشتر شبیه باشد تا سینمای استراتژیک. به یاد داشته باشیم که جریانات فرهنگی به شدت نیازمند صیانت  هستند. جریان فرهنگی مانند آب است که اگرهدایت و پایش نشود تبدیل به سیل بنیان کن می شود هرچند در ذات خود پاک وحیات بخش باشد.

وی تاکید کرد: متاسفانه کلیت سینمای ایران از لحاظ ساختار و محتوا به شدت ضعیف شده و برای تقویت آن راهی به جز تولید آثار استراتژیک باقی نمانده است؛ ما باید برای دستیابی به یک سینمای خوب، نجیب، تاثیرگذار و قوی نقاط برتر تاریخی و اجتماعی و سیاسی و در یک کلام فرهنگی خود را در فیلم هایمان لحاظ کنیم.

وی تأکید کرد: من به شدت نگرانم، هیچ گاه دراین سی و اندی سال سینمای ما به اندازه امروز ازجامعه دور نیفتاده بود. آثار تولیدشده چه قرابتی باجامعه امروز دارد؟ کدام معضل اساسی اجتماعی سیاسی و یا اقتصادی درسینمای ما واکاوی و یا آسیب شناسی شده است؟ اگرهم باشدسیاه نمایی است، منصفانه، دردمندانه وامیدوارانه نیست.

شرف الدین در همین رابطه افزود: ما از عقبه بسیار خوب و محکمی برخوردار هستیم اما متاسفانه راه درست استفاده از این عقبه را نمی دانیم این در حالی است که کشورهایی مانند ترکیه و یا کره و حتی کشورهای آمریکای لاتین و خود هالیوود افسانه های خود را به اسم وقایع تاریخی تبدیل به فیلم کرده و آن ها را به اسم واقعیت، تمدن و فرهنگ به خورد مخاطبان خود می دهند. آن ها با قهرمان سازی های تخیلی و فراواقعیت و با ساختن یک شبه تمدن و یا تمدن جعلی، خود را به عنوان جامعه ای متمدن به دنیا معرفی می کنند و برای خود در میان فرهنگ های برتر جایگاه کسب می کنند. آنهاتوانسته اند به جایی برسند که صاحب سینما و صاحب سبک بشوند اما ما علیرغم داشتن قهرمان های حقیقی فراوان و همه موازین و مختصات تمدنی به هیچ چیز نرسیده ایم و حتی خیلی چیزها را هم ازدست داده ایم.

 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.