سه‌شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۵

نقدی بر فیلم های حاضر در جشنواره فجر؛

نشانه های دراماتیک، ملموس و باورپذیر در بطن زندگی شهری/ نگاهی به «نقطه کور» گلستانه

نقطه کور

سینماپرس: رضا منتظری/ مهدی گلستانه در سومین اثر سینمایی خود نشان داد که حرف های جدی زیادی برای گفتن دارد اما متاسفانه نکته های خاص، ایده های محدود و حرف های جدی او به نتیجه نرسیده اند و فیلم تاحدودی در بیان دغدغه های فیلمساز الکن مانده است.

فیلم «نقطه کور» در امتداد مضمون گسترش یافته چند سال اخیر فیلم های متعددی با سوژه خیانت و متلاشی شدن خانواده ها، و مسائل و آسیب های اجتماعی ساخته شده است. معتقدم که تمرکز فیلمسازان سینمای اجتماعی روی این موضوع مهم که بنا به استناد آمار این روزها باعث به وجود آمدن مشکلات عدیده ای مانند مساله طلاق در جامعه شده است بسیار مهم است و قطعا با یک نگاه آسیب شناسانه این گونه آثار می توانند دست به آگاهی بخشی در جامعه زده و ثمرات مثبتی را با خود به همراه داشته باشند.

این فیلم داستان زندگی زوجی است که به واسطه دوری محل کار مرد در طول سال مدت ها دور از هم زندگی می کنند و همین امر باعث شده دیدگاه همراه با ظن و تردیدی که از کودکی در ذهن مرد شکل گرفته است تشدید شده و همواره با همسرش بر سر میائل متعدد در جدل باشد.

خط داستانی «نقطه کور» به هیچ عنوان ملتهب نیست و این در حالی است که فیلمساز دقت زیادی بر روی تولید اثرش داشته چرا که با بیان یک دیالوگ و حتی یک اشاره این فیلم می توانست در ورطه ای خطرناک سقوط کند که طی این سال ها بسیاری از فیلم ها که به آن ها عنوان «سیاه نما» اطلاق شده است سقوط کرده اند!؛ از این رو هوشمندی فیلمساز کاملا ستودنی است.

«نقطه کور» را از دو منظر می توان مورد نقد و بررسی قرار داد؛ اول آنکه این فیلم را نمونه ای کپی برداری و یا الهام گرفته شده از آثار متعدد تولید شده در سینمای ایران و آمریکا مانند سعادت آباد (مازیار میری)، «شکار» (توماس وینتربرگ) و یا حتی با توجه به بازی ها و نوع روایت داستان «قرمز» (فریدون جیرانی) دانست و بدون در نظر گرفتن جوانب مثبت فیلمساز را مورد نقد و نکوهش قرار داد و دوم آنکه این فیلم را از منظر مسائل روانشناختی و جامعه شناختی مورد ارزیابی قرار داد و به تاثیرگذاری آن در میان مخاطبان اصلی فیلم یعنی خانواده ها اندیشید که قطعا مورد دوم بیش از مورد اول در فیلم خودنمایی می کند.

یکی از کمبودهای همیشگی سینمای ایران قطعا در تولید فیلم های خانوادگی خوب است که بتواند اثربخشی مناسبی را برای حل معضلات متعددی که این روزها گریبان آن ها را گرفته است داشته باشد؛ خوشبختانه جدیدترین ساخته گلستانه در این زمینه تاحدودی خوب عمل کرده است.

فیلمنامه این اثر به دلیل نگاه کارشناسی و حساب شده نسبت به بیماری های روانی و همچنین توجه ویژه فیلمساز نسبت به مسائل مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی که این روزها اغلب خانواده ها به شکل های مختلف با آن درگیر هستند باعث شده تا «نقطه کور» یک سر و گردن بالاتر از آثار پیشین فیلمساز و یا حتی برخی از آثار سینمای اجتماعی تولید شده در سال های اخیر بایستد؛ مهدی گلستانه در سومین اثر سینمایی خود نشان داد که حرف های جدی زیادی برای گفتن دارد اما متاسفانه نکته های خاص، ایده های محدود و حرف های جدی او به نتیجه نرسیده اند فیلم تاحدودی در بیان دغدغه های فیلمساز الکن مانده است.

یکی از مهمترین ایرادات «نقطه کور» آن است که فیلمساز خلاقیت چندانی برای روایت داستان فیلمش در نظر نگرفته است؛ تم اصلی «نقطه کور» اگرچه می تواند خیانت، شک و بی اعتمادی به نظر برسد اما آنچه مورد نظر فیلمساز بوده توجه به بیماری پارانویا است که نمونه جدی آن را در کاراکتر خسرو با بازی محمدرضا فروتن و نمونه کوچکتر آن را در پسرک فیلم می بینم. بیماری خطرناکی که در صورت کنترل نشدن می تواند نتایج منفی زیادی را با خود به همراه داشته باشد.

توجه به بیماری های روانی و معضلات اجتماعی گرچه پیش از این در آثار متعدد سینمایی به تصویر کشیده شده اند و به خصوص پوران درخشنده به عنوان یک فیلمساز دغدغه مند نسبت به این گونه مسائل فیلم های متعددی در رابطه با کنش و واکنش های روانی به خصوص در کودکان و نوجوان پرداخته است اما این فیلم به دلیل فراگیر بودن آنچه هدف اصلی خود قرار داده است بیشتر می تواند با مخاطبان ارتباط برقرار کند.

«نقطه کور» با ساده ترین شکل ممکن می خواهد به مخاطبانش بیاموزد که در صورت یک اشتباه خیلی راحت می توان عذرخواهی کرد؛ این فیلم در مذمت و نکوهش شک و بی اعتمادی در خانواده ها است که در صورت اپیدمی شدن می تواند مشکلات زیادی را برای نسل های بعدی به وجود آورد.

مسیر ذهنی و رفتاری شخصیت های این فیلم همگی برای مخاطب قابل درک است؛ رفتارهایی که بعضا از روی واکنش های عصبی صورت می گیرد دقیقا همان چیزی است که همگی ما در زندگی روزانه مان با آن ها سر و کار داریم. شخصیت های این فیلم خیلی راحت دروغ می گویند، رازهای یکدیگر را افشا می کنند و در همان لحظه ای که با کنش های روانی خود دیگران را آزار می دهند پشیمان شده و فورا لبخند بر لب می آورند؛ اتفاقاتی که دلیل اصلی آن جامعه رو به گذار ماست که در نوعی بلاتکلیفی دست و پا می زند و روند حرکتی از سنت به مدرنیته دلیل اصلی آن قلمداد می شود.

پس اغراق نیست اگر این نکته را عنوان کنیم که شخصیت پردازی های این فیلم همگی باورپذیر و ملموس از آب درآمده اند و از سوی دیگر تعلیقی که از دقایق آغازین فیلم شروع می شود تا سکانس نهایی همراه با مخاطب بوده و مرتبا او را به حدس و گمانه زنی های مختلف نسبت به نتیجه داستان وا می دارد.

همه چیز در این فیلم دخیل است تا نشانه های دراماتیک در آن شکل بگیرد و لحن و ریتم فیلم دو گانه نشود. با آنکه برخی از شخصیت های این فیلم مانند شقایق فراهانی می توانند فیلم را در دام سانتی مانتالیسم گرفتار کنند اما توجه جدی گلستانه مانع از این امر می شود. نشانه های دراماتیک در این اثر سینمایی، هوشمندانه به رویداد دراماتیک تبدیل می شوند. بسیاری از فیلمسازان سینمای ایران فرق نماد و نشانه را نمی دانند و قصد دارند نماد را به زور وارد فیلم کرده و تبدیل به نشانه کنند. نشانه های هر فیلم باید در فیلم کارکرد پیدا کنند و این کارکرد در «نقطه کور» در جنس طبقات اجتماعی آدم  ها و نشان دادن انواع زندگی های مختلف دیده می شود.

فیلم از منظر کارگردانی نیز حرف های زیادی برای گفتن دارد؛ گلستانه برخلاف روند غلطی که طی سال های اخیر توسط برخی فیلمسازان شبه روشنفکر در سینمای کشور باب شده است به هیچ عنوان در «نقطه کور» قصد آن را ندارد که دانش فیلمسازی خود را به رخ دیگران بکشد. همین باعث می شود در این فیلم از دکوپا‌ژها و میزانسن ها محیرالعقول خبری نباشد و جنس ساده تصویر و طراحی ساده حرکات دوربین و میزانسن ها نظر مثبت مخاطبان را با خود همراه سازد و بسیار خوب هم روی محتوای فیلم نشسته است.

بازی بازیگران این فیلم نیز قابل قبول است؛ محمدرضا فروتن اگرچه همان فروتن عصبی و روان پریشی است که بیش از این نمونه آن را به کرات در فیلم های متعدد سینمایی شاهد بوده ایم اما با بازی روان و زیرپوستی خویش ثابت کرده که می تواند در ایفای نقش های این چنینی هم متفاوت عمل کند و همواره وجه جدیدی از هنر خود را به رخ مخاطبان بکشد. محسن کیایی این بار در نقشی متفاوت ظاهر شده و شیطنت های دوست داشتنی و گاه و بیگاهش از تلخی بیش از حد فیلم جلوگیری می کند.

در نهایت اینکه جدیدترین اثر سینمایی گلستانه قابلیت آن را دارد که ضمن جلب نظر منتقدان بتواند مخاطبان را نیز به سوی خود جلب کند و در گیشه فروشی موفق داشته باشد.

نظرات

  • احسان ۱۳۹۴/۱۱/۱۴ - ۱۱:۲۳
    0 0
    کسایی که میگن این فیلم کپی برداریه از سینما هیچی نمیدونن ممنون از اینکه با دید باز و نگاه موشکافانه به این فیلم پرداحتین
  • م ۱۳۹۴/۱۱/۱۴ - ۱۳:۳۴
    0 0
    عالی بود رضا منتظری عزیز ممنون که با دقت فیلم ما رو دیدی

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.