به گزارش سینماپرس، روزنامه جوان در مطلبی آورده است: در حالی که اکثر شبکههای سراسری و دیجیتالی صداوسیما با مشکل جذب مخاطب روبهرو هستند و تنها چند شبکهاند که توانستهاند بر تعداد مخاطبان خود بیفزایند، شبکههای تلویزیونی استانی همچنان به عنوان شبکههایی که هزینههای زیادی را به سازمان صداوسیما تحمیل میکنند و کارایی چندانی نیز ندارند، محل مناقشهاند. این شبکهها اغلب بازپخشکننده سریالهای تلویزیونی هستند که از شبکههای سراسری پخش شدهاند و مهمترین عملکردشان پخش اخبار محلی است. آیا وقت آن نرسیده است که فکری برای این شبکهها شود؟
علی دارابی معاون امور استانهای سازمان صداوسیما به مدیران مراکز صداوسیما اولتیماتوم پنج ماهه داده است تا با توجه به محدودیتهای مالی برنامهای جامع ارائه کنند و نتیجه تغییراتشان تا پنج ماه دیگر ملموس باشد، البته معاون امور استانها مشخص نکرده است که اگر شبکهها نتوانند برنامهای جامع ارائه دهند، آیا با گزینههای تنبیهی روبهرو میشوند یا خیر ولی همین که در چنین سطحی از مدیریت سازمان صداوسیما به این نتیجه رسیدهاند که شبکههای استانی نیازمند تغییر هستند، میتوان آن را یک گام مؤثر برای تغییر دانست.
شبکههای استانی چه کار میکنند؟!
عزتالله ضرغامی رئیس وقت سازمان صداوسیما در مراسم افتتاحیه شبکه استانی خراسان جنوبی میگوید: «اگر مردم آداب و رسوم، لهجه، موسیقی، شادی و غمهایشان را در شبکه استانی ببینند هرگز از شبکه جدا نمیشوند!» خوشبینی ضرغامی نسبت به شبکههای استانی تا حدی بود که در اختتامیه جشنواره تولیدات رادیو و تلویزیونی صداوسیما تأکید میکند: «حدود 35 تا 40 درصد مردم کشورمان از ماهواره استفاده میکنند که از این تعداد 15درصد آنها از ماهواره برای تماشای شبکههای استانی و شبکههای ملی استفاده میکنند.» حال که گفته میشود آمار بینندگان ماهواره به بیش از 70 درصد رسیده است، این آمار را میتوان به بالارفتن میزان مخاطبان شبکههای استانی ربط داد یا ریزش همان تعدادی که شبکههای استانی را از طریق ماهواره نگاه میکردند؟! اگر صرفاً دلیل ریزش مخاطبان شبکههای استانی را عمل نکردن به توصیه رئیس وقت سازمان صداوسیما یعنی نشان ندادن آداب و رسوم، لهجه، موسیقی و شادی و غمهای محلی بدانیم، حدسمان چندان نیز بیربط نخواهد بود. با یک جستوجوی ساده به چندین مورد اعتراض به عدمپخش برنامه در شبکههای استانی بر اساس لهجهها و گویشهای محلی برخورد میکنیم. بسیاری از شبکههای محلی علاوه بر اینکه گویش محلی را رعایت نمیکنند، در تولید برنامه نیز توجهی به منطقه و استان خود ندارند. در عوض مجموعههای پخش شده از شبکههای سراسری بازپخش میکنند. کافی است به پورتالهای شبکههای استانی سریزده شود و انبوه برنامهها و سریالهای تکراری را که در این شبکهها در حال بازپخش هستند، مشاهده کرد. با این حال باز هم مدیران صداوسیما امیدوارند بتوانند با شبکههای استانی جلوی شبکههای ماهوارهای نیز بایستند. علی دارابی بعد از اینکه به مدیران شبکههای استانی برای تغییر اولتیماتوم داده به آنها گفت: امروز دیگر رقابت شبکههای استانی به رقابت با یکدیگر و شبکههای ملی ختم نمیشود بلکه باید با بازتعریف آنتن و جدول پخش به مقابله جدی با شبکههای فارسی زبانی بپردازند که ایمان و اعتقادات جامعه ما را نشانه گرفتهاند. شبکههای استانی باید با ۲۱۷ شبکه فارسیزبان که ایمان و اعتقادات جامعه را نشانه گرفتهاند، مقابله کنند. وی افزود: این رقابت کار سختی است و مدیران و برنامهسازان رسانه ملی باید در اجرای ۱۵ اقدام تعریفشده معاونت امور استانها اهتمام جدی کنند و برنامههای جدیدی ارائه دهند.
عصارهای به نام «شما»
در راستای سیاست هرچه سرافراز تعطیل کرد، علی عسکری راهاندازی مجدد میکند، شبکه «شما» به جمع شبکههای تلویزیون باز خواهد گشت. این شبکه وظیفه دارد گلچینی از بهترین تولیدات استانی را پخش کند، البته این شبکه در دوره قبلی فعالیتش به صورت مستقل اقدام به تولید برنامههایی مانند «هفت ترانه» نیز میکرد که برنامه پرمخاطبی نیز بود. وقتی 31 شبکه استانی صرفاً به اندازه یک شبکه تولید دارند که آنقدر عملکردش در دوره قبلی ضعیف بوده که باعث جمع شدن شبکه شده است، چه انتظاری میتوان داشت که این شبکهها در مقابل شبکههای ماهوارهای قد علم کنند؟!
برنامههای کپی و مجریهای پروازی
در میان شبکههای استانی هستند شبکههایی که برنامههایشان از شبکههای سراسری نیز پخش میشود، مانند برنامه «خوشا شیراز» که از شبکه 5سیما بخشهایی از آن به صورت زنده پخش میشود. برنامه «زنده رود» شبکه استانی اصفهان نیز از جمله برنامههایی است که بازتابهای فرااستانی دارد. این دو برنامه که کپی برنامههای ترکیبی شبکههای استانی هستند با استفاده از هزینه بالا و به کارگیری مجریهای شبکههای سراسری که اغلب در تهران مستقر هستند و هر هفته برای اجرا خود را به شهرستانها میرسانند، تلاش میکنند تا برای بینندگان استانی ایجاد جذابیت کنند. مهمانانی نیز که به این برنامهها دعوت میشوند اغلب بر اساس همان الگوی شبکههای سراسری است، یعنی بازیگرانی که مجموعههای تلویزیونیشان از شبکههای سراسری پخش میشود و خواننده پایتختنشین. در حالی که هر دو برنامه «خوشا شیراز» و «زنده رود» برای استانهایی هستند که از نظر غنای فرهنگی در سطح جهانی ممتاز هستند و هنرمندان بزرگ محلی دارند و حتی لهجه محلیشان در سطح ایران شهرت دارد ولی در این برنامهها سهم هنرمندان محلی و لهجه و آداب و رسوم محلی به حداقل رسیده و حتی فرصت اجرا نیز در اختیار مجریهای خارج از استان قرار میگیرد!
کاهش شبکهها با افزایش کارکرد
صداوسیما در مراکز استانها ساختمانهای بزرگی دارد که برخی حتی میتوانند با مجموعه جامجم در تهران تنه به تنه بزنند در عوض خروجی این مراکز که همان شبکههای استانی است به غیر از اخبار استانی و اعلام زمان شرعی که به راحتی از طریق شبکههای اجتماعی و فضای مجازی در اختیار عمومی قرار میگیرد، کاربرد دیگری ندارند، حتی حفظ فرهنگ و آداب و سنن محلی نیز در فضای مجازی طرفداران بیشتری دارد تا در خروجی شبکههای استانی که تلاش دارند با لهجه تهرانی برنامه تولید کنند. در عوض شبکههای متعدد استانی که هر کدام دارای چندین کارمند و هزینه نگهداری هستند، میتوان به سازمان بیپول صداوسیما این پیشنهاد را داد که دست به تجمیع شبکهها بزند و بر اساس مناطق جغرافیایی و فرهنگی چند شبکه را تعریف کند که بتوانند به صورت وسیعتری اقدام به پخش برنامه کنند. برای نمونه اگر یک شبکه موفق به زبان لری برای استفاده مردم استانهای لر نشین ایجاد شود، هموطنان لر در سایر مناطق مانند تهران نیز از آن استفاده خواهند کرد و همگی در یک مجموعه فرهنگی تعریف میشوند. درباره زبان آذری(ترکی) نیز میتوان چنین طرحی را اجرا کرد. مردم استانهای سه گانه خراسان، مناطق کردنشین، مناطق جنوب کشور و سایر مناطقی که بتوان بر اساس وحدت فرهنگی شبکههای فراگیر برایشان ایجاد کرد هم میتوانند گزینههای خوبی برای کاهش هزینههای صداوسیما و افزایش کارایی شبکهها باشند. اکنون شبکههای استانی پنج ماه فرصت دارند و احتمالاً در این فرصت تلاش میشود اقداماتی انجام شود که مورد رضایت مدیران صداوسیما قرار گیرد، اما این مردم هستند که در نهایت تصمیم میگیرند کدام شبکه تلویزیونی را تماشا کنند.
نظرات