کارگردان فیلم سینمایی «برخورد خیلی نزدیک» در پاسخ به این سوأل که تفاوت ساختاری و محتوایی میان اولین و دومین فیلم سینمایی اش از کجا ناشی می شود و چرا همواره درصدد تجربه فضا و فرم های جدید است اظهار داشت: «برخورد خیلی نزدیک» به عنوان اولین اثر سینمایی ام یک فیلم اکسپریمنتال در عرصه روایت غیر خطی بود که برخی از ویژگی های آن در سینمای جهان هم نمونه خارجی ندارد؛ مثلاً اینکه سکانس های این فیلم را نمی توان به صورت دیگری مونتاژ کرد وگرنه فرم فیلم به هم می ریزد. فرم این فیلم با آنکه در زمان خودش ریسک بسیار بالایی داشت برایم جذاب بود و از این رو آن را ساختم.
این منتقد سینما تصریح کرد: البته ریسکی که من به خرج می دهم افراطی نیست چرا که من سینماگری مستقل هستم و با بودجه شخصی فیلم می سازم ولی از آنجا که جنس سینمایی که دوست دارم کار کنم از جنس سینمای بدنه نیست برایم مهم است که متعادل حرکت کنم و مخاطب در زمان اکران با فیلم ارتباط حداقلی برقرار کند و فیلم دخل و خرج کند تا بتوانم کارهای بعدی ام را بسازم.
وی ادامه داد: مخاطب امروزه در پی قصه های سر راست است و از این رو طبیعی است کمتر با این قبیل فرم های روایی رابطه برقرار کند «ترومای سرخ» نیز علیرغم تجربی بودن فرم آن با برخورد خیلی نزدیک تفاوت بسیار زیادی دارد؛ «ترومای سرخ» روایت اول شخص است و بیننده تا پایان قصه کاراکتراصلی را دنبال می کند. زمان نمایشی در فیلم با زمان واقعی تقریباً یکی است و من سعی کرده ام در این کار با تدابیر مختلف مخاطب را برای تماشا و دنبال کردن داستان فیلم ترغیب کنم.
میهن دوست خاطرنشان کرد: در این فیلم لوکیشن و جغرافیای شهر به دلایلی که در انتهای فیلم آشکار می شود اهمیت دارد فیلم از اتوبان نواب شروع می شود، وارد خیابان جمهوری می شود از چهار راه استانبول از مقابل ساختمان پلاسکو عبور کرده سمت میدان فردوسی می رود؛ یکی از دلایل اصلی این مسیر عبور اتوموبیل کاراکتر اصلی از میدان فردوسی بود.
این منتقد سینما در پاسخ به این سوأل که آیا دلیل گذر از میدان فردوسی به دلیل اشاره نهایی فیلم به داستان زندگی زن سرخ پوش معروف این میدان است اظهار داشت: بله البته داستان زن سرخ پوش محور داستان «ترومای سرخ» نیست و تنها اشاره ای تلویحی به آن می شود. به لحاظ تماتیک و به لحاظ موقعیت های دراماتیک تشابهاتی میان فیلم و داستان زندگی وی وجود دارد.
کارگردان سریال تلویزیونی «ماجراهای خانه شماره ۱۳» افزود: تاکنون یک فیلم مستندی در رابطه با زندگی این زن ساخته شده؛ اما تنها یک تصویر مستند از این زن وجود دارد که در مستند از خسرو سینایی است که راجع به تهران ساخته است و مسعود بهنود در قبل از انقلاب در مصاحبه ای رادیویی صدای او را ضبط کرده است و چند خواننده قدیمی از جمله فریدون فروغی ترانه هایی برای وی خوانده اند.
وی ادامه داد: نطفه و جرقه اولیه ایده «ترومای سرخ» از کلاس های تحلیل فیلمم شروع شد؛ من همراه با شاگردانم فیلم «لاک» را می دیدم و این سوأل را از آن ها پرسیدم که آیا می شود ما یک ورژن ایرانی داشته باشیم و اگر این اتفاق بیفتد این فیلم به چه صورت در می آید؟ این بحث ادامه پیدا کرد و من به فکر افتادم که آن را ایرانیزه کنم.
میهن دوست تأکید کرد: شاید پارت ابتدایی «ترومای سرخ» تداعی گر «لاک» باشد اما بعد از آن من به مسیر دیگری رفتم؛ سوای مبحث خانواده و مناسبات زن و شوهری، رابطه انسان با مظاهر تکنولوزی و بویژه گوشی موبایل، فضای های مجازی و اپلیکشنهای ارتباطی جدید که این ایام بسیار شایع است جزو مقولاتی است که در «ترومای سرخ» به آن ها پرداخت می شود. فکر می کنم این موضوع جزو دسته مسائلی است که خودمان آن را احساس نمی کنیم و من خواستم تصویری آینه وار از این موضوع و برخی اتفافات امروز جامعه را از طریق آن به مخاطب ارائه کنم؛ گوشی موبایل امروزه جزو لاینفک زندگی ما شده و گویی نمی توانیم از آن جدا شویم ...
این سینماگر در پاسخ به اینکه دغدغه اصلی تان از ساخت این فیلم چه بود خاطرنشان کرد: من به عنوان یک نویسنده و فیلمساز خودم اشراف به ناخودآگاهم و دغدغه اصلی فیلمم ندارم و این تشخیص کارمخاطبان و منتقدان است که آن را کشف و تحلیل کنند. من فقط می خواستم قصه یک زن مستقل را تعریف کنمکه در تلاش برای حفظ تعادل بین چهار وجه وجودی خود است یعنی تعادل بین آرکیتایپ های معشوقه، مادر، مدونا و آمازون.
میهن دوست در پاسخ به این سوأل که ماجرای زن سرخ پوش که در نهایت توسط مش بایرام روایت می شود حقیقی است یا خیال پردازی اظهار داشت: بخشی از آن متکی بر واقعیت های تاریخی است و بخشی ناشی از تخیل و ضرورت های درام. در ورژن اول قصه از زن سرخ پوش خبری نبود اما در بازنویسی بعدی و شکل گرفتن تم وعده و قول عاشقانه سر و کله اوپیدا شد.
وی تأکید کرد: تم اصلی «ترومای سرخ» مبحث قول و قرار در اشکال مختلف بین آدمهای مختلف است؛ ما در این فیلم با قول و قرارهای متنوعی مواجه هستیم از قول برای ادای نذر تا قول و قرار شوهر قبلی که سر آن قول و قرار آن فاجعه رخ می دهد، قول مش بایرام به فرزین و... به نوعی همه کارکترها با مقوله قول و قرار درگیر هستند. زن سرخ پوش هم در ارتباط با یک قرار عاشقانه در اذهان باقی مانده.
این فیلمساز در بخش دیگری از این گفتگو در پاسخ به این سوأل که دلیل استفاده از نام و صدای تعدادی از بازیگران استار در این فیلم چه بوده در حالی که هیچ بازی فیزیکی از آن ها مشاهده نمی کنیم اظهار داشت: من دوست داشتم برخلاف معمول رفتار کنم. در این قصه که لحن رئالیستی است تمام تلاشم این بود که مخاطب تصویر قبلی و پرسونایی از کاراکترها داشته باشد و برای نقش اصلی هم ترجیح دادم بازیگری باشد که مخاطب زیاد نشناسند، حتی برای مش بایرام هم همینطور بود اما از آنجا که بازیگری را پیدا نکردم مجبور به استفاده از بازیگران مشهوری مثل پریوش نظریه و آتش تقی پور شدم.
میهن دوست ادامه داد: من قصد داشتم مخاطب بتواند تصویرسازی مناسبی از کاراکترهایی که تنها صدای آن را می شنود داشته باشد و فقط فروش و تبلیغات فیلم در این رویکرد موثر نبوده است. زمانی که مخاطب در این فیلم با صدای ویشکا آسایش، باران کوثری، رضا کیانیان و... برخورد می کندبا پرسونایی که از کاراکترهای فیلمهای قبلی آنها دارد شخصیت آنها را تصور می کند. من روی این بخش تحقیق کردم و با فکر به این گزینه ها و این ترکیب بازیگران رسیدم. خوشبختانه همگی از این کار تجربی استقبال کرده و به صورت افتخاری با من همکاری کردند.
وی خاطرنشان کرد: البته قضیه به همین آسانی هم نبود؛ فیلمبرداری «ترومای سرخ» ۲۹ جلسه طول کشید و ما از ۳ ماه قبل با بازیگران چهره جدید تمرین های مداومی داشتیم؛ و بازیگرانی که تنها صدای آن ها در فیلم پخش می شود نیز گاه برای اینکه پریوش نظریه به عنوان بازیگر اصلی بتواند بازی واقعی تری از خود ارائه کند سر صحنه حاضر می شدند. به عنوان مثال ویشکا آسایش در پلان سکانس ۴ دقیقه ای مجادله دو دوست در اتوموبیل حضور داشت و دیالوگ هایش را زنده بیان می کرد تا بده بستان حسی مناسب میان او و کاراکتر اصلی برقرار شود. همچنین صداهای سایر بازیگران نیز از قبل ضبط شده بود و در ماشین پخش می شد تا خانم نظریه بتواند ارتباط ملموسی با آن ها برقرار کند چرا که نوع بیان و لحن در نشان دادن عکس المعل مناسب دخیل است و روی بازی بازیگر تأثیر فراوانی می گذارد.
میهن دوست در خاتمه این گفتگو اظهار داشـت: در هر صورت «ترومای سرخ» فیلمی است که هر کسی به فراخور دریافتش می تواند با آن ارتباط برقرار کند. فیلم راحت الحلقوم نیست و اگر بیننده با حواس جمع فیلم را نبیند نکاتی از قصه را از دست می دهد.
گفتنی است؛ «ترومای سرخ» با نام قبلی «تقصیر من نیست» داستان عاشقانه ای در بستر یک سفر شهری است که تمام صحنه های آن در تهران فیلمبرداری شده است. پریوش نظریه، آتش تقی پور، مهتاب کرامتی، رضا کیانیان، ویشکا آسایش، باران کوثری و مهوش افشار پناه بازیگران این فیلم هستند.
عوامل تولید «ترومای سرخ» عبارتند از نویسنده و کارگردان: اسماعیل میهن دوست، مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی تیرانی، تدوین: سمیرا غلامزاده، صدابردار: کامران کیان ارثی، صداگذار: بهمن اردلان، طراحان چهره پردازی: فاطمه کمالی، زهرا کمالی، جلوه های ویژه بصری: مرتضی مشهودی، عکس: فرهاد سلیمانی، نغمه ارجمند، مدیر برنامه ریزی: جواد حسینی، دستیار اول کارگردان: سمیرا غلامزاده، منشی صحنه: آیلارتقوی، فروغ غیاثوند، مشاور رسانه ای: منصوره بسمل، دستیار دوم کارگردان: حامد جلالی فراهانی، گروه کارگردانی: الهام میر احمدی، سپیده میهن دوست، دستیار اول فیلمبردار: میلاد تنید نام، گروه فیلمبرداری: محمد نصیری، رضا محمدی، رضا گودرزی، دستیار صحنه: مسعود اسماعیلی، دستیاران لباس: آزیتا دباغی، ستاره شمشیربندی، دستیاران صدابردار: سالار جامی، میلاد ملکی، چهره پردازان: سیمین کمالی، پیمان کظیمی، دستیاران تدارکات: سعید محبوبی، نیما علی اصغری، داود علیزاده، سینه موبیل: هادی نوری، دستیار تولید:علی حسین پور، مدیر تولید: پروانه زبان فهم، مجری طرح: شهاب علی بخشی، و تهیه کننده: اسماعیل میهن دوست.
ارسال نظر