فیلمی که پتانسیل یک فیلم خوب و متفاوت بودن در ضمیر باطنی اش نهفته بود، اگر کمی هدف داشت، اگر قصه داشت و اگر فیلمساز می دانست در پس این همه شلوغی و آسمان ریسمان بافتن فرمی دنبال چه چیزی می گردد.
مشکل اساسی و بنیادین فیلم «ایتالیا,ایتالیا» درست در جایی است که قاطبه سینمای ایران هم از همان نقطه دچار ضعف و نقصان هستند،یعنی نداشتن فیلمنامه.تقریبا چیزی به اسم فیلمنامه در فیلم وجود ندارد همانگونه که در فیلم اثری از قصه نیست.
کل فیلم خلاصه می شود دراین خلاصه فیلم :«فیلمسازی که می خواهد فیلم اولش را بسازد و در این بین با مشکلاتی روبرو می شود».قصه کجاست؟ داستان چیست؟ شخصیت ها کجای کار هستند؟گره و نقطه شروع و نقطه عزیمت فیلم کجاست و فیلم چه زمانی شروع می شود؟ .
البته در این بین فیلم ساز بیکار ننشسته و برای اینکه ضعف قصه و نداشتن شخصیت ها را بپو شاند هر چند دقیقه یک بار برا اینکه حواس مخاطب را پرت کند و از طرفی بی حوصلگی مخاطب را سرپوش گذاشته باشد، یک کلیپ تصویری ساخته و در لابه لای فیلم گنجانده است که هم ریتم و فرمی به فیلم داده باشد و هم مخاطب به خواب نرفته باشد.
با این اوصاف فیلم می توانست گلیم خودش را از آب بیرون بکشد باشد اگر به جای شلنگ وتخته انداختن های بی هدف فرمی، تمرکز خودش را بر روی رابطه زن و شوهر می گذاشت و از خلال رابطه این دونفر ساختمان و پیکره فیلمنامه را به وجود می آورد.
سکانس های اعتراف در تاریکی می توانست به نقطه عطف و چالش فیلم تبدیل شود. شاید اگر سکانس پایانی اعتراف زن به نداشتن علاقه به شوهرش در اوایل یا میانه فیلم رخ می داد و بعد فیلمساز قصه، گره افکنی و تمرکزش را بر روی رابطه این شخصیت ها می گذاشت،می توانست یک ملودارم روانشناسانه اجتماعی دغدغه مند امروزی از دل آن بیرون بکشد. ولی حیف که خیلی از نکات ساختاری و فرمی فیلم در زیر نداشتن یک فیلم نامه خوب مدفون شد.
ولی آیا فیلم نکته مثبت و امیدوار کننده ای نداشت؟ چرا، شاید مهم ترین نکته مثبت فیلم بازی خوب بازیگران به ویژه سارا بهرامی بود که می تواند حداقل تا اینجای کار نامزدی سیمرغ را برایش به ارمغان بیاورد. بازی ها در حدی خوب بود که ضعف شخصیت پردازی و نداشتن شخصیت را کاملا پوشانده بود.کارگردانی کار هم در حد دادن چند میزانسن خوب مخصوصا در سکانس های اعتراف شبانه هوشمندانه بود
در اینجا قصد وارد شدن به نشانه شناسی در سینما را ندارم و می گذارم برای وقت و زمانی دیگر.این حجم از مسواک زدن زن وشوهر در دستشویی را می شود جور دیگری هم تفسیر کرد که فعلا اینجا جاییش نیست .بماند برای بعد.
ایزد مهرآفرین
* جوان
ارسال نظر