ابراهیم ایرج زاد، متولد ١٣۶٠ و فارغ التحصیل کارگردانی سینما از دانشکده سوره اصفهان است. در کارنامه وی فیلم های کوتاهی از جمله “عشق،یک روایت غمگین”، “چند کیلومتر دورتر” ، “زنی پوشیده با گردنبند”، “دوچرخه ها،پدرها،سیگارها” و “نیستان” به چشم می خورد و “تابستان داغ” نخستین فیلم سینمایی وی به حساب می آید.
فیلمبرداری “تابستان داغ” اواخر تیرماه با تقدیم احترام به استاد عباس کیارستمی در حوالی اتوبان ارتش آغاز شد و اوایل شهریورماه در ورداورد به پایان رسید
یکی از نکات قابل توجه فیلم حضور هومن بهمنش مدیر فیلمبرداری مطرح سینما در مقام مدیر فیلمبرداری و مجری طرح است که ابراهیم ایرج زاد را در نخستین ساخته سینمایی اش حمایت می کند
طبق شنیده ها “تابستان داغ” یکی از فیلم اولی های مهم امسال است که با رای مثبت اکثر اعضای هیات انتخاب وارد بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر شده است
“تابستان داغ” ترکیب بازیگران متفاوتی هم دارد. از علی مصفا که معمولا سالی یک یا دو فیلم بازی می کند تا پریناز ایزدیار و مینا ساداتی. همچنین صابر ابر هم دیگر بازیگر فیلم است که بازی متفاوتی از خود به نمایش گذاشته است
سهراب خسروی تدوین،امیرحسین قاسمی صداگذاری و حامد ثابت آهنگسازی “تابستان داغ” را انجام داده اند تا فیلم با پایان مراحل فنی آماده حضور در جشنواره شود
عوامل فیلم :
کارگردان: ابراهیم ایرج زاد
نویسنده فیلمنامه: پیام کرمی
مدیر فیلمبرداری: هومن بهمنش
تدوین: سهراب خسروی
موسیقی: حامد ثابت
طراح صحنه: کیوان مقدم
طراح چهره پردازی: ایمان امیدواری
طراح لباس: نازنین خزاعی
صداگذاری و میکس: امیر حسین قاسمی
صدابرداران: داریوش صادق پور ، محمود کاشانی
جلوه های ویژه بصری: جواد مطوری
مدیر برنامه ریزی و دستیار اول کارگردان: علی مردانه
مشاور کارگردان: محمدعلی سجادی
برنامه ریز: محمد ثقفی
منشی صحنه: غزل رشیدی
عکاس: مریم تخت کشیان
مشاور رسانه ای: آریان امیرخان
بازیگران: پریناز ایزدیار، علی مصفا، مینا ساداتی، صابر ابر، یسنا میرطهماسب، لیلی فرهادپور، بهاره ریاحی،
سیاوش چراغی پور، رویا بختیاری
بازیگران خردسال: مانیا علیجانی، پرهام محمدی
مدیر تولید: کامران حجازی
سرمایه گذاران: الهام فلاح، هومن بهمنش
مجری طرح: هومن بهمنش
تهیه کننده: جواد نوروزبیگی
بازیگران :
پریناز ایزدیار، علی مصفا، مینا ساداتی، یسنا میرطهماسب، مانیا علیجانی و صابر ابر بازیگران اصلی “تابستان داغ” هستند
خلاصه داستان:
نسرین چون نمی تواند در صورت طلاق از همسرش سرپرستی دختر ۶ ساله اش را بگیرد، بنابراین زندگی اش را جمع کرده بی اطلاع از شوهر به گوشه ای از شهر پناه می برد و برای گذران زندگی مشغول کار در مهدکودک بیمارستانی می شود ولی شوهرش آنها را پیدا می کند
ارسال نظر