شب گذشته فرصتی دست داد تا فیلم «سرگشته» را در سینما فلسطین ببینم. در اینجا قصد نقد فیلم ندارم که در این صورت مانند هر اثر هنری ضعف هایی قابل بررسی است، بلکه از منظری دیگر، جای فیلم در جمع آثار انتخابی به شدت خالی و فقدانش بار منفی جشنواره را افزایش داده بود. فیلمی با سر و شکل، داستانگو، شخصیت محور، دفاع مقدسی، وفادار به جبهه مقاومت، تکریم کننده مدافعین حرم، منتقد داعش و داعشی ها، تحول پرور و بلاخره برملا کننده نقش روحانیت در جامعه و ... فیلمی که وجودش در جشنواره می توانست رویکردهای یاس آور، تلخ و سیاه را تعدیل و تلطیف کند. نمایشی از سبک زندگی ایرانی که بی تردید مقابله کننده با انبوه آثار بدهکار به فرهنگ غرب و وادادگی در برابر بیگانه می بود. جشنواره ای که با انبوه فیلم های شبه اجتماعی و سیاست زده جز غم و خمودگی برای مخاطبش در بر نداشت، در صورت وجود فیلمی مانند «سرگشته» بی شک تنوعش بیشتر و سمت و سوی «ژانر» ی اش می چربید.
از نبود نگاه استراتژیک برجشنواره همین بس که در اوج ترک تازی داعش و خطر افزایش عملیات تروریستی در منطقه و جهان (خصوصا با حضور جدی و موثر ایران در این عرصه) مهمترین رویداد فرهنگی – هنری انقلابش، فارغ از فیلم هایی دراین باره، به فینال رسید. جالب است که «سرگشته» تحت عنوان «ضعیف»! به این میدان راه پیدا نکرد درحالی که به تایید غالب کارشناسان بیش از سه چهارم فیلم های حاضر، حتی از تله فیلم های تلویزیونی هم پایین تر قرار می گرفتند و برخی دیگر که از منظری «فرم» ی قابل تایید بودند، متاسفانه نه بدرد دنیا می خوردند و نه برای آخرت توشه ای محسوب می شدند چرا که غالب این فیلم های ساختارمند، حتی اگر در آمریکای لاتین یا کشورهای نیمه دیگر جهان ساخته می شدند فرقی نمی کرد.
متاسفانه جشنواره ۳۵ ام کام تماشاگرانش را تلخ و خاطره ای ناخوش در ذهن حاضرین ثبت کرد. جشنواره ای آکنده از آثاری با درونمایه افسردگی و نا امیدی که حتی از ناحیه شعارهای دولتی و حمایت کنندگان نیز طنز اتفاق محسوب می شدند. فیلم هایی که با موضوعات و سوژه های نادر ساخته و پرداخته شده بودند. از اپیدمی سیگار و مواد مخدر بگیرید تا سقط جنین، تصادف، خودکشی، خیانت طرفین به یکدیگر، مردان دو زنه، عشق های ضربدری، مفقر مفرط منجر به مرغ مرده خوردن و ... از جمله رویکردهای آگراندیسمان شده بودند.
بادیدن برخی فیلم های پذیرفته نشده در جشنواره مانند سرگشته، پرونده جشنواره باز می ماند و بررسی کم و کیف آن می بایستی مد نظر همه، (به ویژه نهادها و مسئولین ذیربط) قرار داشته باشد چرا که واقعه از بحث سلیقه و حتی بی عدالتی هم گذشته و تبدیل به یک ندانم کاری خسران زا شده است. آیا دستگاه های متولی به این مهم ورود خواهند کرد؟ روزهای آینده میزان حساس بودنشان را نشان خواهد داد.
ارسال نظر