شبکه نمایش خانگی در چند سال اخیر هواداران بسیاری را هم در میان اهالی سینما و هم در میان مخاطبان پیدا کرده است. اتفاقی که به واسطه ضعف شدید تولیدات تلویزیونی در این سالها به وقوع پیوسته است. اما این اتفاق همراه با آفتهایی هم بوده، آفتهایی که سرنوشت خوبی را برای آینده این شبکه نشان نمیدهد.
جمع همه ناتمامها جمعِ!
یکی از مهمترین نقاط عطف شبکه نمایش خانگی تولید سریالهایی برای این قالب بود؛ قالبی که پیش از این تنها از طریق آثار سینمایی که پیش از این در سینماها نمایش داده شده بود و یا تعداد اندکی از محصولات تصویری پر میشد ولی حالا با ارائه محصولاتی جدید و جذاب مخاطب خاص خود را پیدا کرده بود.
قلب یخی اولین سریالی بود که به طور جدی برای این شبکه تولید شد و حضور انبوهی از بازیگران سرشناس در کنار جدید بودن قالب ارائه اثر باعث شد تا فصل اول آن با استقبال خوبی روبرو شود.
اما مشکل از آنجا شروع شد که قلب یخی در ادامه تولیدش با مشکلی و تغییر کارگردان روبرو شد و با وجود ادامه تولید آن باز هم سرنوشت آن در نهایت مشخص نشد. نکته بد ماجرا این بود که این ماجرا تقریبا برای همه آثار سریالی تولید شده برای این شبکه نیز به وقوع پیوست تا به جز آثاری همچون «شهرزاد»، «شاهگوش» و «دندون طلا» همه سریالهایی که برای این شبکه تولید شدند یا در مرحله ساخت به مشکل برخوردند و یا در مرحله توزیع که نتیجه هر دو حالت در انتها، ناقص ماندن قسمتهای پخش شده از سریال و بیاعتماد شدن مخاطبان به تولیدات این عرصه بود.
«قهوه تلخ»، «ابله»، «عشق تعطیل نیست»، «ساخت ایران» و... همه از جمله آثاری بودند که به واسطه بروز برخی از مشکلات ناقص ماندند و حسرت دیدن همه قسمتهای آنها به دل بسیاری از مخاطبان باقی ماند.
عاشقانهای که معلق ماند
سریال عاشقانه ساخته منوچهر هادی جدیدترین تولید شبکه نمایش خانگی در قالب سریال است. این سریال نیز از جمله تولیداتی بود که با تبلیغات فراوان وارد این شبکه شد و به واسطه حضور چهرههای سرشناسی در آن احتمال میرفت که بتواند موفقیت سریال شهرزاد را تا حدودی تکرار کند ولی اتفاقات پیش آمده در ادامه باعث شد تا اولین تجربه سریالسازی منوچهر هادی برای شبکه نمایش خانگی همراه با فراز و نشیبهایی شود که کار او را چندین بار تا مرحله تعطیلی بکشاند.
یک بار درگیری میان تهیهکننده سریال با سرمایهگذاران که باعث توقف پخش اثر و کنار گذاشته شدن مهدی گلستانه تهیهکننده اثر شد و یک بار دیگر شکایت سرمایهگذاران از تهیهکننده قبلی و VOD که در نهایت منجر به دستور توقف VOD شد. این کشمکشها دو بار باعث توقف قسمت جدیدی از این سریالش که در حال حاضر قسمت هفتم آن نیز به واسطه برخی مشکلات اینچنینی هنوز منتشر نشده است.
نظارت کجایی که یادت بخیر؟!
شاید دلیل اصلی این نابسامانیها را بتوان در عدم نظارت درست سازمانهای مسئول بر تولیدات این شبکه جستجو کرد. وقتی برای دادن امتیاز ساخت اینگونه آثار شرایط قانونی مشخصی همچون (داشتن رزومه مشخص تهیهکنندگی برای تولید این آثار و همچنین شرط تولید همه قسمتهای اثر پیش از آغاز توزیع قسمت اول) وجود نداشته باشد؛ دیگر چگونه میتوان انتظار داشت که تولیدات سریالی شبکه نمایش خانگی با نظم و ترتیب منتشر و به دست مخاطب برسد؟
البته انتقادات وارده به تولیدات این شبکه صرفا مربوط به عدم نظارت بر تولید و انتشار به موقع آثار عرضه شده در آن نیست؛ بلکه یکی از اساسیترین این انتقادات مربوط به عبور از برخی خط قرمزهای فرهنگی و مذهبی جامعه در اینگونه از آثار است. اتفاقا یکی از چالشهای سریال عاشقانه نیز دقیقا مربوط به همین مسئله میشد، اتفاقی که باعث شد تا پس از انتشار یکی دو قسمت از سریال در ادامه برای انتشار سایر قسمتها، بخشهایی از حجاب بازیگران زن این سریال روتوش شود و خروجی کار نیز به ناشیترین شکل ممکن در اختیار مخاطبان قرار گیرد.
کاهش اعتماد مردم، بزرگترین آسیب بدقولی سریالسازان
هر چند که در روزهای گذشته اخبار ضدونقیضی از توقیف و یا عدم توقیف این سریال در رسانهها منتشر شده است و روز پیش نیز مهناز افشار یکی از بازیگران این مجموعه مدعی شده بود که دلیل توقیف سریال ممیزیهای مربوط به حجاب بازیگران زن سریال بوده است، ولی در هر صورت چه این سریال توقیف شده باشد و چه قسمتهای بعدی آن منتشر شود، آنچه که بدون شک از این همه بدقولی سازندگان اینگونه آثار نصیب مردم میشود، بیاعتمادی آنها به سازندگان این آثار است. آثاری که معلوم نیست پس از خریدن و دیدن چند قسمت از آنها، اصلا تمام میشوند یا نه؟ شاید این سریالها نیز همانند بسیاری از آثار تولید شده برای شبکه نمایش خانگی ناتمام ماندند!
* فردا
ارسال نظر