فیلم سینمایی «لرد» ششمین ساخته محمد رسولاف کارگردان پرحاشیه سینمای ایران است؛ فیلمی که سال گذشته متقاضی حضور در جشنواره سیوپنجم فیلم فجر بود ولی با مخالفت هیئت انتخاب جشنواره و به واسطه ممیزیهای بسیاری که بر اثر وارد بود؛ کنار گذاشته شد.
هر چند که این اتفاق در آن زمان باعث اعتراض کارگردان شد و او مدعی شد که حاضر است فیلمش را برای حضور در جشنواره فجر به هر میزان که مسئولین جشنواره بخواهند تغییر دهد ولی حضور و نمایش این فیلم در جشنواره کن امسال نشان داد حکایت این فیلم حکایت آن ضرب المثل معروف است که میگوید: «این خانه از پای بست ویران است!»
اعتراض به پروانهای که نباید صادر میشد
اولین اعتراضها به نمایش فیلم سینمایی «لرد» در جشنواره کن امسال از سوی روزنامه جوان صورت گرفت. این روزنامه با انتشار مطلبی از محتوای این فیلم که تا پیش از این در داخل کشور نمایش داده نشده بود و جزئیات چندانی از قصه آن وجود نداشت، پرده برداشت.
در گزارش این روزنامه در ارتباط با داستان این فیلم آمده است: «در مرکز فیلم جوانی وجود دارد که دانشجوی اخراجی است و بعد از اخراج وقتی میخواهد به پرورش ماهی بپردازد با سیکلی اغراقآمیز از آدمهایی روبهرو میشود که اجازه فعالیت به او نمیدهند. این جوان که مدام در فیلم سعی میشود به عنوان فردی فرهیخته و نمایندهای از جامعه روشنفکر جا زده شود به طور پیاپی از سوی افرادی مورد اذیت و آزار قرار میگیرد که گویا همه وابستگان حکومت هستند و آمدهاند تا حتی حق حیات را نیز از این دانشجوی اخراجی بگیرند!
در امتداد سیاهنمایی درباره ایران و ساختار حاکم بر آن، در سکانسی از فیلم علناً به تقدیس فرقه ضاله بهائیت پرداخته میشود؛ یک دانشآموز به اتهام بهائی بودن از مدرسهای اخراج میشود و بعد از خودکشی، حتی اجازه دفن وی در گورستان داده نمیشود!»
نکته جالب در ارتباط با این فیلم آن است که براساس شنیدهها با وجود عدم صدور مجوز برای حضور چنین اثری در یک جشنواره داخلی، برای حضور خارجی آن از سوی اداره نظارت سازمان سینمایی، پروانه نمایش جشنوارهای برای این اثر صادر شده است!
وقتی یک فیلم صدای روشنفکران را هم درمیآورد
اما نکته جالب توجه در ارتباط با این اثر، اعتراض رسانههای جریان شبه روشنفکری به موضوعات مطرح شده در آن است. اعتراضی که نشاندهنده عمق فاجعه و شدت سیاهنمایی موجود در این فیلم است.
حضور عوامل فیلم «لرد» در جشنواره کن 2017
روزنامه شرق در یادداشتی کوتاه به محتوای این فیلم اعتراض کرده اس. در بخشی از این یادداشت آمده است: «محمد رسولاف انگار دل پُری داشته، چون ساخت چنین فیلم تلخی که در آن همه و همه بد و شرور هستند و غیر از قهرمان داستان و زنش هیچ آدم خوبی وجود ندارد، دلیل دیگری نمیتواند داشته باشد… هر چه خوبان همه دارند در این فیلم یکجا جمع شده است.
خطوط قرمز فیلم هم به هم ربطی ندارند، کارگردان برای ربطدادنشان به طور مداوم از سکانسهایی که رضا را زیر دوش یا در غاری در آب در حال شناست، نشان داده که هر ١٠ دقیقه یک بار میبینیم و کمکی به داستان نمیکند. تمام اتفاقات فیلم هم قابل پیشبینی هستند، چه آتشزدن خانهشان، چه مسمومشدن ماهیها و…، صحنههایی هم که آدمبدها سراغ رضا میآیند، به سبک فیلمفارسیهای قبل از انقلاب است و بیشتر کمدی است تا هیجانآمیز. در آخر فیلم هم رضا که اول در سادگی و ببوگلابیبودن نفر اول است، تبدیل به ابرقهرمان میشود و دیگر کلا هیچ ربطی به قبلش ندارد. در کمتر از یک ماه کلا این آدم دیگر آن آدم نیست!
بازیگران فیلم هم متأسفانه دردی از این فیلم دوا نمیکنند و به قول معروف: گل بود، به سبزه نیز آراسته شد! رضا اخلاقیراد از اول تا آخر فیلم انگار ماسکی ناراحت و عصبی به چهره زده. ماسکی آهنی که آن را لحظهای هم از چهره برنمیدارد… میمیک صورتش در شادی، ناراحتی، دعوا، عصبانیت و… ثانیهای هم تغییر نمیکند. انگار آدمآهنی است که از اول فیلم کوک شده تا آخر فیلم به طور عجیب و مصنوعی راه برود، حرف بزند و همین. سودابه بیضایی هم که انگار روی صحنه تئاتر است و در حال بازی در هملت.
فیلم که تمام شد همه ما ایرانیهای شاد و مغرور که برای دیدن فیلم هموطنمان آمده بودیم، ناراحت سالن را ترک میکردیم. من اما فکر کردم که ای کاش آنها که این قدر ناراحتاند و کینه به دل دارند، بروند و هم خیال خودشان را راحت کنند و هم مخصوصا خیال ما را... .»
از تور جشنوارهگردیت لذت ببر!
این اعتراض همه جانبه به یک اثر سینمایی که در جشنوارهای خارجی حاضر شده است؛ پیش از این تنها در ارتباط با چند اثر به وقوع پیوست که فیلم «یک خانواده محترم» ساخته مسعود بخشی یکی از مهمترین آنها بود که اتفاقا آن اثر نیز در جشنواره فیلم کن حضور پیدا کرده بود.
رسولاف در حالی با این اثر عجیب و سیاه در جشنواره کن حضور پیدا کرده است که به احتمال فراوان این اثر نیز همانند همه آثار قبلیش صرفا میتواند از حضور در تور جشنوارهگردی خود لذت ببرد و با این اتفاق نظری که در ارتباط با حجم سیاهی اثر وجود دارد؛ اساسا بعید است که حتی ارشاد دولت دوازدهم نیز حاضر به عطای مجوز به این اثر شود.
* فردا
ارسال نظر