حضرت آیت الله خامنهای، طی بیست و هشت سال اخیر در مورد فضای فرهنگی هیچگاه واژه «ولنگاری فرهنگی» در بیاناتشان استفاده نکردند، هر چند که ایشان به تمامی دولتها در حوزه فرهنگ انتقادات بسیار جدی داشتند . در رهنمودهای راهبردی رهبری، در نقد فضای فرهنگی عبارت «ولنگاری» صریحترین نقدی است ایشان به فضای فرهنگی داشتند.
ایشان در ۱۶/۰۳/۹۵ به موضوع ولنگاری فرهنگی اشاره داشتند و در دیدار با نمایندگان مجلس فرمودند: در موضوع فرهنگ نوعی ولنگاری و بیاهتمامی در دستگاههای فرهنگی به چشم میخورد، زیرا در تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضرّ، کوتاهیهایی انجام میشود.
ایشان خاطرنشان کردند: برخی مواقع در مقابل تولید یا ورود کالاهای فرهنگی مضر، موضعگیری و اقدامی نمیشود، زیرا این ترس وجود دارد که متهم به جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات شوند.ولنگاری فرهنگی دقیقا به مدیریت فرهنگی در چهار سال اخیر الصاق بازمیگردد و در بلبشوی فرهنگی دوران اصلاحات معظم له از چنین عبارتی در بیانات راهبردی خود استفاده نکردند.
پس از بیانات ایشان تحلیل های خاصی رسانهای نسبت به این گفتمان در برخی رسانهها منتشر شد اما بررسی رویکرد ولنگارانه فرهنگی با استعفای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تقریبا بسته شد و این مطالبه همچنان و با دقت از جانب رسانهها پیگیری نشد.
در سه مناظره انتخاباتی دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری هم مشخص شد که رئیس دولت یازدهم و منتخب دوره دوازدهم همچنان سرفصل راهبردی را رهبر معظم انقلاب را مد نظر قرار نداده و همچنان برنامه مدون فرهنگی برای چهار ساله آتی نخواهند داشت. تنها برنامه در نظر رئیس جمهور پخش «ربنای شجریان» و یک افطاری امنیتی و مونولوگ با هنرمندان است.
این تنها برنامه فرهنگی خاصی است که دولت منتخب در حوزه فرهنگ دارد و بر اساس فهم منطقی از سیاست خارجی، میتوان حدس زد که رویکرد فرهنگی دولت گلوبالیزیشن (جهانی شدن) در حوزه فرهنگ است و امضای سند ۲۰۳۰ گام بزرگ دولت برای میل به جهانی شدن در سطوح بنیادین آموزش و تربیت است.
به همین دلیل محدودیتهای فضای مجازی به طور کلی برداشته شده و نوعی فضای باز در این محدوده شکل گرفته است. یعنی همان بلایی که پس از دهه هشتاد بر سر ژاپنی ها آورد و فرهنگ ژاپنی را با استفاده های دروازه های باز فرهنگ به فرهنگ آمریکایی تبدیل کرد. با این حساب توسعه ولنگاری در این دولت امری طبیعی است. در مسیر جهان شدن فرهنگ با سیاست های باز دولت مستقر ، فرهنگ بومی را کاملا قربانی اهداف توسعه طلبانه سیاست خارجیاش خواهد کرد.
مصداق چنین رفتار ولنگارانه ای را در نوع رویکردهای تخصصی در حوزه فرهنگ می توان بررسی کرد. مصداق و نمونه آشکار ولنگاری در دولت یازدهم اتفاقی است که در حوزه نشر و پخش سینمایی افتاده است.فیلم متفاوت «ویلاییها» یکی از آثار شاخص سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر، یکی از رویش های مبتنی بر تفکر و جوشش فردی سرکار خانم منیر قیدی است که با مضمون دفاع مقدس ساخته شده است.موضوع بکر فیلم درباره همسران و فرزندان شهدای هشت سال دفاع مقدس است که کمی آنسوتر از خط مقدم خوش میدرخشند.
منیر قیدی، نویسنده، کارگردان سینما و تلویزیون، متولد سال ۱۳۵۱ در شهر تهران، کارگردان فیلم سینمایی «ویلاییها» سالهای متمادی به عنوان دستیار کارگردان در فیلمهای «خیلی دور خیلی نزدیک» ؛ «آواز گنجشک ها»، «خدا نزدیک است»، «به نام پدر»، «ارتفاع پست»، حضور داشته است و نخستین فیلم سینماییاش با عنوان «ویلاییها» را با مضمون دفاع مقدس ساخته است.
ویلایی های در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر از جانب اهالی سینما و اصحاب رسانه مورد تمجید و ستایش قرار گرفت و انتظار میرفت که بخش عمده ای از جوایز ویژه فیلم فجر را به خود اختصاص دهد اما همان رویکرد ولنگارانه مدیریت سینمای ایران زمینه ای را فراهم آورد تا فیلم ویلایی نادیده گرفته شود.
سینماگری همچون منیر قیدی بر اساس احساس تکلیف فردی که نسبت به دهه شصت داشته، فیلمی متین و موقر و از قضا بسیار خوش ساخت درباره ایثار و از خود گذشتگی همسران شهدا ساخته شده است.
اتفاقاتی که در جشنواره فیلم فجر برای این فیلم میافتد کاملا طبیعی است. با توجه به سیاستهای کلان فرهنگی دولت در روند جهانی شدن و همسو شدن فرهنگی با پارادایم کدخدا، تجلی ارزشها و دستاوردهای دفاعی مردمی در قالب یک فیلم، مغایر با اصول جهانی شدن است و به تبلیغ فرهنگی بومی میپردازد.
فیلم رسما در جشنواره فیلم فجر قربانی می شود. به چه دلیل ؟ به این دلیل که برخی از اعضای هیات داوران جشنواره فیلم فجر بر اساس پارادایم جهانی شدن دولت، کسانی هستند که کارت شهروندی از کدخدا دریافت کردهاند یا گرین کارت یکی از کشورهای مرتبط با کدخدا شدن را در جیب دارند؟ مشخص است که چنین هیات داورانی به فیلمهایی مغایر با پارادایم کدخدا توجه نخواهد کرد و کوچکترین اهمیتی برای ارزش های متجلی در فیلم ویلاییها قائل نخواهد شد. در نهایت با فشار رسانهها هیات داوران کمی عقب نشینی میکند اما منیر قیدی از جشنواره انصراف میدهد.
کارگردان و فیلمنامهنویس فیلم سینمایی «ویلایی ها» در یادداشت انصرافی خود قبل از اختتامیه جشنواره فیلم فجر نوشت:
حضور در هر رقابتی و تن دادن به قواعد داوری بخشی مهم از روحیه کمال طلبی و حتی جاه طلبی هر هنرمندی است. اما این حضور هنگامی ارزش دارد که در مواجهه با حسادت و جهالت و بلاهت و حذف، قربانی نشود.فیلمنامه ویلایی ها روایتی است که به قدر بضاعت خود و به گواه آراء و نظرها و بازخوردهای متنوع، فروتنانه و بی ادعا بر دلِ مخاطبانِ أصلیِ ان نشسته است و سهمِ هنرمندانِ این فیلم را در ادایِ دِین به مقطعِ مهمی از تاریخ این سرزمین و به دست آوردن دلِ خانواده های شهدا و جانبازان ِ دریا دل برآورد کرده است.
من این دستاوردِ آسمانی را با جدال های حقیرانه و کوربینانه رقابت های زمینیانِ در گِل مانده، تاخت نمیزنم و به یاد و خاطره همان «یارانی که غریبانه رفتند از این خانه» ارزش و حرمتِ غریبانگیهایی از این دست را در تنهایی خود با زیبایی بیشتری احساس می کنم و این حال را به نامزدی ها و مرتبه های دیگری که در دستِ ادمیانِ ریاکار ، حقیر شده است نمی دهم؛ و از سعید ملکانِ عزیز تمنا و استدعا دارم با همان نگاهِ مؤلفانه و حسنِ نیتی که به سینمای ایران دارد، همچنان به خطر کردن در آزمودن عرصه ها و استعدادهای جدید بپردازد و دل قوی داشته و راهش را ادامه دهد که ؛ خداوند عزت دهد_ارادتمند منیر قیدی.
دشمنیها با منیر قیدی به شکل بی وقفه ای افزایش پیدا می کند و فیلم ویلاییها را همزمان با انتخابات ریاست جمهوری و در میان چند فیلم پرفروش اکران می کنند. فروش فیلم به صورت طبیعی با توجه به نمایش و اکران خزعبلاتی مثل نهنگ عنبر و گشت ۲ و هیاهوی سیاسی انتخابات ، روند صعودی ندارد و در نتیجه بر اساس قانون «کف فروش» شورای صنفی نمایش فیلم، ویلاییها با یک هفته اکران ویژه از روی پرده سینما پایین میآید. اما نکته جالبی که در گفتگوی منیر قیدی با خبرگزاری تسنیم افشا می شود دبیر سی پنجمین جشنواره فیلم فجر به دلیل واکنشهای منیر قیدی حاضر نمی شود که فیلم ویلاییها را تا چند روز پس از اکران در سینمای تحت مدیریتش اکران کند.
این روش برخورد با فیلمهای دفاع مقدسی در ابتدای ورود دولت یازدهم یکبار دیگر اتفاق افتاد. در سال ۱۳۹۲ با توجه به ارزش های درخور و قابل اعتنای شیار ۱۴۳ ، این فیلم در آستانه حذف از حضور در سی و دومین جشنواره فیلم فجر قرار گرفت که در اعتراض گسترده رسانههای اصولگرا این فیلم به بخش مسابقه راه یافت و اندکی مورد اعتنا قرار نگرفت اما متاسفانه سه سال بعد ، مدیران امنیتی مستقر در ارشاد، با بدترین شکل ممکن با ویلاییها برخورد کردند و اتفاقا بر خلاف سال ۱۳۹۲ موج اعتراضات گسترده به عدم حضور این فیلم در رسانه های اصولگرا، به صورت تاثیر گذاری بازتاب نیافت.
* مشرق
ارسال نظر