مسئله تحریم آثار سینمایی در حوزه هنری از جمله بحثهایی است که در چند سال اخیر و در دورههای زمانی مختلف تبدیل به یکی از موضوعات مهم و التهابآفرین سینمای ایران شده است. موضوعی که اولین بار با تحریم فیلم سینمایی «گشت ارشاد۱» آغاز شد و این روزها به واسطه تحریم دو فیلم «مادر قلب اتمی» و «اکسیدان» دوباره تبدیل به بحث داغ و جنجالی سینمای ایران شده است.
اما در ارتباط با این موضوع چند نکته قابل توجه وجود دارد که بررسی آن و تامل بر چگونگی وقوع این اتفاق میتواند تکلیف این جنجالها را برای همیشه مشخص کند.
۱. اولین موضوع در ارتباط با این ماجرا مربوط به عدم تعیین معیارهایی مشخص برای نمایش دادن فیلمهای سینمایی در سینماهای حوزه است. معیارهایی نامشخص و حتی متناقض که هیچکس جز مدیران حوزه هنری متوجه آن نمیشوند! نمونه بارز این تناقض تحریم فیلم سینمایی «گشت ارشاد ۱» در سینماهای حوزه هنری و نمایش «گشت ارشاد ۲» در سینماهای حوزه است؛ آن هم در شرایطی که گشت ۲ اثری به مراتب مبتذلتر از نسخه پیشین خود بود! جالب آن که این فیلم پس از نمایش در سینماها توسط موسسه رسانههای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری در تیراژی گسترده در شبکه نمایش خانگی توزیع شد!
۲. مدیران حوزه هنری تا به امروز در پاسخ به اعتراضات سینماگران درباره چرایی عدم اکران برخی از آثار در سینماهای پرشمار خود، تنها به ذکر این موضوع بسنده کردهاند که هدفشان فراهم کردن محیطی مناسب برای خانوادهها در سینما و نمایش فیلمهای مناسب خانوادههاست؛ با این شرایط اکران فیلمی همچون «فروشنده» که اثری کاملا ضدخانواده محسوب میشود در سینماهای حوزه هنری چگونه قابل توجیه است؟
۳. علاوه بر این، فهرست آثار تحریمی حوزه نشان میدهد که در گاهی از موارد عوامل سیاسی نیز در عدم نمایش فیلمها موثر بوده است که عدم نمایش فیلم سینمایی «پل چوبی» که اثری در حمایت از فتنه ۸۸محسوب میشد؛ یکی از مصادیق آن است. اما نکته آنجاست که حوزه حتی در این مورد که رویکرد درستی را در عدم نمایش یک فیلم در پیش گرفت نیز حاضر نبود با صراحت و قاطعیت دلیل عدم اکران این فیلم را در سینماهایش بیان کند تا حداقل به عنوان یکی از زیرمجموعههای سازمان تبلیغات اسلامی نسبت به فیلمی که حامی فتنه ۸۸بود؛ موضعگیری کند.
۴. بیثباتی در تصمیمات حوزه در تحریم آثار سینمایی و مشخص نبودن رویکرد این سازمان در گزینش آثاری که شرایط اکران در سینماهای این نهاد را دارند؛ در گاهی از موارد باعث شده تا تحریم بعضی از آثار «بیخاصیت» نه تنها فایدهای برای سینمای ایران نداشته باشد؛ بلکه با فراهم کردن فرصتی برای مظلومنمایی صاحبان برخی از این آثار و تبلیغات گسترده آنها بر تحریم شدن فیلمهایشان از جانب حوزه هنری به واسطه صراحت این آثار موجب فروش بیشتر این آثار شده است که مصداق کامل این موضوع را میتوان در ارتباط با دو فیلم «پذیرایی ساده» و «مادر قلب اتمی» دید. فیلمهای که به واسطه ضعف شدید ساختاریشان حتی صدای جریان شبهروشنفکری سینمای ایران را هم درآوردند ولی با چنگ زدن به همین حربه مظلومنمایی در برابر تحریم حوزه، توانستند به یک فروش نسبتا قابل قبولی دست پیدا کنند! پس در این شرایط نمایش چنین فیلمهای بیمخاطب و ضعیفی که جذابیتی هم ندارند، بیشتر برای خانوادههای ایرانی آسیب دارد و یا توزیع گسترده گشت ۲ توسط حوزه هنری در شبکه نمایش خانگی که مخاطب آن به مراتب بیشتر از سینماهاست؟!
۵. نکته جالب ماجرای تحریم برخی از آثار سینمایی در حوزه هنری، سیاست یک بام و دوهوای حوزه در ارتباط با نسخه سینمایی و نسخه نمایش خانگی این آثار است! برای مثال به تازگی خبرهایی در ارتباط با احتمال خرید نسخه نمایش خانگی فیلم «اکسیدان»؛ جدیدترین مورد از فیلمهای تحریمی حوزه توسط موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری منتشر شده است که با فرض صحت آن میتوان به خوبی به بیثباتی حوزه در تصمیمگیری در ارتباط با آثار سینمایی و سیاست یک بام و دوهوای این نهاد پی برد.
۶. مسئله تاسف بار در ارتباط با این تحریمها آن است که حوزه هنری در شرایطی با ادعای حفاظت از حریم خانواده ایرانی در حال نمایش گسترده آثاری همچون «گشت۲»، «فروشنده»، «نهنگ عنبر» و «سلام بمبئی» در سینماهایش بود که فیلمهای مهمی همچون «ماجرای نیمروز»، «نفس»، «یتیمخانه ایران» و «ویلاییها» نتوانستند سهم چندانی از سینماهای پرشمار حوزه هنری به دست آورند. آثاری که همگی مورد ستایش جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و حتی مقام معظم رهبری بودند و حوزه هنری به عنوان یکی از نهادهای حاکمیتی موظف به حمایت از این آثار در مرحله اکران است و حتی براساس همان معیار «نمایش فیلمهای مناسب خانوادهها» که مورد ادعای مدیران حوزه هنری نیز هست؛ اکران این آثار میتوانست نسبت به فیلمهایی همچون «گشت ۲» و «نهنگ عنبر ۲» برای خانوادههای ایرانی به مراتب مناسبتر باشد.
* فردا
ارسال نظر