به گزارش سینماپرس، یازدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت هم به پایان رسید تا سرنوشت جوایز این دوره از جشنواره نیز مشخص شود، البته برخی برندگان از زمان اعلام نامزدهای جشنواره تقریبا قابل تشخیص بودند و برخی دیگر نیز از جمله مواردی بودند که به نظر میرسید در دقیقه ۹۰ به جمع فهرست برگزیدگان راهیافتهاند که شاید جدیترین مصداق این موضوع را باید مستند «بانو قدس ایران» دانست. اثری که ابتدا به درخواست سازندگانش از جشنواره کنار گذاشته شد ولی به یکباره در واپسین روزهای جشنواره به نمایش درآمد و در نهایت نیز در شرایطی که اغلب جوایز بخش مسابقه اصلی جشنواره همچون بهترین پژوهشگر، نویسنده گفتار متن، صدا، فیلمبرداری، تدوین و بهترین موسیقی به آثار دیگری رسید، توانست جایزه بهترین فیلم بخش ملی جشنواره یا همان اصلیترین جایزه جشنواره را از آن خود کند!
اما ماجرای این دوره از جشنواره سینماحقیقت را صرفا نباید محدود به حذف و اضافه ناگهانی مستند «بانو قدس ایران» و توجه عجیب مدیران سینمایی کشور به این جشنواره دانست، چرا که با نگاهی به وضعیت آثار راهیافته به یازدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت و همچنین وضعیت برگزیدگان آن، ۲ نکته و مسأله مهم و اساسی دیگر نیز به چشم میخورد.
حذف فلهای انقلابیها!
نخستین نکته در ارتباط با آثاری که در این دوره از جشنواره توانستند به فهرست برگزیدگان جشنواره راه یابند، بیتوجهی جدی و معنادار برگزارکنندگان جشنواره حقیقت به آثار قوی و شاخص مستندسازان انقلابی و همچنین سوژههای مهمی بود که به نظر میرسید مهمترین جشنواره سینمای مستند کشور به طور طبیعی باید نسبت به آن توجه ویژهای میکرد؛ اتفاقی که در ادامه و با اعلام فهرست آثار راهیافته به بخش مستند جشنواره فیلم فجر درست یک روز پس از اعلام نتایج نهایی جشنواره حقیقت و حذف فلهای آثار تولید شده در نهادهای انقلابی نیز خود را نشان داد.
گویی هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر که آن نیز همچون جشنواره سینماحقیقت جشنوارهای تحت مدیریت وزارت ارشاد است، منتظر بوده برگزیدگان سینماحقیقت مشخص شوند و همانها که در این جشنواره جایزه گرفتند دوباره راهی بخش مستند جشنواره فجر هم شوند! هر چند که بدون شک در میان آثار تولید شده از سوی موسسات و مستندسازان انقلابی نیز آثاری با کیفیت پایینتر و متوسط حضور داشتند که نمیتوان انتظار داشت جزو برگزیدگان جشنواره حقیقت قرار بگیرند یا در میان فهرست راهیافتگان به جشنواره فیلم فجر باشند ولی در میان همین آثار هستند مستندهایی که شایستگی و کیفیت لازم را برای حضور در میان برگزیدگان هر دو رویداد داشته و دارند.
بهترین مثال برای این حرف، مستند «ادوارد» ساخته ارزشمند و قوی محمدباقر شاهین است. اثری که مرکز مستند سوره حوزه هنری سرمایهگذار آن بوده و هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ فنی از کیفیت بالایی برخوردار بود و بنا بر اذعان بسیاری از کارشناسان پیش از آغاز جشنواره یکی از گزینههای جدی برای کسب جوایز جشنواره بود ولی در نهایت به فهرست آثار مستند جشنواره فیلم فجر راه نیافت و تنها جایزهای که در جشنواره حقیقت به آن داده شد، جایزه بهترین فیلم شبکه مستند بود که این انتخاب نیز اساسا ارتباطی به روال جشنواره و مسؤولان آن ندارد! این مثال را میتوان در ارتباط با مستند «قائممقام» که از جمله مهمترین مستندهای بخش آوینی جشنواره حقیقت بود نیز تکرار کرد که آن نیز با وجود اهمیت بالای سوژه و کیفیت مثالزدنی اثر، سهمی از هیچکدام از ۲ جشنواره حقیقت و فجر نداشت.
آفتهای سریدوز شدن
البته به قول قدیمیها «یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به دیگران! »، منظور آنکه هرچند رفتار برگزارکنندگان هر دو جشنواره سینماحقیقت و فجر در بیتوجهی به آثار مستندسازان انقلابی و ارزشی غیرقابل قبول است ولی در این میان نباید از این نکته نیز غافل شد که به طور کلی در این دوره از جشنواره سینماحقیقت حضور مستندسازان انقلابی و حزباللهی کمرنگتر از دوره قبل شده بود. موضوعی که نه صرفا به لحاظ کمی، بلکه به لحاظ کیفی نیز وجود داشت و نمیتوان منکر این موضوع شد که بسیاری از مستندسازان فعال و قوی جبهه انقلاب که در دورههای قبلی جشنواره با آثاری درخشان حضور پیدا کرده بودند، در این دوره از جشنواره به دلایل مختلفی نتوانسته بودند با همان کیفیتی که در دورههای پیشین این رویداد حضور داشتند، وارد جشنواره حقیقت شوند.
مسألهای که به نظر میرسد یکی از اصلیترین دلایل وقوع آن را باید به پای سازمانها و نهادهایی نوشت که همگی در تلاشند تا فقط با تعدادی از این مستندسازان همکاری کنند و نتیجه آن عدم تمرکز مستندساز بر ساخت صرفا یک اثر باکیفیت و تولید چندین اثر متوسط و حتی گاهی کمکیفیت میشود.
در این شرایط نمیتوان انتظار داشت مستندسازی که هر سال درگیر ساخت چند مستند است و گاهی به طور همزمان ۲ اثر را با هم پیش میبرد، همان خروجیای را ارائه کند که مستندسازی که توانش را صرفا وقف ساخت یک یا ۲ مستند قوی و جدی در طول یکسال کرده، ارائه میکند. این نکتهای است که به نظر میرسد عدم توجه به آن در طولانیمدت چه از جانب مستندسازان فعال و آتیهدار جبهه انقلاب و چه از جانب مدیران فرهنگی نهادها و موسسات انقلابی زمینهساز بروز مشکلات جدی در عرصه مستندسازی انقلابی و ارزشی کشور شود.
* روزنامه وطن امروز
نظرات