به گزارش سینماپرس، نوید محمودی تهیه کننده سریال «سایهبان» متولد مهر ۵۹ است. محمودی کار خود را در تلویزیون با دستیاری کارگردان برنامه نیمرخ در سال ۷۴ آغاز کرد و تا کنون هفت تله فیم تهیه کنندگی کرده است. همچنین وی سینمایی تحسین شده «چند متر مکعب عشق» را در کارنامه خود دارد و به تازگی نیز فیلم سینمایی «شکستن همزمان بیست استخوان» را تهیه کرده است.
این کارگردان که اکثر فعالیتهای هنریاش را با همکاری برادرش جمشید محمودی انجام میدهد، در این سریال نیز وی را روی صندلی کارگردانی دارد. سابقه فیلم سازی این دو برادر نشان میدهد که یکی از دغدغههای آنها موضوعات و مشکلات قشر محروم جامعه است و بنابراین سعی کردهاند در آثارشان به این مسئله به صورت پررنگ بپردازند.
نوید محمودی همچنین معتقد است که برخی مسائل اخلاقی مانند رفاقتهای صادقانه در جامعه کمرنگ شدهاند و یکی از وظایف هنرمندان زنده نگه داشتن این موضوعات است. با این هنرمند در مورد سریال سایه بان و دیگر مسائل تلویزیون گفتوگو کردیم که از نظر مخاطبان میگذرد.
ما کارگرهایی در این جامعه داریم که تعدادشان میلیونی و حقوقشان زیر یک میلیون تومان است.
یکی از موضوعاتی که در مورد مجموعه «سایهبان» به چشم می آید گوناگونی نظرات راجع به آن است. برخی سریال را خیلی دوست دارند و عده ای دیگر ارتباط موثری با آن برقرار نمیکنند. در حقیقت این طور به نظر میرسد طیف خاکستری مخاطبان «سایهبان» خیلی کمتر از بقیه مجموعههای تلویزیونی است. چه چیزی این تفاوت دیدگاه را بوجود آورده است؟
محمودی: دوگانگی در نگاه مخاطبان به خاطر این است که یک سری از مخاطبان قصه زندگی خودشان را میبینند و مخاطبینی هم وجود دارند که احساس میکنند سایه بان ربطی به زندگی آنها ندارد. این سریال روی یک قشر بزرگی از جامعه به نام کارگرها دست گذاشته و سعی کرده است که به معنی واقعی به صورت ذره بینی زندگی آنها را موشکافی کند.
این عده کسانی هستند کوچکترین اضافه شدنی به زندگیشان میتواند آنها را شادتر کند. البته آنها در عین تلاشگری و زحمت کش بودن، امیدوار هستند. شاید برای برخی مخاطبین این سریال این سوال بوجود بیاید که آیا واقعاً آدمهایی در جامعه ما هستند که با یک میلیون تومان زندگی کنند؟ شما و من میدانیم که هستند. ما کارگرهایی در این جامعه داریم که تعدادشان میلیونی است و حقوقشان زیر یک میلیون تومان است. مستاجر هم هستند فرزند هم دارند و اتفاقا در آن قشر فرزندان هم تعداشان زیاد است.
من عقیده عدهای را که میگویند داستان کند پیش میرود کاملاً میپذیرم.
ریتم «سایهبان» خیلی سینوسی است و گاهی خیلی کند میشود در مورد این موضوع توضیح دهید.
محمودی: ما از ابتدا با همین نوع ساختار قصه سریال را طراحی کردیم. چرا که در قسمتهایی از «سایهبان» باید آدمهایی بیشتر معرفی میشدند و برعکس. نکته مهمی که در «سایبان» وجود دارد قهرمانان آن یعنی سهراب و سعید هستند. شخصیتهایی که در تلویزیون ما کمی بیگانه هستند، چرا که هنوز روی اصول اخلاقی و رفاقت و برادری و دستگیری و مهربانی اصرار دارند. ما برای این قهرمانان بازیگرهای معمول در تلویزیون را انتخاب نکردیم. مجتبی پیر زاده از سینما و محمدولی زادگاناز تئاتر به مجموعه اضافه شدند.
طبیعتاً وقتی نقش اصلی یک سریال چندان در تلویزیون مشهور نباشند، چند قسمتی طول میکشد تا مخاطبان آنها را بپذیرند و باور کنند. به همین دلیل من عقیده عدهای را که میگویند داستان کند پیش میرود کاملاً میپذیرم. اما در عین حال در این ریتم کند عمدی در کار بوده است. از طرفی روند قصه برخی کاراکترها مانند قصه آقای تارخ با آقای فراهانی سریعتر پیش میرود. چرا که مخاطبان آنها را میشناسند.
شخصیتهای این سریال سایه بالا سر همدیگر هستند. برای همین اسم این مجموعه سایهبان است.
قصه «سایهبان» به موضوعاتی اشاره دارد که در جامعه شاید دیگر کمتر شاهدشان باشیم، مانند جنس رفاقتی که قهرمانان داستان دارند. علت این سیر داستانی چیست؟
محمودی:آن چیزی که در «سایهبان» مهم است رفتن به سمت چیزهایی است که در جامعه امروز به دلایل مختلف کمرنگ شده است. مثلاً در یکی از سکانسها سهراب با خواهرش میگوید «تو نباید از غیرت من نسبت به خودت بترسی» پس از پخش این سکانس در اینستاگرام، تعداد بسیار زیادی از دخترهایی که از نظر خیلی از ما شاید مقبول هم نباشند، زیر پستهای این سریال نوشتند: «کاش ما هم برادری مثل سهراب داشتیم»
این نشان میدهد آنچه ما در جوانان به دنبالش هستیم، در ذاتشان وجود دارد و برای به ظهور رسیدنش تنها نیاز به یک تلنگر است. شاید ما تصور میکنیم بخشی از دختران جامعه دوست ندارند برادران غیرتی داشته باشند ولی در عمل میبینید که قلباً این موضع را دوست دارند.
تمامی آدمهای جامعه ما به پشتیبان نیاز دارند. خیلی از ما در خانوادههایمان یادگرفتیم که برادر بزرگتر، خواهر بزرگتر، پدر، مادر، عمو یا دایی پشتیبان خوبی هستند. خیلی از ما تصور میکنیم اگر اتفاقی برای پدر و مادرمان بیفتد، دایی یا عمویمان است که میتواند زندگیمان را جمع کند.
اسم «سایهبان» هم بر همین اساس انتخاب شده است؟
محمودی: بله در حقیقت آدمهای این سریال سایه بالا سر همدیگر هستند. من اینکه برخی میگویند اخلاق در جامعه ما از بین رفته است را به هیچ وجه نمیپذیرم. اگر این چنین بود نباید در وقتی در کرمانشاه زلزله آمد، انقدر مردم از سراسر ایران برای کمک میآمدند. «سایهبان» در حقیقتیادآوری میکند که در جامعه گذشته ما، رفیقها آنقدر پای هم میایستادند که حاضر بودند روی مین بروند ولی دوستشون سلامت بماند. به همین دلیل است که در «سایهبان» ما دو جوان امروزی را کنار هم به عنوان رفیق گذاشتیم که همیشه پای هم میایستند. شاید مخاطبان در قسمتهای اول احساس میکردند اینها کمی دیوانه هستند ولی وقتی جلو میروند میبینند چقدر این شخصیتها برایشان جذاب هستند. به طور خلاصه هدفم از ساخت این سریال بیدار شدن احساساتی هست که به مرور زمان رنگ باخته است.
شما در این مجموعه خیلی به دنبال علت کمرنگ شدن اخلاق در جامعه نیستید، چرا به این سمت نرفتهاید؟
محمودی: وظیفه ما به عنوان کسی که کار هنری میکنیم این نیست که به دنبال دلایل از بین رفتن اخلاقیاتباشیم. به نظر من باید به گونهای که احساس میکنیم برای جامعه مطلوب است فیلم بسازیم. برای اینکه بگوییم رفاقت از بین رفته است، نباید دنبال دلیلش بگردیم. ما باید یک رفاقت خوب را نشان دهیم که بیننده بگوید امروز روز هم میتوان رفیق بود.
آیا اینگونه اثرتان دچار شعارزدگی نمیشود؟
محمودی:هر آدمی از یک اثر هنری برداشت خودش را میکند. هر چقدر هم که منتقدین و اهالی فن و صاحب نظران در مورد یک اثر توضیح دهند، مخاطب برداشت خودشان را میکنند. به همین دلیل ما اجازه میدهیم هرکسی از نگاهی که دوست دارد به موضوع نگاه کند.
آیا آماری از رضایتمندی مخاطبین نسبت به مجموعه «سایهبان» دارید؟
محمودی: در نظر سنجی صورت گرفته، نظر مخاطبان «سایهبان» نزدیک به ۶۶.۸ درصد عالی، ۲۲.۵ خوب، ۶.۳ متوسط و ۵.۸ ضعیف است. در حقیقت تنها ۱۲ درصد از مخاطبین از این سریال نارضایتی دارند. دلیل این رضایتمندی این است که ما از زاویهای به موضوع سریال وارد شدیم، که کسی به آن وارد نشده بود.
در سریالهای ما خیلی کم اتفاق میافتد که به مشکلات کارگران اشاره شود. مثلاً اگر راجع به کارخانه ورشکسته در یک اثر نمایشی حرف زده میشد همیشه راجع به رئیسش بود که مجبور بود سفر اروپاییش را کنسل کند نه کارگرانی که معیشتشان به خطر میافتاد. در «سایهبان» ما راجع به قشری حرف میزنیم که اگر کارخانهای تعطیل شود، عروسی بچهاش خراب میشود.
بازیگران سریال شما از نظر تجربه در تلویزیون بسیار متنوع هستند. امین تارخ با آن تجربه و سابقه در کنار بازیگرانی که به تازگی به تلویزیون آمدهاند قرار گرفته است. شما چگونه با این موضوع کنار آمدید؟
محمودی: این لطف خدا به جمشید و من بود که توانستیم به گونهای مسیر سریال را هدایت کنیم که این اتفاق بیفتد. در پیش تولید خیلی به این گونه مسائل فکر شده بود. بازیگرانی مانند امین تارخ، بهزاد فراهانی، رویا تیموریان، پریوش نظریه، علیاوسیوند ومحمد عمرانی هر کدامشان یک سریال را میتوانند بگردانند. در کنار هم چیدن این بازیگران نکته مهمی وجود دارد و آن انتخاب نقشهای مناسب برای افراد است. تقریبا از جایی که به تولید نزدیک شدیم به نقشها نیز فکر میکردیم. مثلاً برای نقش آقای تارخ ما هیچ کسی به غیر او فیلمنامه ندادیم.
با توجه به تنوع بازیگران، آیا دغدغه مبلغ قرارداد برای بازیگرانتان وجود داشت؟
محمودی: خیر، به ما گفتند که ما به آنچه که شما انتخاب میکنید اعتماد داریم. ما هم صادقانه وقتی بازیگران را انتخاب میکردیم اصلاً به عدد قراردادشان فکر نکردیم. ما نیز سعی کردیم در بازیگران با قصهای که بهشان دادیم شوق حضور در سریال را ایجاد کنیم.
با وجود گره توی داستان، پیچیدگی چندانی در قصه وجود ندارد. آیا شما به ایجاد پیچیدگی و تعلیقهایی که مخاطب را بیشتر درگیر کند معتقد نیستید؟
محمودی: من کاملاً به وجود اینگونه تعلیقها معتقدم و این وعده را میدهم که در نیمه دوم سریال مخاطبان شاهد این مسئله خواهند بود. اما از طرفی اینکه در چه نوع کاری پیچیدگی باشد نیز مهم است. چرا که بعضی قصه ها نیاز به پیچیدگی ندارد. مثلاً قصه پدر سالار اصلاً پیچیده نبود. داستانی یک خطی داشت که در آن پدر خانواده دوست دارد همه مطیعش باشند ولی عروسش که خواهر زادهاش هم است دوست ندارد با بقیه عروسها در خانه او باشد. با همه اینها می پذیرم که قصه پیچیدگی میخواهد.
آیا شما در آینده به سمت ژانرهای دیگری غیر ملودرام خواهید رفت؟
محمودی: الان نمیتوانم راجع به این موضوع اظهار نظر کنم، چرا که معتقدم که ما آنچیزی که دغدغه اش را داریم باید بسازیم.
*تسنیم
ارسال نظر