آذین در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: در شلوغی بازارمکاره برگزاری دورهمی فیلم فجر و بی بندوباری و قدرت نمایی باندهای سینمایی در اکران فیلم ها ۷ فیلم دیگر هم به روی پرده سینماهای کشور رفته اند؛ ۲ فیلم اجتماعی تلخ، یکی متعهدانه و نقادانه و دیگری سنت ستیز و عشق مدار، یک فیلم کمدی تجارتی، ۳ فیلم حادثه ای و یک فیلم طنز اجتماعی!
وی ادامه داد: «بدون تاریخ، بدون امضا» ساخته وحید جلیلوند یک اثر متعهدانه اجتماعی است که با ورود از طول و عرض به مدخل داستان زندگی انسان های مغفول مانده و انسانیت های فراموش شده به نقد مناسبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی امروز جامعه می پردازد. جلیلوند در دومین اثر سینمایی خود هم به ریشه ها، انگیزه ها، سبب ها و مسبب های فجایع و فقر و فساد اجتماعی نظر داشته و در انعکاس تکان دهنده رخدادهای تلخ زندگی انسان ها و غلط های اقتصادی و فرهنگی تحمیلی به جامعه در فیلم و سینما به توفیق رسیده است.
آذین خاطرنشان کرد: «بدون تاریخ، بدون امضا» تاریخ ندارد چرا که آنچه در این فیلم جریان دارد از بی تاریخی فرهنگی و اجتماعی آغاز شده و تا بی فرهنگی و نابسامانی اجتماعی ادامه دارد، امضا ندارد چون مقصران اجتماعی و اقتصادی و فقر مادی و معنوی فقط امروزی ها نیستند که دیروزی ها هم بوده اند. فیلم جلیلوند نمایش لحظه ها، صحنه ها و قصه ها و غصه های آدم ها زنجیرشده به فقر و جهل و میخکوب شده بر تخت ها و برج های تخت نشین ها و برج نشین ها است که بیداری وجدان اجتماعی را نشان گرفته است. فیلم خوش ساخت و بامحتوای «بدون تاریخ، بدون امضا» یک اثر اجتماعی تلخ تأثیرگذار با فیلمنامه، کارگردانی و بازی های حرفه ای است. کاراکتر محوری فیلم با بازی نوید محمدزاده تماشاگر را با خود وارد هزارتوی زندگی فقرزده ها می کند و در غم غربت، عزلت و تنهایی انسان ها می نشاند.
وی سپس با بیان اینکه فیلم دیگر اجتماعی روی پرده را آیدا پناهنده متأثر از تشویق های نخستین فیلمش توسط خارجی ها در خارج از کشور با مضامین عشق و سنت و مدرنیته ساخته است اظهار داشت: این فیلمساز هم مانند دیگر مدعیان سینمای اجتماعی بدون شناخت کامل و جامع از جامعه امروز ایران و ارائه درست مختصات آن با تعریف یک داستان عاشقانه ناکام بر بستر مناسبات اجتماعی غیرواقعی و ذهن ساخته کارگردان به جنگ سنت ها و آیین های اجتماعی، ملی و دینی رفته و آن ها را موانعی برای رسیدن عشاق به یکدیگر و پیشرفت کشور نمایانده است. فیلم تلخ و اجتماعی نمای «اسرافیل» در ادامه فیلم نخست او «ناهید» اثری زن محور، سنت ستیز و تحقیرکننده مناسبات اجتماعی جامعه امروز ایران است.
آذین سپس به نقد یکی دیگر از فیلم های روی پرده پرداخت و گفت: «من یک ایرانی ام» را محمدرضا آهنج کارگردان شناخته شده آثار تلویزیونی در گونه سینمای حادثه ای ساخته است او که پیشینه بازی و همکاری در آثار انقلابی و دفاع مقدسی دارد دارای آثار خوبی چون: «آسمان من» و «ملکوت» در پرونده هنری-تلویزیونی خود است.
وی افزود: آهنج «من یک ایرانی ام» را با بازی علیرضا حیدری قهرمان کشتی ایران و جهان در خارج از کشور به تصویر کشیده و در فیلم خود از غیرت و تعصب و باورهای ایرانیان سخن به میان آورده است. «من یک ایرانی ام» با مضامین عشق و هجرت و حادثه و عرق ملی و دینی روایتگر قصه زندگی انسان هایی است که به رغم تمام سختی ها و سنگلاخ های زندگی و ناملایمات و هجمه ها، پایمردانه، جوانمردانه و امیدوارانه بر روی اعتقادات و آیین ها و باورهای خود پای می فشارند. آهنج در «من یک ایرانی ام» از منظر کارگردانی و اجرای تماشایی از یک داستان پرکشش در قالب تصویر و سینما به نسبت به توفیق رسیده و توانسته بازی های خوبی از بازیگرانش از جمله حیدری بگیرد.
آذین در بخش دیگری از این گفتگو اظهار داشت: محسن محسنی نسب کارگردان متفاوت سازی است که سال ها فارغ از حاشیه و جنجال به ساخت فیلم های حادثه ای-ورزشی می پردازد و سرسختانه و امیدوارانه علیرغم بارها کم لطفی مسئولان سینمای کشور همچنان به تولید فیلم مشغول است. تازه ترین ساخته او «شاخ کرگدن» هم یک اثر حادثه ای است که در ایران، بلغارستان، ارمنستان و اوکراین به تصویر درآمده است. این فیلم یازدهمین ساخته محسنی نسب است که مانند دیگر ساخته های او تعلقات کارگردان را به مضامین ورزشی-حادثه ای و ملی و قهرمانی به نمایش می گذارد در فیلم به نسبت جمع و جور و بالای متوسط «شاخ کرگدن» با هدایت محسنی نسب، پژمان بازغی، رضا حیدری و رامونا سیاحی بازی هایی در حد مقبول ارائه کرده اند.
وی تأکید کرد: «شاخ کرگدن» از بسیاری فیلم های سطحی حادثه ای تاجران سینما سرتر است و جزو آثار متفاوت سینمای ورزشی کشور تلقی می شود. محسنی نسب تنها فیلمساز ثابت قدم تولید فیلم های ورزشی-سینمایی است او می کوشد تا این نوع فیلم و سینما را در سینمای ایران به یک گونه پرطرفدار و جریان سینمایی مستمر تبدیل کند.
آذین ادامه داد: فیلم «هاری» را امیراحمد انصاری که فارغ التحصیل تئاتر است و ساخت چند فیلم کوتاه در پرونده سینمایی خود دارد ساخته است. فیلمی حادثه ای-جنایی که از حداقل های این گونه های سینمایی و فیلمسازی برخوردار است و فیلمساز کوشیده با زبان سینما و تصویر حرف های خود و داستان پرماجرای فیلمش را بازگو کند. «هاری» تولید سال ۹۳ است و مدت ها به دلیل اعمال سلیقه با ممیزی درگیر بود و اکنون پس از ۳ سال و حذف ۲ دقیقه اکران شده است. «هاری» با بازی های خوب هنگامه قاضیانی و میلاد کی مرام و ساختاری در کل سرپا و نگاه به فیلم های مشهور جنایی-حادثه ای سینمای جهان به ویژه سینمای هالیوود ساخته شده است. این فیلم برای ورود امیراحمد انصاری به عرصه سینمای حرفه ای آغازی امیدوارکننده است.
وی سپس با انتقاد شدید از برخی فیلم های مشمئزکننده در سینمای ایران متذکر شد: بهمن گودرزی با یک داستان و ساختار تلویزیونی و بازی های سطحی، ماجراهای کم جان و تصویرسازی و صحنه پردازی های زیرمتوسط فیلم تجارتی «ما خیلی باحالیم» را به سینما آورده تا در گیشه کاسب شود. «ما خیلی باحالیم» با شکل و شمایل و مضمون تکراری و ساختار نحیف و بازیگران و نقش های کلیشه ای بیشتر به درد پخش از شبکه نمایش خانگی می خورد و امتیاز قابل بحثی در سینما ندارد.
این منتقد سینما افزود: «افسانه گل آباد» یک اثر سینمایی-تلویزیونی است که با نگاهی به داستان ها و افسانه های ملی و مردمی ساخته شده است. محمدرضا عباس نژاد که بازی و همکاری در چند اثر تلویزیونی را به عنوان پیشینه هنری دارد در «افسانه گل آباد» روایتگر طناز داستان مشهور حسنک تنبل است. با آنکه این فیلم بیش از سینما و تصویر به مدیوم های نمایشی نزدیک است و از فیلم های مشابهی که از این داستان در سینما و تلویزیون ساخته شده به ویژه فیلم موزیکال ماندگار «حسن کچل» ساخته زنده یاد علی حاتمی عقب تر است اما به عنوان یک فیلم تجربی سرگرم کننده و سالم اجتماعی کوششی قابل تأمل است.
وی در خاتمه گفت: در میان فیلم های خارج از عرف اکران سینما که اغلب آن ها فقط پرده سینما را اشغال کرده اند فیلم های «بدون تاریخ، بدون امضا» و «من یک ایرانی ام» شاید بتوانند از اکران این روزهای سینما آبروداری کنند و مابقی آثار نمایشگر انواع بیماری های سینمای مریض کشورند.
ارسال نظر