به گزارش سینماپرس، پناهی در یادداشتی که در صفحه اینستاگرام‌اش منتشر کرده، آورده است: « در دُکانِ سبزی فروشی بودم که ناگهان فریادِ «یافتیم... م. یافتیم» را از سویی شنیدم. چند مشتری، کنجکاو به طرف در رفتند تا منبعِ صدا را بیابند. کنجکاو شدم. خواستم به جمعِ آنها بپیوندم که متوجه مش ممدِ سبزی فروش شدم. مش ممد، بی توجه به فریادها و متعهد به کار خودش و مشتریان، داشت گِل های سبزی هایش را پاک می کرد و سرش را تکان می داد. در عین حال لبخند ریزی هم به لب داشت. در همین لحظه چند مرد عریان با محاسن بلند «یافتیم یافتیم» گویان به سرعتِ برق و باد از جلو دکان رد شدند. مش ممد باز هم سر بالا نیاورد و همچنان سبزی ها را پاک می کرد و لای روزنامه می گذاشت و به مشتریانِ مات و مبهوت مانده از اتفاقِ خارج از دکان می داد. بالاخره نوبت من رسید. سبزی تازه و تمیز را گرفتم و کارت را به مش ممد دادم تا حساب کند. کارت را کشید و گفت رمز؟ چهار عدد گفتم و بعد پرسیدم رمز «یافتیم یافتیم» چه بود؟ همانطور که سرش پایین بود تا با مهارت رمز و مبلغ را به دستگاه وارد کند گفت : واقعا نمیدانید؟ گفتم : نه! ... از کجا بدونم؟ دست از کار کشید و سرش را بالا آورد و نگاهی به اطراف کرد و به شکلی که کسی نشنود، به نجوا گفت : این کیهانی ها وقتی مملکت در گِل می ماند و چاره ای نمی یابند، از حمام اینگونه بیرون میدوند و فریاد «یافتیم یافتیم» سر میدهند. در هیاتِ ارشمیدس! موضوعی را بهانه می کنند و از همان لحظه، قیمتها بالا میرود و زندگی سخت تر میشود. پرسیدم : پس اون لبخندت چی بود؟ با اشاره به روزنامه ای که سبزی را لایش پیچیده بود و در دستم بود، گفت : دکه ی روزنامه فروشی سرِ خیابون، هر روز صبح ده کیلو سهمیه روزنامه ی ما رو میده، امروز ارزونتر حساب کرد. تازه الان دلیلش رو فهمیدم. هر وقت اینها «یافتیم یافتیم» می کنند. قیمتِ تمام اجناس بالا میکشه اما قیمتِ «کیهان کیلویی» کمتر می شه! در راه بازگشت به خانه نگاهی به کیهانِ کیلویی که سبزی لایش بود کردم. درمیانِ خبرهای اقتصادی و مقابله های دندان شکن با دشمن، در جایی هم نوشته شده بود که عبدالحسین سپنتا و اسماعیل کوشان هم جاسوس بوده اند. »