یکشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۵:۰۷

درباره اشتیاق تماشاگران به دیدن بازیگران

این ویترین های خوش رنگ و لعاب!

فرش قرمز

فاطمه فریدن<BR>


حکایت دیدن بازیگران و گرفتن امضا از آنها البته روایتی تازه نیست و تقریبا می توان گفت که از بدو پیدایش فیلم های اجتماعی در سینما و حضور بازیگران خوش چهره،جلوه ای از خود را به نمایش گذاشته است؛پیشروی این مساله توسط شیفتگان حتی به تعقیب و گریز یک بازیگر چهره تا در منزل او نیز رسیده است. شایان توجه است که دلخور بودن برخی از بازیگران از بابت همین اعمال شایعه ساز بعضی از علاقه مندان است که به دلیل شیفتگی بسیار موجبات پدید آمدن شایعات بسیار درباره زندگی و مسائل شخصی و خصوصی همان چهره را فراهم می نمایند. حضور ستاره ها بر فرش های قرمز و هجوم مردم برای تماشای آنان،اتفاقی عادی در تمام دنیا به حساب می آید – که این فرش قرمز در تابستان اخیر امسال برای برخی از فیلم ها مثل سن پترزبورگ و ... پهن شده بود- ولی این پرسش نیز در کنار این قضیه مطرح خواهد شد که چرا وجود یک بازیگر باید تعیین کننده تمام این نگاهها باشد؟... آیا بازیگران تنها یک ویترین هستند و آیا تعریف مناسبی از ستاره و یا بازیگر در فرهنگ سینمایی ما شکل گرفته است ؟...
وقتی در یکی از سینماهای شناخته شده شهر قدم می گذاری به امید دیدن و نوشتن نقد فیلم برای یکی از رسانه ها،انبوهی از جمعیت را می بینی که به خاطر حضور یک بازیگر جوان مشهور صفی طولانی بسته اند و احتمالا نه برای تماشای فیلم؛به این نکته دست می یابی که اگر آن بازیگر نبود شاهد حضور این جمعیت نبودیم و پس از وقفه ای آمدن آن بازیگر خوش رنگ و لعاب که در میان جمعیت اسیر می شود و همگان برایش سر و دست می شکنند. این اتفاق زمانی رخ داد که یکی از بازیگران فیلم «هفت دقیقه تا پاییز» به یکی از سینما های شهر آمده بود تا همراه با مردم عزیز به تماشای فیلم بنشیند؛حال بماند که در انتها نه بازیگر خوش تیپ به طور کامل مشاهده شد و نه روایت اصلی فیلم در آن همه هیاهو آشکار. موضوع شیفتگی به بازیگران را به نوعی می توان به فرهنگ عامه در کشور خودمان نسبت داد که معمولا دیدن یک بازیگر اعم از مشهور و غیرمشهور و آماتور و حرفه ای، برای مردم این سرزمین آرزویی بزرگ است و عنوان ستاره را به هر بازیگری و با هر درجه ای اعطا می نمایند. شور و شوق تماشای بازیگران را بیش از همه در جشنواره ها شاهد هستیم و به ویژه جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رویداد سینمایی که انبوهی از بازیگران در آنجا حضور می یابند و دلبری می کنند. واضح است که برپایی جشنواره و اکران فیلم ها مستلزم حضور هنرمندان و تماشاگران است اما این که علاقه مندان صرفا به دلیل دیدن بازیگران به سینما آمده باشند نیز نکته ای است که ریشه در گذشته دارد و رواج این موضوع که حضور یک بازیگران مهمترین مسیر برای جلب توجه همگانی است. در این میان اگر کارگردان شناخته شده ای آن هم از نوع مردمی در بین انبوه هنرمندان حضور داشته باشد به طور مسلم مورد توجه قرار می گیرد اما اگر فیلمساز بینوا کمتر شناخته شده و به اصطلاح کار اولی باشد به هیچ وجه مورد استقبال پر شور واقع نخواهد شد؛حال اگر نویسندگان مظلوم یک اثر در جشنواره ای حضور داشته باشند که دیگر نیازی به توضیح نخواهد بود چرا که علاوه بر شناخته نشدن ،ایرادهای غیرکارشناسانه مردمی نیز به سمت آنها روانه خواهد شد.
نکته دیگر مربوط به حضور برخی از بازیگران سینما و تلویزیون در عرصه تئاتر است که در سال های اخیر بسیار رواج یافته است و نگارنده شاهد آن بود که تماشاگران به اصطلاح فرهیخته تئاتر و نه تماشاگران واقعی تئاتر، بر اساس اسامی بازیگران به تماشای یک اجرای تئاتری می نشستند. این نکته از سویی باعث خوشحالی برای بعضی از بازیگران خوش چهره است که با خیل عظیم طرفداران خود روبرو می شوند و از سوی دیگر باعث تاسف که گاهی اوقات اعتبار حرفه ای یک بازیگر بر اساس حضور همین علاقه مندان سنجیده خواهد شده و نه تاثیر هنری وی. به نظر می رسد که گاهی اوقات باور عمومی بر تمام موارد دیگر غلبه می نماید و تبدیل به یک قانون می شود؛قانونی که چندان هم باورپذیر نیست اما بایستی به طور حتم اجرا بشود تا یک محفل هنری شکل بگیرد.
اگر چه تعریف شناخته شده و معتبری از ستاره در سینمای ما وجود ندارد ولی می توان از ستاره ها به عنوان خوش چهره های سینما یاد کرد که بی شک عامل بسیار مهمی برای جذب مخاطب در فیلمهای سینمایی خواهند بود و حضور آنان فروش فیلم را تضمین می نماید. نمی توان خرده ای بر چهره و شکل و شمایل این ویترین های خوش رنگ و لعاب گرفت چون در هر صورت برای سینما لازم اند و مفید اما این مساله زمانی خود را بیش از همه آشکار می نماید که مثلا در جلسه نقد یکی از فیلم ها یک بازیگر شروع به صحبت می نماید و با استقبال و تشویق روبرو می شود در حالی که اگر نویسنده آن فیلم قصد صحبت داشته باشد،توجه عمومی تقلیل می یابد نه به این دلیل بحث تخصصی است بلکه با این تصور که شیفتگان مجذوب آن بازیگر خوش چهره و احتمالا خوش صدا هستند. این نکته حتی در تقلید صدای بازیگران چهره و تقلید در نوع لباس پوشیدن بازیگران نیز صادق است که باعث جلب توجه در نگاه مردم و فرهنگ عمومی ما می شود. به هر حال این بازیگران و به واقع همان ویترین های خوش رنگ و لعاب برای سینمای ما لازم اند و در هر زمان و مکانی که باشند مورد توجه شیفتگان هنری و غیر هنری قرار می گیرند حتی اگر خود این ویترین ها تمایل چندانی به دیدن این علاقه مندان همیشگی نداشته باشند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.