سیدرضا منتظری: انتقادها از رسانه ملی مدت های طولانی است که از زبان مردم، کارشناسان و منتقدان شنیده می شود؛ از انتقاد نسبت به سیاست های صدا و سیما در قبال موسیقی های ایرانی گرفته تا انتقاد از تولیدات نمایشی و سریال های ضعیف و سطحی؛ برخی در این میان از عدم انتقال سبک زندگی اسلامی ایرانی در برنامه های تلویزیونی و حتی تبلیغات آن گلایه مندند و برخی دیگر از برخوردهای سلیقه ای و سانسورهای عجیب در پخش مسابقات ورزشی! خلاصه هرچه که هست انتقاد است و انتقاد! به نحوی که بسیاری از آمارهای غیررسمی نشان از آن دارد که مخاطبان رسانه ملی طی سال های اخیر ریزش کرده اند!
اما هرچه که هست اخیراً یکی از برنامه های رسانه ملی با عنوان «من و شما» که با اجرای یکی از مجریان کارنابلد این رسانه پخش می شود سر و صدای بسیاری ایجاد کرد به نحوی که طبق دستور مدیران رسانه ملی آرش ظلی پور مجری این برنامه تا اطلاع ثانوی از حضور و اجرا در برنامه «من وشما» منع شد.
این اتفاق در حالی رخ داده که بسیاری از کاربران شبکه های مجازی و بسیاری از منتقدان مطرح سینما خواستار تعلیق دائمی اشخاصی مانند ظلی پور در تلویزیون هستند؛ این افراد با بیان اینکه اگر مسعود فراستی منتقدی خوب و موثر نیست چرا به عنوان یک منتقد به برنامه ای دعوت می شود و اگر منتقد خوبی است چرا مجری برنامه به خودش اجازه می دهد با برخی اشارات خاله زنک مآبانه و قطع مرتب و بیادبانه حرف های منتقد دعوت شده از سوی همان برنامه باعث بی احترامی به برنامه خود و مردمی که ممکن است خواستار شنیدن آن حرف ها باشند بشود؟
سوأل اینجا است که رسانه ملی تا چه زمانی می خواهد با حضور کارنابلدان آزمون و خطا کند و روز به روز از ارزش و اعتبار خود بیشتر و بیشتر بکاهد؟ چرا یک مجری که نه لحن مناسبی دارد نه پرسش های کاربردی و نه حتی بلد است زبان بدن را درست به کار بگیرد و به نوعی مروج یک لمپنیسم آشکار است برای اجرای برنامه ای در رسانه ملی به کار گرفته می شود؟
در همین راستا نظر ۳ تن از منتقدان مطرح سینما و تلویزیون و کارشناسان رسانه آقایان: محمدتقی فهیم و جبار آذین و خانم: سارا طالبی زاده را جویا شدیم که در ذیل مطلب آن را مشاهده می کنید.
ما تنها بر اساس روابط و مناسبات و لابی های که از ناحیه افرادی که در بدنه تلویزیون نفوذ دارند برنامه هایی را تولید و افرادی را برای اجرای این برنامه ها به کار می گیریم که صلاحیت و شایستگی لازم را در این زمینه ندارند! /کسانی امروزه وارد تلویزیون شده اند که تنها متکی به ظواهر هستند
محمدتقی فهیم منتقد مطرح سینمای کشور با انتقاد از سیستم مدیریتی رسانه ملی گفت: به نظر بنده مدیریت تلویزیون به خصوص مدیریت میانی آن واجد برنامه های استراتژیک نیستند؛ تلویزیون نیازمند برنامه هایی مدون در بازه های زمانی کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت است و این اتفاق اساساً یکی از فاکتورها و عناصر اصلی رسانه های تصویری در جهان به ویژه برنامه های مجری محور است؛ فرق ما این است که ما به صورت دیمی و باری به هر جهت به این گونه برنامه نگاه می کنیم و به جای آنکه بذری را بکاریم و بعد منتظر برداشت آن باشیم تنها بر اساس روابط و مناسبات و لابی های که از ناحیه افرادی که در بدنه تلویزیون نفوذ دارند برنامه هایی را تولید و افرادی را برای اجرای این برنامه ها به کار می گیریم که صلاحیت و شایستگی لازم را در این زمینه ندارند.
وی ادامه داد: بخشی از مجریان تلویزیونی این روزها از طریق نفوذ و بخشی دیگر به واسطه ارزان بودن شان به رسانه ملی راه پیدا کرده اند. متأسفانه مدیران تلویزیون در پی آن نیستند که معیارهای درست و اصولی برای انتخاب مجریان صاحب صلاحیت در نظر بگیرند، مجریانی که دارای سواد رسانه ای باشند با رویکردهای تحقیقی و پژوهشی آشنا باشند و خلاصه همه نیازهای اصلی و اساسی را قربانی مناسبات می کنند.
فهیم خاطرنشان کرد: این بسیار تأسف بار است که کسانی امروزه وارد تلویزیون شده اند که تنها متکی به ظواهر هستند؛ من شخصاً کسانی را می شناسم که شاید در طول سال گذشته حتی ۴ کتاب مطالعه نکرده اند اما ۱۲۰ دست لباس رنگارنگ دارند و روز و شب شان در بوتیک ها و اتاق های پرو می گذرد تا بتوانند از این رهگذر مخاطبان را به سوی خود جذب کنند! این اتفاق برای رسانه ملی بسیار بد است؛ ما نباید دنبال آزمون و خطا در تلویزیون باشیم. نباید تریبون ها به دست کسانی داده شود که به تلویزیون می آیند تا تازه کار یاد بگیرند. کسانی باید بتوانند در رسانه ملی حضور پیدا کنند که بیرون از آن خود را ثابت کرده باشند؛ در همه جای دنیا هم این گونه است؛ برنامه سازان و مجریان تلویزیون را محلی برای آزمون و خطا نمی کنند، آن ها کار خود را از بیرون یاد می گیرند، خود را از بیرون به اثبات می رسانند و توانمندی های خود را در معرض دید عموم می گذارند و سپس به تلویزیون می روند اما ما در تلویزیون مان با مجری هایی روبرو هستیم که غوره نشده مویز می شوند و هر کاری که دلشان بخواهد انجام می دهند!
این منتقد مطرح سینمای کشور با بیان اینکه تلویزیون نباید خود را در سطح یک آموزشگاه برای مجریان تنزل دهد، ما نباید به افرادی بها بدهیم که می آیند و در تلویزیون خود را مطرح می کنند و سپس از آن به دامان فضای مجازی و... پناه می برند و در آنجا به کسب و کار می پردازند تصریح کرد: قضیه باید ۱۸۰ درجه برعکس باشد! ما متأسفانه با شبه مجریانی روبرو هستیم که تنها تشنه شهرت هستند و هیچ دانش و خردی ندارند. من تأکید می کنم رسانه ملی اگر ساز و کار درستی ایجاد نکند و شبکه نظارتی درستی در روند انتخاب مجریان و برنامه سازان به کار نگیرد باز هم از این اتفاقات در تلویزیون رخ خواهد داد اما مسئولان صدا و سیما باید آگاه باشند که از این به بعد هر اتفاقی در تلویزیون رخ بدهد جمع کردنش بسیار سخت تر خواهد بود چرا که مردم به عنوان داوران آگاه چشم های تیزبین دارند و هوشیارند و به خوبی تلویزیون را رصد می کنند.
حرمت ها و فرهنگ سازی در رسانه ملی از بین رفته است/ چرا باید امثال آرش ظلی پور ها را در رسانه ملی ببینیم که می خواهند فقط خودشان را مطرح کنند و دیده شوند؟
سارا طالبی زاده دبیر فرهنگی روزنامه «حمایت» در این رابطه اظهار داشت: حرمت ها و فرهنگ سازی در رسانه ملی از بین رفته است!؛ رسانه ملی که از بودجه بیت المال استفاده می کند در انتخاب مجریان باید دقت ویژه ای داشته باشد. ما مجری هایی داریم مثل فرزاد حسنی که بسیار مبادی آداب است، مجری هایی داریم مثل رضا رشیدپور که انتقادات خود را مطرح می کند اما به شکلی کاملاً مودبانه، پس چرا در این میان باید امثال آرش ظلی پور ها را در رسانه ملی ببینیم که می خواهند فقط خودشان را مطرح کنند و دیده شوند؟
وی ادامه داد: نباید از آنتن زنده اینطور استفاده شود. رسانه ملی به عنوان یک رسانه فرهنگ ساز باید با مجری های بی ادب خود برخورد جدی داشته باشد و تنبیهات جدی در نظر بگیرد و برای همیشه آن ها را تعلیق کند. از سوی دیگر رسانه ملی باید به مجریان خود آموزش دهد و صرف اینکه مجری ها یک اسپانسر می آوردند و برنامه شان را جلو می برند نباشند. باید برای مجریان کلاس های مدیریت، کنترل خشم و... برگزار کنند. باید حرمت ها در آنتن تلویزیون نگه داشته شود و از آنتن تلویزیون نباید برای عقده گشایی های شخصی و چهره شدن استفاده نکنند. آنتن تلویزیون حرمت دارد که فقط قدیمی ها آن را نگه می دارند اما چند سالی است که این حرمت ها به واسطه حضور جوانان جویای نام که فقط اسپانسر دارند از بین رفته است.
داستان کجروی ها، انحرافات، ندانم کاری ها و دوری از مردم و فرهنگ جامعه قصه امروز صدا و سیما نیست/ سرمایه و سیاست و رفاقت امروزه در صدا و سیما حرف اول را می زند
جبار آذین منتقد و مدرس سینما نیز در این رابطه گفت: داستان کجروی ها، انحرافات، ندانم کاری ها و دوری از مردم و فرهنگ جامعه قصه امروز صدا و سیما نیست؛ بیش از یک دهه است که این سازمان به دلایل مختلف از جمله تغییر مکرر مدیریت ها، خداحافظی اجباری گروهی از هنرمندان حرفه ای و برنامه سازان کاربلد و مدیران کارآمد از مسیر ملی و مردمی دور افتاده است؛ حاصل چنین روندی ضعف مدیریتی، اجرایی و به ویژه تولیدات تلویزیونی است. صدا و سیما به جای آنکه از کارشناسان و متخصصان و حرفه ای ها بهره بگیرد و درصدد بهینه سازی ساختار و محتوای تشکل خود و تولیداتش باشد در سال های اخیر با شعار فقر مالی که مانع تولیدات برتر می شوند دست به سوی عناصری یازیده که تحت عنوان اسپانسر اکنون هدایت تولیدات سیما را به دست گرفته اند.
وی ادامه داد: از همین رو سرمایه و سیاست و رفاقت امروزه در صدا و سیما حرف اول را می زند و در چنین بلبشویی مسلم است که این سازمان نمی تواند پاسخگوی مطالبات رهبری و انتظارات مردمی باشد. با دور شدن حرفه ای و باز شدن میدان برای ورود دوستان و اقوام غیرمتخصص در عرصه های تولید برنامه های مختلف به ویژه برنامه های اجرایی و تولیدات سریالی دچار دگرگونی و ضعف شده است از همین رو است که به رغم داشتن عده ای از مجرب ترین مجریان و همچنین سریال سازان عمدتاً سیما از کسانی برای اجرا به خصوص اجرای مسابقات تلویزیونی و تولیدات سریالی بهره می گیرد که در این زمینه ها صاحب دانش و تخصص نیستند. تلویزیون برای جبران شکست های ارتباطی اخیر خود با مردم به اصطلاح دست به نوآوری زده است این نوآوری کاذب را می توان به طور مشخص در مسابقات و برخی برنامه های روتین سیما به نظاره و قضاوت نشست.
آذین تصریح کرد: حضور مدیری ها، جوان ها، گلزارها، گودرزی ها و... نشانگر ناتوانی تلویزیون در طراحی، اجرا و ارائه برنامه های خوب، کنار گذاشتن حرفه ای ها و تأسی از سرمایه گذاران و اسپانسرها است که عنان اختیار اداره تلویزیون را مستقیم و غیرمستقیم به دست خود گرفته اند. در واقع این اسپانسرها هستند که چرخ تلویزیون را می گردانند و کار به جایی رسیده است که آن ها در چگونگی برنامه ها، تولیدات و حتی گزینش عوامل آن ها دخالت می کنند؛ نمونه شاخص آن در میان مسابقات کپی سازی شده تلویزیونی از روی ماهواره های خارجی برنامه «برنده باش» است یکی از شروط اصلی اسپانسرها برای تهیه و اجرا و پخش این برنامه حضور شخص محمدرضا گلزار بوده است!
این مدرس سینما خاطرنشان کرد: وقتی که اوضاع تلویزیون در بخش های مختلف این گونه است و دیگر صدا و سیما نقش فرهنگ سازی ندارد و اوامر اسپانسرها را به اجرا درمی آورد بدیهی است که مخاطب نمی تواند انتظار دیگری از این تلویزیون انحصاری و اسپانسری داشته باشد. همین معضل را می توان در تولید سریال های ضعیف، متوسط و زیرمتوسط آن مشاهده کرد که تمامی این مشکلات نشان دهنده آن است که صدا و سیما باید برای اصلاح خود، آشتی با جامعه و حرکت در مسیر مطالبات رهبری و انتظارات مردمی دست به تغییرات و پاکسازی گسترده در آن سازمان بزند تا شاید اوضاع مسیر بهینه یابد.
ارسال نظر