به گزارش سینماپرس مدتی است مسأله اکران فیلم های سینمایی و بحث سرگروه ها نقل محافل است! زدوبند و باندبازی در این خصوص بیداد می کند و چشم اهالی سینما به رئیس شورای عالی اکران یعنی ابراهیم داروغه زاده دوخته شده و منتظرند تا اقدامی عاجل برای وضعیت آشفته اکران از سوی او مشاهده کنند اما دریغ از کوچکترین قدمی برای حل این مسأله!
یکی از سینماگران کشور در خصوص آشفته بودن وضعیت اکران فیلم ها به سینماپرس گفت: بر اساس گروه بندی که خود آقای داروغه زاده اعمال کردند ۷ سینما به عنوان سرگروه در حال فعالیت هستند که ۳ سینما جدید و ۴ سینما قدیمی اند. نکته قابل تأمل آنجا است که در این ۳ سینمای جدید از ابتدای سال تاکنون تنها فیلم های یک سرمایه گذار پرحاشیه که شنیده می شود با زدوبند و لابی گری به تازگی توانسته کارت تهیه کنندگی اخذ کند، اکران شده و مابقی فیلم ها جایی برای اکران درست در این ۳ سینما نداشته اند!
این سینماگر در این خصوص افزود: گویا این سرمایه گذار که معلوم نیست این پول های کلان و مشکوک را از کجا آورده در سهام سینما آستارا به عنوان یکی از سرگروه های سینمایی هم شریک است و به تازگی حتی به عرصه تئاتر هم ورود پیدا کرده و مالکیت برخی از سالن های خصوصی تئاتر را هم خریده است! این افراد رسما اجازه نفس کشیدن و دیده شدن به دیگر فیلمسازان و تهیه کنندگان را نمی دهند و به نوعی در سالن های خود سایر فیلم ها و فیلمسازان را بایکوت کرده اند و مسئولان سازمان سینمایی هم دست روی دست گذاشته و مشغول تماشای این جریانات شوم و ناپسند هستند؛ حرف بنده این است که آقای داروغه زاده در زمان مدیریت خود سینما را به شدت دچار بحران کرده اند و حالا که قرار است به زودی از سازمان سینمایی بروند باید پاسخگوی اعمال و رفتارشان که به ضرر سینما تمام شده باشند!
سوأل اینجا است که چطور تمام فیلم های محمدصادق رنجکشان سرمایه گذار تازه وارد به سینما به تناوب در سرگروههای آستارا یا باغ کتاب روی پرده رفته یا قرارداد اکرانشان منعقد شده؟ فیلم هایی مانند «متری شش و نیم» و یا «سرخپوست»؟ چرا حالا مجدد قرارداد اکران «سرکوب» در گروه آستارا منعقد شده و «روسی» برای اکران در باغ کتاب در انتظار است؟ این ها سوألاتی است که احتمالا جواب آن را مدیران سینمایی می دانند و باید پاسخگوی این سوألات باشند.
جدا از این مسائل قطعا هرگز فراموش مان نمی شود که در زمان مدیریت ایشان در سازمان سینمایی تا چه میزان به فیلم های قبح شکن و هنجارشکن بها داده شد! فیلم هایی که هیچ ارتباطی با هنر و سینما نداشتند و صدای همه اهالی سینما را درآوردند؛ حتی کسانی که جزو دوستان و یاران نزدیک مدیران سینمایی بودند بارها اعلام کردند که ابتذال در سینمای کشور به اوج خود رسیده و اندیشه و اخلاق در سینمای امروز ایران دیگر جایی ندارد! جالب آنجا است که معاون نظارت و ارزشیابی سینما به جای رسیدگی به این امور نوک پیکان انتقادات تند خود را به سمت رسانه ها گرفت و در قدم اول ۲ برنامه تلویزیونی را باعث نابود شدن فیلم ها برشمرد!
اهالی سینما و رسانه همچنان در بهت و شوک هستند که چطور یک مدل عکس های مستهجن هندی در فیلمی که مسئول نظارت بر فیلمنامه و روند ساخت و در نهایت مجوز اکرانش معاونت ایشان است، بازی کرده و فیلم هم در حال اکران است و کسی هم در آن سازمان متوجه این قضیه نشده!
سینماگران هرگز فراموش نخواهند کرد که جشنواره فیلم فجر که روزگاری نه چندان دور از اهمیت بسیاری نزد اهالی سینما برخوردار بود به واسطه مدیریت ضعیف و سلیقه ای ایشان رو به افول و نزول گذاشت و به سردستی ترین شکل ممکن برگزار شد. راستی یادتان باشد که هنوز همگان در انتظار شفاف سازی اسپانسر جشنواره فیلم فجر هستند، اسپانسری که معلوم نیست به چه دلیل نامش رسانه ای نشده؟ آیا پای اختلاس گران یا پولشویان در میان است؟
ارسال نظر