دوشنبه ۹ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۸

با نگاهی به حماسه ۹ دی ۸۸؛

مقصران اصلی فتنه‌ها چه کسانی هستند؟/ وقتی مدیران فرهنگی دغدغه‌ای برای ثبت حماسه‌های ملی ندارند!

مقصران اصلی فتنه‌ها

سینماپرس: متولیان فرهنگی و هنری کشور مقصران اصلی تمامی فتنه ها در طی چهل سال اخیر هستند! زیرا اگر اهمال و غفلت جاهلانه یا عامدانه صورت نمی پذیرفت و ایشان با اختصاص منابع مادی و معنوی و حمایت از هنرمندان متعهد به مشق درست و صحیح تاریخ برای ملت ایران و بالاخص نسل جوان مبادرت می ورزیدند؛ قطعا هر ده سال یکبار فتنه‌ای در جامعه به وقوع نمی پیوست.

سیدعلی فاطمی/ تاریخ در تاریخ باقی می ماند اگر روایت نشود، تحریف می گردد اگر تحلیل نشود و تکرار خواهد شد اگر عبرت نشود! تاریخ سرزمین ما همواره تنیده در حوادثی مهم و اثرگذار بر جوامع پیرامون خود بوده است. جغرافیای خاص، منابع بی بدیل، فرهنگی غنی و اصیل، هوش و استعداد ژنتیکی، عدم سلطه پذیری، استکبار ستیزی و ... برگ های تاریخمان را تبدیل به دفتری پر چالش کرده است.



اساس فرهنگ یک اجتماع، باورها و ارزش های آن است. اساس ماندگاری یک حرکت، شناختن شاخص ها در موقعیت های پیچیده و سنگین؛ و قطعا اولین پله برای مانا شدن یک حرکت، تحلیل و عملکرد درست و بهنگام است و پله دوم، جلوگیری از تحریف حوادث مهم تاریخی با شناختن و شناساندن واقعیت موجود در بطن هر حادثه ای به روش و رویکرد تبیینی است.




حماسه ۹ دی سال ۱۳۸۸ هجری شمسی در ایران از آن بزنگاه های تاریخی بود که ملت ایران با شناخت درست شاخص ها در فضای غبار آلود و تاریک فتنه، در یک حرکت خود جوش و برآمده از ذات هوشمندش، کلمه درک را در خویشتن خویش به کلمه بصیرت تبدیل کرد و از یک حرکت جمعی یک حماسه ی بزرگ تاریخی ساخت. حماسه ای که در آن آرمان امام راحل به زیباترین و موثرترین شکل در موقعیت خود محقق شد؛ حرکت بیداری ملت های مسلمان آرمانی که اندیشه و هدف امام بود برای نجات و سعادت ملت ها، بیدار شدن روح اسلام در کالبد خواب زده ی سال های پس از ظهور اسلام، حرکت رو به بالای اندیشه ها در گذر از دنیا طلبی و در مسیر حق طلبی همان حرکتی که با انقلاب بهمن سال ۱۳۵۷ بر فراز قله بصیرت شکوهمندانه آغاز شد و طی چهل سال گذشته با گذار از فرود و فرازهای بسیار تاریخی زرین و با ابهت را رقم زد.


فتنه ۸۸ تنها آن چیزی نبود که توی خیابان دیده شد، زمینه‌هایی چیده بودند و اهداف خطرناکی داشتند، با برخوردهای سیاسی و امنیتی، حل نمی‌شد. یک حرکت عظیم مردمی لازم داشت که این حرکت، حرکت ۹ دی بود که مردم آمدند و بساط فتنه و فتنه گران را در هم پیچیدند. لذا حادثه ۹ دی در تاریخ یک حادثه ماندنی است.


امروز با گذشت یک دهه از حماسه ۹ دی سال ۱۳۸۸ یقینا می توان گفت ملت ایران در صراط درک سیاسی با بصیرت تر شده اند و می توان توقع داشت در بزنگاه های تاریخی تکیه گاهی امین و قابل اتکا برای نظام مقدس جمهوری اسلامی باشند. آنچه از آن تاریخ بجا ماند حماسه ای جاودان و بیاد ماندنی شد که به فرموده امام خامنه ای: اگر صدها بار هم  برای نعمت هوشیاری این ملت سجده شکر بجای آورده شود، باز هم کم است. اما در این میان تبیین این حماسه اگر اهمیت و ارزشی بالاتر از آن نداشته باشد قطعا کم اهمیت تر نیست و غفلت از آن جاهلانه یا عامدانه غفلتی جبران ناپذیر و خسارتی بزرگ است.


عدم تبیین و ماندگار سازی حماسه هایی نظیر ۹ دی اگر جاهلانه باشد، در تاریخمان کم چوب ازین دست سهل انگاری ها نخورده ایم و اگر عامدانه باشد نیز نشان از نفوذ عمیق در ارکان مختلف و ساختارهای حاکمیتی کشور دارد که البته باز هم این موضوع جدید و امری تازه ای نبوده و مردم مسلمان ایران در تمامی ادوار تاریخ معاصر با انواع و اقسام این پدیده در ساختارهای حاکمیتی کشور مواجه بوده و بالاخص در طی پانصدسال اخیر، حضور انواع و اقسام مختلف حاجی میرزا آقاسی ها و حسن تقی‌زاده ها و محمدعلی فروغی ها و ابوالحسن بنی‌صدر ها و ... را به عنوان عناصر نفوذی بیگانگان در مصادر مختلف حاکمیتی خود ملاحضه نموده اند و قطعا هستند عناصر نفوذی و علاقمند به فراموش شدن حماسه هایی این چنین و کاسه به دست و درحال ارتزاق از منابع مادی و معنوی بیگانگان و ...




تاریخ را که تورق کنیم حماسه های فراوان داریم؛ شانزده آذر ۱۳۳۲، پانزده خرداد ۱۳۴۲، نوزده دی ۱۳۵۶، هفده شهریور ۱۳۵۷، بیست و دوم بهمن ۱۳۵۷ و پس از آن نیز فراوان تاریخ هایی که می توانست زوایای پیدا و پنهانش در زوایای پیدا و پنهان خاطرات و محفوظات تک تک ایرانیان ثبت و ضبط باشد و سینه به سینه و نسل به نسل در یک تسلسل و تکرر متعهدانه تکثیر شود؛ تا فرد فردمان هر روز قوی تر و هوشمندانه تر از دیروز در میادین اجتماعی و سیاسی نه در رخت یک شهروند ساده که در کسوت یک فرد حقیقیِ حقوقیِ مطالبه گر، از کیان خود در مقابل خودی و اجنبی حراست کنیم و توان مواجه با تاریخ تکرار شونده و عبرت آموز را بخوبی داشته باشیم و صد افسوس که غفلت جاهلانه یا عامدانه مانع از نقش پذیری و حضور موثر هنر و بالاخص صنعت سینما در این فرایند گردید.


حماسه ۹ دی ملت ایران از آن قسم حوادث تاریخی است که همچون صدها حماسه ملی دیگر مغفول مانده و از آن هرسال به گزارشی چند خطی، کلیپی چند دقیقه ای، مستندی تکراری، تیتری درشت، آماری عددی در خبر و نهایتا شعارهایی بروز بسنده شده و همچون دیگر نظایر حماسی خود در حال سیر پروسه فراموش سازی از حافظه ملی است. پروسه ای که به سبب اهمال و غفلت جاهلانه یا عامدانه متولیان اجرایی کشور از سرعت ویژه ای برخوردار شده و با این رویه در آینده ای نه چندان دور تنها به زیر نویس تقویم ها و سررسیدهای سالانه محدود خواهد شد.



۹ دی ۱۳۸۸ از آن روزهایی بود که ملت ایران به باورهایشان رنگی حماسی بخشیدند و با جوهره ی ایمان آن را در تاریخ پرشکوه پس از انقلاب ثبت کردند. اما امسال با گذشتن یک دهه از آن روز باشکوه و گذشت ده سال از آن حماسه ی عظیم نه تنها در کتاب های درسی نسل جدید جمله ای در تبیین آن ثبت نشده؛ بلکه حتی دست رسانه های دیداری و شنیداری کشور در یادآوری آن واقعه برای نسل جدید آنچنان خالی است که صدا و سیمای کشور در این روز فقط مجبور به پخش چند اثر تکراری و باز تولید گزارش های خبری هرساله می شود!



البته باز جای شکرش باقی است که چند اثری هر چند ضعیف و ناقص در همان ایام ساخته شدند که رسانه ملی بتواند با نمایش تکراری آن به توجیه ناکارآمدی ها بپردازد و اهمال و غفلت جاهلانه یا عامدانه متولیان فرهنگی و هنری کشور را سرپوش بگذارد؛ اما واقعیت آن است که امروز ده سال است که از حماسه ۹ دی گذشته و در این مدت صدها میلیارد تومان از بودجه های مختلف فرهنگی و هنری کشور صرف عرضه و تولید آثار بسیاری شده که در میان  آنها تبیین و تشریح حماسه های ملی از هیچ جایگاهی برخوردار نبوده و آنقدر در جستجوی فریده و فریده ها از اولویت برخوردار است که دیگر هیچ بودجه ای برای اقدامات دیگر باقی نمی گذارد!



امروز ده سال است که از فتنه ۸۸ می گذرد و در سالگرد حماسه ۹ دی عرصه های مختلف فرهنگی و هنری کشورر و بالاخص صنعت سینمای ایران زیر نظر متولیان جاهل یا عامد، در تسخیر تولیدات رسانه ای معلوم الحالی همچون فیلم سینمایی زیر نظر است و نه تنها زیر نظر ایشان آثاری همچون فیلم سینمایی دیدن این فیلم جرم است به محاق اکران می رود؛ بلکه هیچ سقف اعتباری مشخصی در ردیف بودجه ۶۰۲ هزار میلیون ریالی بنیاد سینمایی فارابی و یا بودجه ۲۲۶ هزار میلیون ریالی مرکز گسترش سینما مستند و تجربی و یا بودجه ۲۱۹ هزار میلیون ریالی انجمن سینمای جوانان ایران به عنوان اصلی ترین ارکان تولید محصولات مختلف سینمایی در کشور دیده نمی شود که از دغدغه های ملی برخوردار باشد و بخواهد به تبیین حماسه های ملی مبادرت ورزد.



ده سال است که از فتنه ۸۸ می گذرد و تبیین حماسه ۹ دی به زبان سینما الکن تر از هر زمانی است و در میان انبوه تولیدات حمایتی سازمان ها و نهادهای مختلف، تشریح این حماسه نَه در فیلم کوتاه از جایگاهی برخوردار است و نَه در عرصه فیلم مستند دارای وجاهت قابل قبولی می باشد و این همه به وضوع در جشنواره هایی نظیر سی وششمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران و یا سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت قابل مشاهده و ملاحضه می باشد.



حماسه هایی نظیر نه دی، لبیک ملتی بیدار در تاریخ عصر خود بود و ماندگاری آن تاریخ وظیفه ی بزررگ است؛ برای مثال اگر تحت الفظی هم بخواهیم معنا کنیم جشنواره عمار، شاید مهم ترین وظیفه هرساله اش تکرار آن تاریخ باشد اما هرسال چند فیلم موفق و جذاب و پرمخاطب در آن ارائه میشود بنام حماسه ۹ دی؟ اصلا در کل چند اثر ساخته و رونمایی می شود؟ یا حقیقتاً ازین مستند تاریخی در جشنواره مستند حقیقت خبری هست؟ یا سینما جوان با ظرفیت عظیم تربیت جوانان فیلم ساز در انجمن، سالانه چند فیلم کوتاه در جشنواره فیلم کوتاه تولید و ارائه کرده؟ صحنه های مختلف تیاتر در جای جای کشور پذیرای چند اجرای خوب با محوریت این حماسه بوده؟ نمایشگاه کتاب هرساله چند کتاب روان و پر تیراژ و مخاطب پسند رونمایی می شود؟ و ...




مع الاسف کم کاری تکراری ما در ثبت تاریخ عموما با بی جواب گذاشتن پرسش پرسشگران، رسوب در حواشی، و روایتگری های سرسری و خلاصه مقالاتی وجبی، گزارشاتی بازنویسی شده و... همچون  حاشیه نویسی های یک شاگرد درسخوان خواب آلوده در کناره های صفحات کاغذ کتاب تاریخ است؛ هرچند موجز و مختصر و درست، لیکن پراکنده و نامتصل! طبعاً از چنین شاگردی در لحظه امتحان نمی توان انتظار شنیدن داستانی متصل، با تبیین و تحلیل درست، نگاهی محاط بر تاریخ و جمع بندی دقیق و ظریف داشت و همین است که هر ده سال انقلاب اسلامی با فتنه ای جدید و البته ماهیتی تکراری مواجه می شود و دشمنان ملت مسلمان ایران هر ده سال یکبار تمام انرژی خود را معطوف براندازی نظام جمهوری اسلامی می سازند.


اهمال و غفلت جاهلانه یا عامدانه متولیان اجرایی کشور در تولید آثار فرهنگی و هنری به منظور ثبت و ضبط حماسه های ملی سبب شده تا هر نسل از ملت مسلمان ایران در طول چهل سال اخیر شاهد فتنه ای جدید باشند؛ فتنه هایی البته به ظاهر جدید و در واقع تکراری بر تَکرارهای براندازانه که با ماهیتی واحد در مقاطعی تقریبا ده سال یکبار به وقوع پیوسته و هر بار چه در مرداد ۱۳۶۷ هجری شمسی و یا در تیرماه ۱۳۷۸ هجری شمسی و یا خرداد ۱۳۸۸ هجری شمسی و یا آبان ماه ۱۳۹۸ هجری شمسی، تنها به واسطه هوشیاری و درک بالای ملی متوقف و ابتر مانده است.



عدم پرداخت رسانه ای و ثبت و ضبط حماسه ۹ دی با زبان هنر سبب می شود تا این واقعه عظیم تاریخی نیز همچون دیگر نظایر خود در طی سالیان اخیر، به فراموش سپرده شود و با در پستو نگه داشتن ابعاد آن به مهر سکوت نشسته بر لبان روایتگر راویان انجامد و در نهایت نیز جای قاتل و مقتول عوض شود و راه و بیراهه آنچنان آلوده به هم گردد که عناصر نفوذی بتوانند کلمات را در دایره لغات تاریخ جابجا نموده و وقایع آنچنان مخدوش گردد که همچون انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۶ هجری شمسی، وجهه مظلومانه از فتنه گران مرداد ۱۳۶۷ هجری شمسی ترسیم شده و برخی منفعت طلبانه برای جذب رای به تطهیر جلادان از داعشی مسلک پردازند. اتفاقی که امروز در گوشه و کنار و به زمزمه، گاها با وقاحت و به فریاد درباره وقایع سال ۱۳۸۸ شاهد آن بودیم که برخی به طرح این موضوع می پردازند که مثلا کلمه فتنه آیا اساسا کلمه صحیح و بجایی است؟




قطعا تمامی اقدامات دشمنان در طی چهل سال گذشته و بالاخص فتنه های رنگارنگ ده ساله، همچون فتنه‌ی سال ۸۸ کشور را واکسینه کرد؛ مردم را بر ضد میکروب های سیاسی و اجتماعی‌ای که می تواند اثر بگذارد، مجهز کرد؛ بصیرت مردم را بیشتر کرد. اما در این میان به راستی نقش رسانه و هنر چه بوده و آیا اگر اهمال و غفلت جاهلانه یا عامدانه در تبیین ابعاد این فتنه ها با زبان هنر نبود و ایزارهای مختلف رسانه ای در خدمت گرفته می شد و به تشریح حماسه های ملت ایران در طی چهل سال گذشته و انتقال تجربیات به نسل های جدید می گشت و ... باز هم ملت مسلمان ایران شاهد فتنه های جدید بودند و امیدهای دهگی دشمنان به براندازی جمهوری اسلامی همچنان ادامه داشت؟


متولیان فرهنگی و هنری کشور مقصران اصلی تمامی فتنه ها در طی چهل سال اخیر هستند! زیرا اگر اهمال و غفلت جاهلانه یا عامدانه صورت نمی پذیرفت و ایشان با اختصاص منابع مادی و معنوی و حمایت از هنرمندان متعهد به مشق درست و صحیح تاریخ برای ملت ایران و بالاخص نسل جوان مبادرت می ورزیدند؛ قطعا هر ده سال یکبار فتنه ای در جامعه به وقوع نمی پیوست و جلوی خون به ناحق ریخته ی هم وطن ایرانی را که در برهوت بی اطلاعی و جهل زیسته، اموالی از بیت المال که در جریان یک فتنه ی تکراری خسارت دیده، ناآرامی داخلی ها و از گل آلوده آب ایران ماهی گرفتن خارجی ها و آنچه نباید میشد شدن ها؛ همه یکجا گرفته می شد و یا به حداقل ممکن می رسید.



امروزه پس از گذشت ده سال از حوادث فتنه ی ۸۸ و در آستانه ی سالروز حماسه ی ۹ دی، باید جستجو نمود که به راستی چرا حتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی، در مقام رسانه ی حاکمیتی و به عنوان رسانه ی ملت مسلمان ایران؛ که وظیفه ی اصلی ماندگارنمودن نقاط عطف ملت ایران و مواجهه ی ایشان با فتنه ها را عهده دار است؛ به واسطه ی غفلت و یا شاید به سبب برخی مسایل دیگر، اولویت فیلم  و سریال های ۳۰۰ قسمتی خود را به موضوعاتی برآمده از میل معاونت های مختلف خود در شمال کشور و سواحل دریای خزر و زندان زنان و ... تقلیل منزلت بخشیده و هیچ برنامه ای از برای ثبت هنرمندانه ی این نقطه ی عطف تاریخی با زبان هنر فیلم و سریال ندارد و در عین حال پیگیر هوای بارانی آسمان برخی از هنرمندان معلوم الحال صنعت سینمای کشور است.




امروز بیدار بودنمان، بیدار ماندنمان و بیدار کردنمان یک تکلیف بزرگ است برای عبرت از تاریخ تا آنچه در پس از خرداد ۱۳۸۸ هجری شمسی تَکرار شد، در پس آبان ماه ۱۳۹۸ هجری شمسی تَکرار نشود و در این میان تنها شو و شعور هنرمند متعهد است که می تواند او را به عرصه جهادفرهنگی بکشاند وگرنه اساسا امیدی بر تدبیر متولیان امر نیست و عموم ایشان یا به دنبال پنجاه کیلو آلبالو هستند و یا در خانه پدری خود به مطرب بودن افتخار نموده و کوس رسوایی زیرنظر داشتن فرهنگ و هنرشان هم آنچنان صدایی بر پا کرده که رسما دوران پس از ولنگاری فرهنگی را موضوعیت بخشیده است.


ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.