دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۵:۵۴

"قصه داوود و قمری" دغدغه همیشگی و ملال آور نان

آیدا پناهنده

"قصه داوود و قمری" ساخته آیدا پناهنده، از حرفه ای های فیلم کوتاه که به تازگی به جرگه سینمای بلند پیوسته است.

پناهنده در سینمای کوتاه ثابت کرده است که حرفه ای است و جنس تصویر را می شناسد. در کارنامه کاری این فیلمساز ، ردپایی از رگه های رئالیسم محسوس و مشهود است و شاید همین امر سبب اتفاق نظر بزرگی چون کیانوش عیاری و پناهنده در ساخت یک اثر مشترک شده است، اثری در حوزه تله فیلم یا همان نود دقیقه ای ها که صراحتاً دو سومشان حتی محلی برای گفتگوهای لحظه ای هم باقی نمی گذارند .

"قصه داوود و قمری" اما با وجود نگاه مشخص کارگردان ، بیش از آنکه فیلم پناهنده باشد خاستگاه گرایشی عیاری است.

عیاری واقعیت ها و روزمرگی ها را بیش از واقعی ، واقعی می بیند. بازیگرانی که در طی سالیان با این فیلمساز کار کرده اند متفق القول معتقدند که بازی در آثار عیاری سهل و ممتنع است چون او حتی از حرفه ای ترین هنرپیشه ها هم اکیداً بازی نمی خواهد.
بازیگران ملزم و موظف به زندگی اند .
به بیان دیگر اغراق در جنس نگاه عیاری جایی ندارد و این نگاه در " داوود و قمری" نیز متبلور شده است.

داوود یک کمک صدابردار تلویزیون است که ملزم می شود صدای ضبط شده قمری را ظرف 24 ساعت به صدابردار فیلم برساند، در غیر این صورت دستمزد کار به او پرداخت نمی شود.
پرستو ، همسر داوود به کار تزئین سفره عقد اشتغال دارد و چندان هم بازارش گرم نیست و داوود با این حرفه مشکل دارد چون معتقد است نباید برای روز خوشبختی آدم ها پول گرفت...

قصه داوود و پرستو در تلاقی با یکدیگر و در عین حال به موازات هم در سیر این 24 ساعت روایت می شود ...

داوود در شرایط مختلف تلاش می کند که صدای مورد نظر را از خلال هجمه ای از صدای شهری ثبت کند که این امر در عین رئال بودن موقعیت هایی از جنس اوج و فرود را ایجاد می کند که سبب ترغیب مخاطب به پیگیری این داستان یک خطی است .

از سوی دیگر پرستو نیز در تلاش است تا بخشی از بار زندگی را به دوش کشد و البته این فضای نه چندان مطلوب از دید پدر پرستو نیز دور نمی ماند.

" قصه داوود و قمری" در عین سادگی اثری چند وجهی به زبان ساده است و عیاری و پناهنده هیچ اصراری ندارند که فلسفه ببافند. شهری که بواسطه انبوهی از صداهای مزاحم حنین خوش طبیعت بلعیده است و دغدغه نانی که انگار هیچگاه آدم ها را رها نمی کند و البته همیشه جایی برای امید نیز وجود دارد.

هومن سیدی حضور خوبی دارد و این به معنای بازی خوب نیست زیرا عیاری مکرراً بازی نمی خواهد، مضاف بر آن سیدی همانند همیشه است و اتفاق جدیدی برای او نیست اما حدیث میر امینی خوب است و خیلی بهتر از سایر کارهایش و شاید بواسطه این اثر بیشتر نیز دیده شود .

" قصه داوود و قمری " دقیقاً همان چیزی است که باید باشد، زیاده گو نیست و ابهامی نیز ندارد و ایضاً وجوه تفکر برانگیزی اش نیز به قوت خود باقیست.

سهیلا قوسی


ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.