جمعه ۱۸ آذر ۱۳۹۰ - ۱۱:۵۹

«جلال الدین دری» در گفت و گو با سینماپرس:

سرگشته خودش هم دچار «سرگشتگی» شد!

جلال الدین دری نویسنده فیلم نامه سریال سرگشته با انتقاد از نحوه نمایش این سریال در ایام ماه محرم گفت: در ایامی که متعلق به امام حسین (ع) است، سریالی که درباره ایشان و با عشق به او ساخته شده، این چنین مظلوم واقع می شود و شبکه های پرمخاطب تر دیگر مجبور به پخش آثاری کم کیفیت یا تکراری برای این ایام می شوند.


اشاره:
دهه اول محرم امسال شاهد پخش سریال سرگشته از شبکه ی قرآن و معارف سازمان صدا و سیما بودیم.این شبکه تلویزیونی به شبکه ای معارفی معروف است و در آن برنامه های نمایشی جایگاه چندانی ندارد اما ساخت و نمایش این سریال از شبکه قرآن با استقبال خوبی از سوی مخطبان مواجه شد. « سیدجلال الدین دری» نویسنده این سریال در گفت وگویی با سینماپرس به سوال های ما درخصوص این سریال پاسخ داد. از این نویسنده پیش از این آثاری همچون کمکم کن، پول کثیف، سراب و...از تلویزیون پخش شده که نمایش آنها گاه با جنجال هایی نیز همراه بوده است. دری دراین مصاحبه از روند نگارش و شکل گیری این سریال تلویزیونی سخن گفته است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در ابتدا میخواهم از همان سوال تکراری  که معمولا از نویسنده ها پرسیده می شود، شروع می کنم. چطور شد که تصمیم به نوشتن سریال سرگشته گرفتید؟

ایده سرگشته در اواسط سال 88 توسط تهیه کننده ی سریال، سید افضل میرلوحی، به من پیشنهاد شد. بر اساس تحقیقاتی که ایشان انجام داده بودند، طرح داستانی کار نوشته شد. شورای گروه فیلم و سریال شبکه ی قرآن که در آن زمان تحت مدیریت آقای مغزی بود، طرح را تصویب کردند و نگارش فیلم نامه در اوایل سال 89 آغاز شد و در تیر ماه همان سال به پایان رسید. اما فرآیند تصویب نهایی متن با توجه به تغییر دکتر ساری مدیر وقت شبکه، به تعویق افتاد.در حقیقت طرح سریال و فیلم نامه  کار با عنایت مدیران شبکه ی قرآن نوشته و به شورای طرح و برنامه ی معاونت سیما ارائه شد ولی با این تغییر ناگهانی در مدیریت شبکه، تولید کار حدود نه ماه معوق ماند. تا این که بالاخره در اوایل سال 90 و در زمان مدیریت آقای پیش نمازی تولید کار شروع شد. متأسفانه زمانی که سریال پخش شد، مدیریت جدیدی برای شبکه ی قرآن انتخاب شده بود و آقای گروسی (مدیر فعلی شبکه) امکان پخش این سریال را فراهم کرد.

این تغییر مدیریت ها خصوصا در زمان تولید یقینا لطمات یا تنش هایی را به گروه وارد کرده است. به هر تقدیر خوشحالم این سریال، که اولین تجربه ی تولید سریال تاریخی شبکه ی قرآن است، نهایتا به سرانجام رسید.

با توجه به توضیحاتی که دادید روند سختی را این سریال برای تولید طی کرده است، آیا این تغییر مدیریت ها برای نگارش متن هم مشکلاتی ایجاد کرد یا این که فقط گروه تولید با این معضلات درگیر بوده اند؟

سوال خوبی بود، خوشبختانه، زمان کلید خوردن کار، متن از شورای معاونت سیما مصوبه ی جدی ای داشت.

منظورتان از مصوبه ای جدی چیست؟

دوستان شورای طرح و برنامه ی معاونت سیما در مصوبه ذکر کرده بودند که این کار قابلیت پخش از شبکه های سراسری را هم دارد و معتقد بودند که این سریال درست نوشته شده است. و از سوی دیگر تهیه کننده  از چند نفر از کارشناسان برجسته ی تاریخ اسلام از جمله دکتر محمد حسین رجبی دوانی و دکتر قنبری، در خصوص فیلم نامه تاییدیه های لازم را دریافت کرده بودند. اما به هر حال چون مدیریت های سازمان صدا و سیما کلا سلیقه ای است، لذا هیچ مدیری نمی خواهد مهر تایید بر تصمیمات مدیران قبلی بزند. هرچند این مسئله در مورد متن، زیاد به چشم نمی آید، اما به کلیت اثر ناخواسته لطمه وارد می¬کند که در مورد کار ما هم چنین اتفاقی کم و بیش رخ داده است.

با توجه به مشکلاتی که می گویید، و معضلاتی که ما دیده¬ایم، مانند عدم تبلیغ و پخش مناسب سریال و احتمالا بودجه ی اندک و دست مزد کم، حتما انگیزه ای قوی باعث شده شما این کار را بنویسید؟

یقینا. یکی از انگیزه های من برای نوشتن سریال سرگشته، معرفی شخصیت عبیدالله جعفی بود که به نظرم با مردم امروز قرابت نزدیکی دارد.

چطور؟

عمل کرد عبیدالله جعفی بسیار منفعت طلبانه و مصلحت اندیشانه است. یعنی با وجود این که حاضر نمی شود در میان دشمنان حسین بن علی (ع) قرار بگیرد، اما منافع شخصی او باعث می شود تا به یاری او نیز نرفته، حتی دعوت اش را لبیک نگوید. من تصور می کردم، که این شخصیت با پرداخت دراماتیک می تواند در مخاطب اثر بگذارد.

تا چه اندازه اتفاقات و شخصیت¬های سریال سرگشته، به لحاظ تاریخی مستند و واقعی هستند؟

کل تحقیق ارائه شده به من، حدود بیست صفحه بود که البته محقق و تهیه کننده سریال، این تحقیقات را از لابه لای کتب مختلف جمع آوری کرده بود و الحق تمامی تحقیقاتی که به من ارائه شد، مستند و کامل بود و به اصطلاح به دردبخور. اما شما تصور کنید که بیست صفحه تحقیق تبدیل به چهارصد صفحه متن شده است. مثلا: در مورد شخصیت عکرمه یک خط در تحقیقات موجود بود و آن هم این بود که در نبود عبیدالله جعفی همسرش (نوال) به عقد این شخص درمی آید.این نیم خط تحقیق تبدیل به شخصیتی شده که در تمام ده قسمت سریال حضور جدی دارد و ماجرای عشق او به نوال کاملا متعلق به ذهن من است. شخصیت برادر نوال، پدرش و حتی خودش در تاریخ وجود نداشتند. در مورد شخصیت مالک بن مسمع دوست عبیدالله جعفی نیز (بدون اغراق) حدود نیم خط در تحقیقات به من ارائه شده بود که سخن از زیرکی و دوستی دیرینه¬اش با عبیدالله جعفی گفته شده بود. 

از عکرمه یاد کردید. گویش عکرمه با سایر بازیگران سریال، تفاوتی کاملا جدی و فاحش دارد. یعنی امیر دژآکام بازیگر این نقش، گاهی با لحنی کاملا عامیانه و حتی می شود گفت تهرانی، دیالوگ می گویند. علت تفاوت گویش این شخصیت با دیگر کاراکترهای کار، چیست؟ آیا قصد خاصی داشته اید؟

جالب است هر کس را دیدم این سوال را از من پرسیده است. چند روز پیش از آغاز تصویربرداری بنابر پیشنهاد محمد حسین حقیقی کارگردان پروژه، برای جلسه ی روخوانی متن، دعوت شدم. از آن جا که ادبیات به کار رفته، در دیالوگ ها کمی خاص بود، از همان ابتدا تعدادی از بازیگران با بیان آن ها مشکل داشتند. حتی در آن زمان پیشنهاد شد که دیالوگها امروزی و با لحنی عامیانه گفته شوند.

چه کسی این پیشنهاد را داد؟

این پیشنهاد توسط زهیر یاری بازیگر نقش عبیدالله جعفی عنوان شد و من همان موقع در پاسخ به او گفتم، زمانی این گفته  شما معقول است که شما به جای یک گریم کاملا تاریخی و پوشیدن لباس های خاص آن دوران و بازی در دکور و صحنه ی مربوط به کوفه ی آن زمان، گریم امروزی داشته، کت و شلوار بپوشید و سوار بر موتورسیکلت وارد کوفه امروز شوید. نمی شود که همه چیز رنگ و بوی کلاسیک داشته باشد، اما دیالوگ ها امروزی باشند. او پذیرفت و متعهدتر به متن هم بازی کردند. اما امیر دژآکام، که خود من معرف ایشان به پروژه بودم، در روخوانی متن عنوان کردند که می خواهند دیالوگ ها را روان بگویند. روان گفتن دیالوگ مورد تایید خود من هم هست، چرا که به نظرم مردم آن دوران برای حرف زدن به خود فشار نمی آوردند و همان گویشی که به نظر ما در امروز صقیل می آید برای آن ها بسیار روان و راحت بوده است. اما امیر دژآکام متأسفانه به جای روان گفتن دیالوگ ها آن ها را به فارسی روان امروزی تغییر داده اند.

پس گویش عکرمه نیز مانند سایر شخصیت ها، کلاسیک بوده؟

دقیقا، اما تفاوت های جزیی در نوع دیالوگ ها بنابر شخصیت افراد دیده می شود. مثلا نوال راوی از دیگران دیالوگ هایش آهنگین تر و به نثر مسجع نوشته شده بود. اما ظاهرا گلچهر سجادیه، در برخی از موارد سجع کلام را حذف نموده اند که گاه باعث حذف فعل در جمله شده است. البته این تغییرات توسط ایشان خیلی کم تر از امیردژآکام اتفاق افتاده است.

با توجه به عدم حضور نویسنده هنگام فیلم برداری، این وظیفه ی کارگردان است که به گویش بازیگران دقت کند، چه اتفاقی افتاده است که محمد حسین حقیقی مواردی که شما به آن ها اشاره کردید را به بازیگران گوشزد نکرده اند؟

برادر و دوست عزیزم، آقای حقیقی، انسانی بسیار مودب و مأخوذ به حیا است. مطمئنم که ایشان از این نوع گویش راضی نبوده اند، چراکه در زمان صداگذاری از من خواستند دیالوگ هایی که توسط امیر دژآکام به شکلی بد بیان شده را تصییح کرده و از ایشان بخواهم به استودیو آمده و دوباره دوبله شود. وقتی پنج قسمت کار به من ارائه شد، متوجه عمق فاجعه شدم! به همین دلیل به تهیه¬کننده و کارگردان محترم گفتم به نظر من او باید از ابتدا باید همه ی دیالوگ ها را دوباره بگویند. با توجه به کم بود وقت، این امر ممکن نبود. ناچار تنها به اصلاح چند دیالوگ در همان پنج قسمت اول اکتفا کردیم. اما اینکه چرا کارگردان سر صحنه این تذکر جدی را به بازیگر نداده اند، باید از خودشان پرسید.

به نظر میرسد حضور نوال راوی چندان واجب نیست و بعضا ریتم خوب و روان کار را هم دچار مشکل میکند. به اصطلاح اکثرا با حضور ایشان ریتم کار میافتد.

نوال راوی بعدا به کار اضافه شد. کارگردان اعتقاد داشت که قصه باید از انتها روایت اش آغاز شود و من مخالف بودم. از آن جایی که این قصه به خاطر محدودیت های مالی شبکه ی قرآن بسیار مبتنی بر دیالوگ بنا شده است و به خاطر این که ما مجبور بودیم (تقریبا) از سال سی هجری تا شصت و یک هجری را در مدت زمان کوتاهی ببینیم، من، مجبور بودم برای عبور از بخشی از تاریخ یکی دو نریشن (گفتار متن) بنویسم. محمد حسین حقیقی بنا بر سلیقه  هنری خود با این کار مخالف بودند و از سوی دیگر معتقد بودند قصه باید از زبان نوال روایت شود. لذا بعدا تصمیم گرفته شد نوال راوی به کار اضافه شود و در قسمت آخر ما متوجه شویم که نوال راوی، همان نوال جوانی است که در طی سریال دیده ایم. اما باز در رابطه با چگونگی حضور نوال راوی باید از کارگردان سوال شود.

سریال سرگشته با تمام موارد و مشکلاتی که مطرح شد، کاری قابل قبول است. گریم، طراحی صحنه، تصویربرداری، بعضی از بازی ها و خصوصا موسیقی، اثری قابل اعتنا ارائه داده اند و از همه مهم تر تنها سریالی بود که امسال برای ایام محرم ساخته و پخش شد. اما یک سوال در این جا ایجاد می شود، با همه ی این موارد، چرا انقدر مهجور؟ چرا سرگشته از شبکه های سراسری پخش نشد؟

من واقعا بابت این مسئله متأسفم، به چند علت. یکی این که بسیاری از عوامل برای این کار به خاطر ارادتی که به موضوع فیلم داشتند، دست مزدهای کم تری گرفته اند، دوم این که به قول شما هیچ کار مناسب و تولید امسال در این ایام وجود نداشت و آنتن شبکه ها از سریال در خور شأن این ایام خالی بود. سوم این که بسیار زیاد دلم سوخت چرا که کمی پیش از این سریالی به نام معاویه و حسن (ع) و حسین (ع) از شبکه  ای ماهواره ای پخش می شد که جعلیات و تهمت های ناروایی را به این دو امام معصوم نسبت می داد که بازتاب گسترده ای در رسانه های داخلی داشت. اما در ایامی که متعلق به امام حسین (ع) است، سریالی که درباره  او و با عشق به او ساخته شده، این چنین مظلوم واقع می شود و شبکه-های پرمخاطب تر دیگر مجبور به پخش آثاری کم کیفیت یا تکراری برای این ایام می شوند. واقعا همه ی عوامل از این مسئله گله مند هستند، چرا که اگر به خاطر اعتقادات شان از بخشی از دست مزدشان گذشت کردند، لااقل دل شان می خواست با مخاطبین و مردم ارتباط بیشتری برقرار کنند و مردم نیز با آن ها در سوگ حسین (ع) هم راه شوند.

و در آخر؟

سریال سرگشته که دچار سرگشته گی شد. امیدوارم آثاری که من بعد از این دست تولید می شود به سرنوشت این کار دچار نشوند.

معصومه حداد ـ سینما پرس

انتهای پپیام/ م ح ـ ق ق

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.