به گزارش سنیماپرس، سالروز برپایی جشنواره سپاس، بهانهایست برای بررسی و مقایسه جشنوارههای خصوصی پیش و پس از انقلاب در ایران. در این مقاله سعی دارم با معرفی جشنواره سپاس به شباهتهای آن با جشنوارههای خصوصی در ایران بپردازم.
تعجبی به درازای چهل سال
جای تعجب است. در سینمای ایران خیلی چیزهاست که تعجب و حس جستجوی انسان را برای یافتن علت پدیدهها برمیانگیزد. صنعت سینما در ایران مانند تمام جهان مورد استقبال زیادی از سوی علاقهمندان قرار گرفته اما برخلاف اکثر شهرهای بزرگ جهان که در آن جشنوارههای خصوصی مانند قارچ در هر کناری و بر تارک هر مجله پرتیراژی میرویند، دستش تهی و کوتاه مانده است. با پتانسیل محبوبیتی که ستارههای سینما در بین مردم داشتند و دارند، میشد جشنوارههای خصوصی بیشتری در شهرهای بزرگ کشور برگزار کرد. با اینحال از تعداد محدود مجلههای تخصصی سینمای پیش از انقلاب، همان یک مجله هم همت بسیاری به خرج داده بود که توانست چند دوره جشنواره ملی سپاس را برگزار نماید.
جشنوارهای برای فیلمهای وطنی
«سپاس» جشنوارههای غیردولتی و خصوصی بود که توانست خودش را با اعتباری که در سالهای محدود برگزاریاش کسب کرد در حافظه تاریخی سینمای ایران ثبت کند، تا از افراد متعددی که در برگزاری آن نقش داشتهاند نام برده شود. اما ابتکار و همت علی مرتضوی و مجله «فیلم و هنر» در این راه از همه پررنگتر است. در آییننامه این جشنواره زمان برگزاری اردیبهشت هر سال و زیر نظر وزارت فرهنگ و هنر وقت در تهران ذکر شده بود و هدفاش: تجلیل و تشویق فعالان صنعت سینمای ملی، و در معرض قضاوت قرار دادن فیلمهای ارزنده ایرانی بود تا با اهدای جایزه سپاس سبب پیشرفت بیشتر صنعت سینمای ملی ایران گردد.
جشنواره «سپاس» فیلمهایی را داوری میکرد که از ابتدای فروردین تا پایان اسفند هر سال در تهران و یا شهرستانها به نمایش درآمده یا آماده نمایش بودند. هر شخص یا موسسهای میتوانست هر تعداد فیلم در هر فرمتی (8-16، 35 و 70 میلیمتری) برای شرکت در جشنواره ارائه کند. یک کمیته انتخاب تمام فیلمهای رسیده را تماشا و فیلمهای واجد شرایط را برای شرکت در جشنواره انتخاب میکردند. هیات داوران پنج و یا هفت نفره در هریک از این پانزده رشته، بهترین را نمایش و جایزه سپاس اهدا میکردند: سه جایزه سپاس طلا، نقره و برنز به بهترین فیلمهای سال، بهترین کارگردانی، فیلمبردار رنگی و سیاهوسفید، فیلمنامه، موسیقی متن، بازیگر زن و مرد نقش اول و دوم، و بهترین آثار 8 و 16 و 35 میلیمتری کوتاه تعلق میگرفت.
خلاصهای از شش دوره ناکام
نخستین دوره اهدای جوایز «سپاس» در سال 1348 برگزار شد، که در آن داوری بر عهده مردمی گذاشته شده بود که مخاطب اصلی فیلمها بودند و بهترین فیلم سال را با سلیقه عمومی انتخاب میکرد. بنابراین انتخاب فیلم «سلطان قلبها»، فردین و فروزان خیلی دور از ذهن نبود.
در دوره دوم جوایز به دو دسته بهترین و محبوبترین فیلم تغییر یافت و برای بهترین فیلم آرای کمیته داوری جای آرای مردمی را گرفت. کمیته داوران که از اساتید دانشگاه، منتقدین و کارگردانان سینما چون: دکتر هرمز فرهت و بهرام ریپور تشکیل شده بود فیلم «قیصر» کیمیایی با بازی بهروز وثوقی و «گاو» مهرجویی با بازی عزتاله انتظامی ترجیح داده شد.
دوره سوم اما دوره مهرجویی بود. انتخاب فیلمها دو مرحلهای شده بود و در مرحله اول کل فیلمها بازبینی و برای مرحله دوم انتخاب میشدند. کمیته انتخاب سومین دوره جمال امید و بهرام ریپور را به همراه داشتند. در کمیته داوران هم به اسمهایی چون پری صابری و دکتر حسن حاجسیدجوادی برمیخوریم. «آقای هالو» تمامی جوایز طلای جشنواره را درو کرد، به جز طلای نقش اول مرد که به طور مشترک به بهروز وثوقی و ناصرملک مطیعی رسید. نقره و برنز هم به ترتیب به «حسن کچل» علی حاتمی و «رقاصه» شاپور قریب اعطا شد.
در دوره چهارم نقصهای دوره سوم مبنی بر انتخاب مشترک و عدم انتخاب نقش اول زن باعث ایجاد مقررات قاطعتری شد. در این دوره کمیته داوران از افرادی مانند هژیر داریوش و ناصر تقوایی تشکیل شده بود که مجسمه طلای سپاس را به خاطر «داش آکل» دوباره به مسعود کیمیایی سپردند و «باباشمل» علی حاتمی و «درشکهچی» هم در ردههای بعد قرار گرفتند. ناصر ملکمطیعی و نعمت حقیقی هم از دیگر برندگان این جشنواره بودند.
در دوره پنجم فیلمهای به صورت عمومی اکران شدند و از ساموئل خاچیکیان هم تجلیل به عمل آمد. باز هم از جمال امید به عنوان یکی از اعضای کمیته انتخاب برمیخوریم. کمیته داوران متشکل از افرادی چون دکتر جلال ستاری و مرتضی ممیز، «رگبار» بهرام بیضایی با بازی پرویز فنیزاده را به عنوان بهترین فیلم به مفهوم مطلق برگزیدند و «بیتا» هژیر داریوش و «صادق کرده» ناصر تقوایی هم نقره و برنز را بردند.
ششمین دوره جشنواره و آخرین دوره باز هم برندهای جز کیمیایی با فیلم «خاک» نداشت. «نفرین» تقوایی و «شهرقصه» منوچهر انور هم دو مقام بعدی را کسب کردند. امیر نادری و سعید راد هم برای «تنگنا» و «تنگسیر» بهترین فیلمنامه و بازیگری را گرفتند.
با سپاس از جشنوارههای مرده
جایزه «سپاس» شش دوره بیشتر برگزار نشد، ولی به دلیل کیفیت رو به رشد برنامه و فیلمهای مطرحی که جایزه سپاس گرفتند، از جشنوارههای معتبر داخلی در ایران بود که در مقاطعی با جشنواره جهانی تهران رقابت کرد و گاهی به رقیب و همتایی برای آن جشنواره مهم دولتی تبدیل شد. اگر بخواهیم این جشنواره را با جشنوارههای امروز و پس از انقلاب مقایسه کنیم -با توجه به خصوصی بودن آن- باید از جشنواره فجر گذشته و به جشنهایی مانند جشن خانهسینما و جشن «حافظ» مجله «دنیای تصویر» برسیم.
جشن خانهسینما با توجه به تعطیلی خانهسینما، در آستانه سال 91 ناتمام ماند و از این منظر شباهت مطلقی بین سرنوشت این دو جشنواره وجود دارد. دنیای تصویر اما دوازدهمین دوره جشنواره «حافظ» را در مرداد ماه سال 90 جشن گرفت و از این نظر استثنایی در عرصه جشنوارههای خصوصی در ایران محسوب میشود.
همچنان امیدواریم جشنوارههای خصوصی در این سرزمین ادامه پیدا کند و مقدمهای باشند بر رسیدن صداهای متنوع سینمایی و مجالی برای قضاوت سلایق مختلف در عرصههای هنری کشور. اما از این نتیجهگیری ناگزیریم که در این سرزمین هر چه در عرصه فرهنگ پسوند خصوصی بر گرده داشته باشد، ناچار به ناکام ماندن و ناکام مردن است!
سعید راد: سینمای ما ورشکسته است
سعید راد به عنوان کسی که هم در دوره ششم مجسمه «سپاس» را از کمیته داوران ربوده و هم تنها کسیست که سه دوره جایزه منتقدین را به خود اختصاص داده است، در این رابطه اعتقاد دارد: هر جشنوارهای مسئله و فرم مختص به خودش را دارد. جشنواره «سپاس» در آن روز یک جشنواره ملی بود و جشنوارههای امروز تمام سعیشان این است که بینالمللی و باشکوه باشند.
راد میگوید: هر کدام از این جشنوارهها نقاط ضعف و قوت خودشان را داشتهاند و نشاندهنده ضعف و قوت سینمای زمان خودشان بودهاند.
وی میافزاید: در دورههایی منطقی و احساساتی داوری کردهاند، در دورههای داوری دولتی و با القای نظر صورت گرفته که از مقتضیات جشنوارههاست. در آن زمان هم همین اتفاقها میافتاد. هرچند در دو سه سال اخیر فیلمهای خوبی نداشتهایم و سینماها و جشنوارهها به وضعی افتادهاند که کسی از آنها استقبال نمیکند.
ما با یک سینمای ورشکسته روبهرو هستیم.
جمال امید: سپاس یک جشنواره محلی بود
در این رابطه جمال امید هم به عنوان یکی از پایههای کمیته انتخاب «سپاس» -که همه را برای درک بهتر موقعیت جشنواره «سپاس» به کتاب تاریخ سینمای ایران ارجاع میدهد- معتقد است جشنواره «سپاس» نه یک جشنواره ملی بلکه یک جشنواره محلی بیشتر نبوده!
وی عقیده دارد در دیدگاه کلی باید جشنواره «سپاس» را با جشن خانهسینما مقایسه کرد.
انتهای پیام / ع.آ
سهشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۵:۴۲
به مناسبت سالروز اولین برپایی جشنواره سپاس؛
با سپاس از جشنوارههای مرده!

سینماپرس- گروه گفتوگو و گزارش-نفیسه علوی: به مناسبت سالروز برپایی جشنواره «سپاس» -چهلوسه سال پیش در تهران- بررسی و مقایسهای در برپایی جشنوارههای خصوصی در ایران اتفاق افتاد.
ارسال نظر