دوشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۰

نگاهی به فیلم‌های کاخ جشنواره؛

«آرایش غلیظ» بختک زده و بختک وار!

آرایش غلیظ

سرنوشت این شخصیت های رنجور و راه گم کرده در برزخ واقعیت و رویا، در سراب «آرایش غلیظ» به نمایش در می آید و بختک زده و بختک وار راهی به زندگی پیدا نمی کنند.

سینماپزس- پیش از این نعمت الله ساخت فیلم‌های «بوتیک» و «بی پولی» را برعهده داشته است که این دو فیلم با استقبال منتقدان روبرو شد. همچنین وی سال 90 مجموعه تلویزیونی «وضعیت سفید» را کارگردانی کرد که آنهم مورد پسند مخاطبان قرار گرفت. شخصی سعی می‌کند چیزی را که برای خودش نیست تصاحب کند و در این میان اتفاقاتی رخ می‌دهد این خط اصلی نعمت الله در ساختن جدید ترین فیلمش با عنوان «آرایش غلیظ» است. حبیب رضایی، حامد بهداد، طناز طباطبایی، علی عمرانی، هومن برق نورد در این فیلم به ایفای نقش می پردازند.

موضوع و مضمون «آرایش غلیظ» کلاهبرداری است و قصه آن سرگشتگی لادن با بازی طناز طباطبایی و ماجرای سوداگری مسعود با بازی حامد بهداد است. لادن که به تازگی طلاق گرفته، در جستجوی جان‌پناهی است تا مأمن تنهاییش باشد. او به واسطه فیس‌بوک، دل به سودای عشق مسعود می‌دهد و خانه آرزو بر آبی که رو به کیش می‌رود بنا می‌سازد. مسعود که یک خرده ‌تاجر کلاه بردار، زنباره و عیاش است، پای در زندگی لادن گذاشته است برای منفعت و لذت. داستانک هایی دیگری هم البته به موازات خط اصلی فیلم جریان دارد، قصه مرد برقی که به کیفر اعمال جوانی، ولتاژی سراپایش را در بر گرفته، قصه دکتر که پس از عمری زندگی در آلمان، حالا گرفتار تنهایی آمیخته به حضور بختک‌هاست و قصه هومن که از جنس مسعود است.

فضا و اتمسفر فیلم «آرایش غلیظ» همگن و خوب از آب درآمده است  و فیلم خوش ساختاری است و لحن طنز آن مخاطب را با فیلم همراه می سازد.فیلم راوی آدم های سطح متوسطی است که همه سعی می کنند برای بدست آوردن ایده آل ها و آرزو های خود میانبر های به خوشبختی بزنند ولی سرانجام  گره هیچکدام از آنها باز نمی شود. کارگردان با استفاده از داستانک ها و شخصیت های فرعی فیلم به نوعی آینده شخصیت هایش را اگر در همان مسیر ادامه دهند نیز نشان داده است برای مثال دکتر می تواند همان مسعودی باشد که هرگذ نتوانسته است اخلاقیات زشت را کنار بگذارد و همیشه در توجیه آن دیگران را مقصر می داند. نعمت الله اینگونه سعی می کند عاقبت کارکتر هایش را همزمان با حال آنها نمایش دهد.

لادن یک زن امروزی است. مسعود یک کلاه برداراست. هومن خرده ‌پای لذت‌جوست. مرد برقی ایمان ندارد و دکتر همواره نادم و ناتوان، سرنوشت این شخصیت های رنجور و راه گم کرده در برزخ واقعیت و رویا، در سراب «آرایش غلیظ» به نمایش در می آید و بختک زده و بختک وار راهی به زندگی پیدا نمی کنند.

 در «آرایش غلیظ» تنوع پلان و لوکیشن ها ریتم تند و مناسبی برای قصه گویی نعمت الله ایجاد کرده است و موسیقی فیلم به خصوص در تیتراژ پایانی بر جذابیت فیلم افزوده است. کارگردان جزئی گویی های دقیق خود را در داستان اعمال می کند و از این طریق تمام اجزای فیلمنامه را در پیوند محکمی با هم قرار داده است. شاید ما آدم ها و شخصیت های نعمت الله را در واقعیت نپذیریم ولی در «آرایش غلیظ»  کاملا شخصیت ها در آمده اند و مخاطب آنها را باور دارد. بازی های فیلم نیز زیبا است،هرچند نمایش بهداد نوعی ادای دین به بهروز وثوق به نظر می آید.
 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.