بنا بر این گزارش،حسن نقاشی که بیشتر در حوزه مستند تاریخی فعالیت می نماید و از جمله مستندهای «شاه جهان» و «دبستان پارسی را تولید کرده است،در گفت و گو با سینماپرس پیرامون دلایل عدم توجه جدی مستندسازان به همه گونه های مستند در کشور ادامه داد: بر فرض مثال حداقل ۱۲۰ سال از دورانی که می توان آن را تاریخ این کشور نامید می گذرد و ما سال ها است که از آن دوران فاصله گرفته ایم و به همین خاطر تولید یک اثر تاریخی به راحتی سایر تولیدات نیست.
وی گفت: اکثر مستندسازان ایرانی به دلیل دسترسی نداشتن به یک سری منابع یا هزینه های بالایی که برای ساخت برخی مستندها مثل مستندهای زیر آب دارد که موانعی را برای کار مستندساز ایحاد می کنند از ساخت گونه های مختلف مستند دوری می کنند و بیشتر آنها به دلیل سهل الوصول بودن منابع و شرایط کار به سراغ ساخت مستندهای اجتماعی می روند و همین امر باعث شده که گونه های دیگر مستندسازی کمرنگ باقی بماند.
وی خاطر نشان ساخت: مثلاً اگر فردی بخواهد مستند تاریخی بسازد منابع احتیاج دارد که معمولاً به راحتی قابل استفاده نیست. برای ساخت زندگینامه ها گذشته از نوادگان شخصیت های آن زمان که دسترسی به آن ها بسیار دشوار است، خیلی از اسناد آن دوران در آرشیوهای کتابخانه ملی و مراکز اسناد رسمی نگهداری می شود که به راحتی نمی توان به آن ها دسترسی پیدا کرد. از طرفی هم متاسفانه هنوز قوانینی تدوین نشده که شخص به عنوان یک مستندساز، محقق و پژوهشگر بتواند به راحتی این اسناد را در اختیار داشته باشد.
نقاشی افزود: خیلی از گوشه های پنهان تاریخ دوران مشروطیت و تاریخ پیش از آن، در عهد قاجار و حتی بعد از آن مفقود است و حتی ممکن است در آرشیوها هم وجود نداشته باشند. مستندساز هم چاره ای ندارد با همان امکاناتی که در اختیار وی قرار می دهند کار کند.
وی در همین رابطه اضافه کرد: به همین دلیل زمانی که یک مستند می خواهد در زمینه تاریخی کار شود، مستندساز به اسناد دقیق و معتبر مربوطه دسترسی ندارد و چون نمی تواند صحت مستند خود را ثابت کند ترجیحا به سمت ساخت مستند تاریخی هم نمی رود و دم دست ترین گونه را انتخاب می کند.
این مستندساز در ادامه توضیح داد: اما زمانی که شخصی مستندسازی را با گونه تاریخی آن انتخاب می کند مجبور است به کسانی که در آن زمینه تجربه دارند یا روایت هایی را شنیده اند و استنادهایی برای اثبات روایت های خود دارند، رجوع کند و از آنها کمک بگیرند. حتی در این شرایط هم جداسازی واقعیت از غیرواقعیت سخت است و این اسناد اجازه تفسیر را به مستندساز و محقق نمی دهد تا مستندساز بتواند حقایق را شفاف بگوید زیرا سندی معتبر برای آن وجود ندارد.
وی در پایان اضافه کرد: البته شاید اگرمحقق اجازه رفتن به مراکز اسناد کتابخانه ملی و مجلس شورای اسلامی را داشته باشد بتواند اصل سندها را پیدا کند و در تحقیق خود از آن ها بهره بگیرد.
انتهای پیام/
ارسال نظر