کارگردان فیلم سینمایی «عروس آتش» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: متأسفانه در کشور ما تعریف از سینما به دو صورت است؛ برخی افراد سینما را پدیده ای فرهنگی می دانند و برخی دیگر نیز از آن به عنوان یک کالای تجاری یاد می کنند. این در حالی است که سینما می تواند هر دوی این مسائل را دربرگیرد. سینما در واقع یک ابزار است که می شود آن را در جهات مختلف به کار گرفت و به هیچ عنوان نباید آن را تنها در یک راه مورد بهره برداری قرار داد.
وی سپس یادآور شد: از ابتدا که سینما وارد کشور ما شد تنها مسأله داستان پردازی و قهرمان سازی و سرگرمی مورد توجه مسئولان و دست اندرکاران سینمای ایران قرار گرفت و همین باعث شد تا به سایر گونه های سینمایی از جمله فیلم مستند توجهی نشود؛ بعدها کم کم سینمای مستند توانست کمی در کشور ما رونق بگیرد و راه خود را با تمامی دشواری ها در کنار سینمای داستانی ادامه دهد اما از آنجا که مخاطب از ابتدای امر سینما را با بازیگر و داستان و قصه شناخته بود نتوانست خود را با این سینمای جدید وفق دهد و این امر باعث شد که تا امروز سینمای مستند آنچنان که شایسته اش است در کشور ما جا نیفتد.
سینایی خاطرنشان کرد: این در حالی است که از دهه ۱۹۲۰ میلادی در دنیا توجه بسیار جدی به سینمای مستند وجود داشته و اغلب دولت ها با فرهنگ سازی سعی در تقویت ریشه های سینمای مستند در میان مردم شان داشته اند.
این فیلمساز با تأکید بر اینکه من از سال ۴۶ تاکنون بارها اعلام کرده ام که به هر دو گونه سینمای داستانی و مستند علاقه مند هستم اظهار داشت: تنها مسأله این است که به عقیده من بنیان و اساس سینما بر پایه مستند است. در واقع آنچه به ما می آموزد که ساختار سینمایی به چه شکلی می بایست باشد فیلم مستند است که می تواند تأثیر شگرف و بسزایی در جهت تقویت و رشد خلاقیت، ذهنیت و دیدگاه فیلمسازان بگذارد.
کارگردان فیلم سینمایی «هیولای درون» در بخش دیگری از این گفتگو با اشاره به لزوم فرهنگ سازی برای نمایش آثار مستند در کشور تأکید کرد: مردم باید عادت کنند که سینمای مستند را بشناسند و نباید فکر کنند که سینما، تنها همان سینمای داستانی است که آن را شناخته اند.
سینایی در بخش دیگری از این گفتگو با پیشنهاد اختصاص چندین سالن سینما برای نمایش و اکران فیلم های مستند گفت: مسئولان سینمایی کشور می بایست بسته به ظرفیت و جمعیت شهرهای سراسر کشور یک یا دو سالن سینما را به اکران فیلم های مستند اختصاص دهند تا از این طریق بتوان مخاطبان را برای تماشای فیلم ها به سالن های سینما کشاند؛ حتی اگر در شهرهایی تعداد سالن های سینما کم است می توان با اختصاص یک سانس در هفته به فیلم های مستند مردم را نسبت به تماشای این آثار ترغیب کرد.
وی ادامه داد: از سوی دیگر متأسفانه همه سازمان ها و نهادهایی که در حوزه تولید آثار مستند دست دارند به دلیل دیدگاه ساده انگارانه شان بودجه های کمی را برای تولید این فیلم ها در اختیار مستندسازان قرار می دهند که همین امر باعث می شود آثار مستند نتواند آنچنان که باید ساخته شوند.
این فیلمساز افزود: من از سال ها پیش به دلیل مشکلات عدیده ای که در سینمای مستند وجود داشت به این نتیجه رسیدم که باید به تلفیقی از سینمای مستند و داستانی برسم و از همین رو فیلم هایی همچون «در کوچه های عشق» با تکنیک مستند، «کوچه پاییز» با تکنیک داستانی و «جزیره رنگین» به صورت مستند--داستانی را ساختم که این ۳ فیلم این امکان را در اختیار مخاطب قرار می داد تا هم از سینمای داستانی لذت ببرد و هم با سینمای مستند آشنا شود.
وی در خاتمه خاطرنشان کرد: مستند به هیچ عنوان نباید خشک باشد؛ از این رو کوشش من این است که پلی میان سینمای داستانی و مستند برقرار کنم تا مخاطب را از این طریق به تماشای مستند وادار کرده و این گونه سینمایی را به بهترین شکل ممکن به وی معرفی کنم.
ارسال نظر