در بخش اول و دوم میزگرد «سینمای کودک و نوجوان؛ مشکلات و راهکارها» که در خبرگزاری سینماپرس و با حضور فعالان شناخته شده و پیشکسوت این سینما همچون ابراهیم فروزش، فریال بهزاد، رهبر قنبری، نادره ترکمانی، غلامرضا آزادی و حسین قناعت و با مدیریت سیدرضا منتظری منتقد سینما برگزار شد به مواردی همچون بدعت در تفکیک جشنواره فیلم های کودک و نوجوان از یکدیگر، قیاس میان سینمای کودک در ایران و سایر کشورهای جهان، حضور افراد غیر مرتبط در شورای راهبردی سینمای کودک، ناکارآمدی شورای سیاستگذاری و راهبردی سینمای کودک و همینطور وظیفه دستگاه ها و نهادهای مرتبط با کودکان و نوجوانان از جمله وزارت آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای توجه به این گونه مهم سینمایی اشاره شد و اینک بخش پایانی این میزگرد در ذیل مطلب برای اطلاع مخاطبان گرامی سینماپرس نقل شده است.
قنبری: بنده مایلم به مسأله مهمی که آقای منتظری در رابطه با رشد بینش و آگاهی کودکان امروزی نسبت به نسل های قبلی به درستی اشاره کردند بیشتر بپردازیم و وظیفه فیلمسازان این حوزه را هم مرور کنیم؛ بچه های امروزی به دلیل شناخت بسیار زیاد و همینطور وفور و در دسترس بودن شبکه های ماهواره ای، اینترنت، شبکه های مجازی مانند تلگرام، اینستاگرام و... بسیار جلوتر از ما حرکت می کنند و اگر من فیلمساز امروز می خواهم فیلمی در رابطه با آن ها بسازم این کودکان قبل از من آن فیلم را به نوعی دیگر در همین شبکه های مجازی رصد کرده اند چرا که این شبکه ها امروزه جزو زبان آن ها شده و از زندگی روزمره شان تفکیک ناپذیر است.
این اتفاق مسأله ای است که ما به شدت از آن غافل مانده ایم؛ به خصوص وزرات آموزش و پرورش از آن غافل مانده است؛ البته این وزراتخانه نه تنها در این رابطه که در بسیاری دیگر از موارد همچنان در حال درجا زدن و یا حتی بدتر از آن عقبگرد است به نوعی که نمی داند امروز دیگر در کشورهای اروپایی و غربی به کودکان مشق شب نمی دهند و شیوه های مکتب های قدیمی که من بگویم و تو بشنو به طور کلی عوض شده است و بایستی خود را به روز رسانی کند.
معتقدم این ها مسائلی است که اعضای شورای راهبردی سینمای کودک اگر دغدغه داشته باشند باید به آن پرداخت کنند و سعی در آن داشته باشند تا به صورت ریشه ای و بنیادین مشکلات و معضلات سینمای مهجور و مغفول واقع شده کودک و نوجوان را حل نمایند.
*منتظری: رسانه های دیداری و فضای مجازی سالیان درازی است که مخاطبان بی شماری از همه رده های سنی را مجذوب خویش ساخته اند، به طوری که اغلب افراد در طول روز ساعات زیادی از وقت خود را برای رسانه های دیداری و دیجیتالی اعم از: تلویزیون، سینما، کامپیوتر و غیره صرف می نمایند. در دنیای مدرن امروز کمتر کسی را می توان یافت که با این گونه رسانه ها بیگانه باشد و در طول روز با آن ها سر و کار نداشته باشد. از کنار این رسانه ها به سادگی نمی توان گذشت چرا که این رسانه ها به نوعی پاسخ گوی تمامی نیازهای مردمی است که امروزه در حال گذران عمر هستند. کودکان نیز به عنوان بخشی از جامعه جهانی از این قائده مستثنی نبوده و به این روش از زندگی عادت نموده اند چرا که کودک با توجه به رفتار والدین و محیط زندگی اش به این رسانه ها وابسته شده و به دلیل لذت وافری که از این رسانه ها می برد دیگر مجالی برای بازی با اسباب بازی و یا بازی های فکری و یا استفاده از طبیعت ندارد و میل و رغبتی برای استفاده از آن ها در خود نمی بیند، این مهم به ویژه در کشورهای در حال توسعه به چشم می خورد.
قناعت: بله نسل عوض شده و حرف های ما هم باید عوض شود.
فروزش: دقیقاً درست است.
قناعت: ما باید بدانیم اگر فیلمی می سازیم و نمی فروشد و نمی تواند ارتباط خوبی با کودک برقرار کند تقصیر ماست و نه تقصیر بچه ها. ما باید فیلمنامه ای بنویسیم که بچه ها را جذب کند.
آزادی: من فیلمی ساختم به نام «سندباد و سارا» که همه جوره می تواند کودکان امروزی را جذب کند و من می خواهم آن را عید اکران کنم و اگر کسی بخواهد مخالفت کند تقابل خواهم کرد!
مشکل ما امروزه این است که اصلاً نمی گذارند فیلم های سینمای کودک اکران شوند! مشکل خوبی یا بدی فیلم ها نیست!
قناعت: بله بنده نیز به این مشکلات ریشه ای معتقد هستم؛ من فیلم «دزد و پری» را با ۲۵۰ میلیون ساختم و این مسأله ای است که کسی نمی تواند آن را باور کند. فیلم من وقتی در جشنواره اصفهان جایزه بهترین فیلم از تماشاگران را با اختلاف خیلی زیاد از دیگر آثار شرکت کننده دریافت کرد و همه مخاطبان فیلم از تماشای آن بسیار راضی بودند اما جالب است بدانید که یکی از دست اندکاران بنیاد سینمایی فارابی در آن زمان به من گفت که هیأت انتخاب نمی خواست فیلم تو را به جشنواره راه بدهد و ما به زور و اصرار این فیلم را در بخش مسابقه گنجاندیم! متأسفانه مسأله مهمی که در سینمای کودک ما وجود دارد این است که نگاه های مدیران و مسئولان سینمایی ما با نگاه کودکان و نوجوانان یکسان نیست.
آزادی: بله؛ مسئولان ما فیلم های جشنواره رشد را می خواهند که کودکان ما را احمق فرض می کنند!
فروزش: حالا که به جشنواره فیلم رشد اشاره شد مایلم باز هم بحث را به دلیل عریض و طویل بودن وزارتخانه مهم آموزش و پرورش به سمت آن ها معطوف کنیم؛ ما در هر صورت و هرچقدر که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کم کاری در سینمای کودک صورت گرفته باشد نمی توانیم از وظیفه وزارت آموزش و پرورش طفره برویم.
این وزارتخانه جشنواره ای به اسم رشد دارد که متأسفانه جای تولیدات سینمای ایران در آن همواره خالی بوده است؛ وزارت آموزش و پرورش باید بداند که صرفاً برگزاری یک جشنواره به اسم رشد کافی نیست و این وزارتخانه باید دست به فیلمسازی در حوزه کودک و نوجوان بزند و کمک به اکران فیلم های این حوزه کند. این وزارتخانه باید از گنجینه سینمای کشور حمایت کند و باید برای اعتلای سینمای کودک ونوجوان بودجه کافی صرف کند.
ترکمانی:اشاره بسیار درستی بود؛ در دولت تدبیرو امید این تصور وجود داشت که همه وزارتخانه ها در هم راستایی با یکدیگر باشند اما این شعار محقق نشد. وزیر ارشاد باید با حوزه مدیریتی کلان در آموزش و پرورش تعامل کند تا این سینما رشد پیدا کند.
*منتظری: لزوماً نیاز نیست که وزیر ارشاد بخواهد در این زمینه حضور مستقیم پیدا کند و آقای ایوبی که ضمن ریاست سازمان سینمایی، رئیس شورای سیاستگذاری و راهبردی سینمای کودک هم هستند می توانند همانطور که خانم بهزاد در صحبت های شان اشاره کردند در رابطه با اجماع تفکرات و اندیشه های مختلف در حوزه کودک و نوجوان گام مثبت و اساسی بردارند و با نهادهایی همچون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، حوزه هنری و... وارد تعامل و رایزنی شوند؛ البته این مهم نیازمند آن است که دغدغه ای در سیستم مدیریتی ما برای اعتلای این گونه سینمایی وجود داشته باشد و صرفاً افراد برای ارتقای سینمای مهجور مانده کودک به شعار دادن بسنده نکنند.
ترکمانی: بله اشاره به جایی بود ما ۱۷ مرکز مرتبط در حوزه کودک و نوجوان داریم که در صورت ایجاد تعامل میان آن ها قطعاً نه تنها مشکلات سینمای کودک برطرف می شود که این سینما به رشد و تعالی نیز می رسد.
*منتظری: مایلم در جمع بندی و خاتمه مباحث مطرح شده در این میزگرد با بیان اینکه قطعاً مشکلات سینمای کودک و نوجوان تنها به حوزه مدیران سینمایی مرتبط نیست و ما بیش از ۲ دهه است شاهد افول و نزول این سینما بوده ایم و نمی توانیم مدیریت مدیران سینمایی کشور از جمله آقایان ایوبی و یا شمقدری و... را مقصر نابودی این سینما قلمداد کنیم این سوأل را مطرح کنم که به نظر شما چرا سینمای کودک که دورانی طلایی داشت که همچنان پس از گذشت سال ها از آن یاد می شود به یک باره این چنین شکست خورد؟
فروزش: قضیه سیستماتیک بودن بسیار مهم است. متأسفانه با تغییر مدیریت ها در کشور ما روش ها عوض می شود. سینمای کودک و نوجوان نیاز به مدیریت سیستماتیک دارد. تعداد تولید آثار سینمای کودک و نوجوان باید به صورت قانون مند از قبل مشخص شود. مدیریت سینما نباید بتواند افکار خودش را به جریانات مختلف سینمایی تحمیل کند اما متأسفانه همواره در کشور ما شاهد آن هستیم که در کلیت سینما مدیران در امور سینمایی بسیار تأثیرگذار هستند.
آزادی: سینمای کودک آنقدر موفق بود که خود ما مسائل بزرگسالان را کودکانه فهم تر و با تکنولوژی پیشرفته تر در فیلم کودک مطرح می کردیم و همین باعث شد تا برخی از مدیران از ما بترسند.
*منتظری: یعنی از رشد فکری که شما توسط سینما در کودکان به وجود می آوردید ترسیدند؟
آزادی: بله، اشاره شما بسیار به جا و درست بود. آن ها از رشد فکری کودکان می ترسیدند. در آن روزگار کارگردانان سینمای کودک تفکرشان بسیار از کارگردانان سینمای عامه پسند بالاتر بود چرا که اولاً فیلم های زیادی در سینمای ایران ساخته نمی شد و تعدادی از فیلم های تولیدی هم همان فیلمفارسی های قدیمی قبل از انقلاب بود که شکل شان تغییر کرده بود و از سوی دیگر هم تعدادی فیلمساز روشنفکر مانند بهرام بیضایی و یا داریوش مهرجویی تک و توک مبادرت به ساخت فیلم می کردند و همین امر باعث شده بود تا فیلم کودک ایرانی به صورت جهانی شود.
ما بیشترین جشنواره ها را در آن زمان می رفتیم و یاد گرفتیم چگونه فیلم کودک بسازیم و همین باعث می شد روز به رزو بهتر از گذشته شویم. اما مدیران می ترسیدند تسلط سیاسی خود را روی کودکان از دست بدهند چرا که همه بر این واقف هستیم که کاری که یک فیلم سینمایی می تواند انجام دهد ۱۰۰ تا تشکیلات نمی تواند انجام دهد و همین امر باعث شد در سر این سینما بکوبند. آن ها به شدت ما را بایکوت کردند و ما دلسرد و افسرده شدیم.
این در حالی بود که ما در آن روزگاران بسیار جلوتر و پیش رو تر از سینمای سایر کشورهای دنیا بودیم. به عنوان نمونه زمانی که ما فیلم «دره شاپرک ها» را ساختیم حدود ۲ سال بعدش فیلم «هری پاتر» ساخته شد؛ ما «دره شاپرک ها» را در روزگاری ساختیم که از فیلم هایی مانند «خانه دوست کجاست؟» حمایت می شد که چندان برای کودکان امروز و دیروز مثمرثمر نیست و نمی تواند آن ها را جذب کند چرا که تکنولوژی ندارد.
فروزش: البته اگر ما نیم نگاهی به جشنواره های طراز اول جهانی در حوزه کودک و نوجوان داشته باشیم الزماً همه فیلم های آن ها از تکنولوژی بهره مند نیستند و خیلی از آثار آن ها رئال بوده و جذابیت هایی دارند که می تواند نوجوان و کودک را به خود جذب کند. پس ما تنها نیازی به تکنولوژی در سینمای کودک و نوجوان نداریم و باید به داستان ها و فیلمنامه ها و دیدگاه های مان توجه کنیم.
قناعت: امروزه چندان نمی توان روی فیلمنامه تکیه کرد چرا که تکنولوژی فکر بچه ها را عوض کرده است.
فروزش: با شما کمی مخالفم چرا که اگر نگاهی به آثار معمول سینمای ایران بیندازیم این جوانانی که قدرت غالب سینما را امروزه در دست گرفته اند بسیار به روز شده قصه هایی را در فیلم های اجتماعی شان که اغلب فاقد تکنیک خارق العاده هستند مطرح می کنند که به ذائقه مخاطب خوش می آید و برای تماشای آن ها به سالن های سینما می رود.
*منتظری: قطعاً تکنولوژی در کنار فیلمنامه خوب می تواند باعث رشد سینما شود؛ ما نه می توانیم مبحث تأثیر تکنولوژی بر جذابیت آثار سینمایی را منکر شویم و نه اینکه بگوییم فیلمنامه چندان اهمیتی ندارد؛ ما نیاز به فیلم هایی داریم که تکنولوژی مدرن را در کنار روایت ها و داستان های جذاب داشته باشند و اگر اینطور نباشد نمی توانیم انتظار داشته باشیم که مخاطب از این نوع آثار دیدن کند.
نمونه فیلم هایی که به هیچ یک از این عناصر توجه نکرده و در اکران با شکست مواجه شدند را این روزها روی پرده سینماهای سراسر کشور داریم؛ «ننه نقلی» به کارگردانی زنده یاد پرویز صبری از همان دست آثار است که علیرغم تبلیغات بسیار خوبی که برای آن در شبکه های ماهواره ای صورت گرفته و بسیاری از کارشناسان سینما باور دارند که تبلیغات ماهواره ای باعث افزایش فروش فیلم های سینمایی در ایران شده است نتوانسته مخاطبان را به سمت خود جذب کند چرا که فیلمساز همچنان بر اساس همان تفکرات دهه ۶۰ خود که فیلم هایی مثل «شنگول و منگول» پر فروش می شد مانده است و نتوانسته خود را بروز کند؛ پس قطعاً نیاز است سینماگران ما با تدبیر جدی تری مبادرت به تولید فیلم های شان کنند.
فروزش: بله کاملاً درست است؛ خوشبختانه قصه ها و افسانه های کهن ما قابلیت آن را دارند که با تکنولوژی به بهترین شکل ممکن در سینما روایت شوند و مخاطبان را به سالن های سینما بکشانند. می توان افسانه های قدیمی و اعتبارات ادبی را به روز رسانی کرد البته نه تنها از نظر تکنیکی که از نظر بیان موضوع؛ ما باید به اقتباس در سینما بیندیشیم. ما باید از روی آثار نویسندگان کشورمان که بسیار هم قوی و به روز هستند در سینما اقتباس کنیم. درست است که ما سناریست خوب در سینما نداریم اما نمی توانیم همچنان منتظر باشیم تا یک سناریست خوب در سینمای مان ظهور کند ما باید دست به اقتباس ادبی بزنیم و باید به قدرت سناریو و جذابیت آن برای کودکان اهمیت دهیم.
بهزاد: این نکته را نباید فراموش کنیم که در اوایل انقلاب یکی از دلایلی که به سینمای کودک اهمیت می دادند این بود که می خواستند سینما را بر اساس ایدئولوژی ها و آرمان های انقلابی به پیش برانند و همین باعث شد تا سینماگران به سمت تولید فیلم های کودک بروند که دست شان در آن بسیار بازتر بود و راحت تر می توانستند در این سینما حرف های شان را بزنند این فیلم ممیزی چندانی نمی شد و روی نکات ایدئولوژیک آن انگشت گذاشته نمی شد.
*منتظری: اما متأسفانه این رویه در حال حاضر بالعکس شده است.
ترکمانی: به شدت!
بهزاد: دقیقاً همینطور است. از اوایل دهه ۷۰ این اتفاق افتاد که به سینمای کودک حساس شدند و بیشتر توجه مدیران سینمایی وقت به سمت حمایت از سینمای بزرگسال رفت و از همینجا اضمحلال سینمای کودک آغاز شد.
در زمان جنگ نیاز به فضای شادی بود و بیشتر فیلمسازان به همین دلیل جذب این سینما شدند چون می توانستند خیلی راحت تر حرف های شان را بزنند اما وقتی فضای کلی سینما بازتر شد و جوانان به سینما ورود پیدا کردند یواش یواش سینمای کودک از چشم همه افتاد و همه حرف های شان را در سینمای بزرگسال زدند. در واقع از زمانی که سخت گیری روی سینمای بزرگسال برداشته شد سینمای کودک نابود شد.
*منتظری: تأیید صحبت شما حضور فیلمسازانی مانند ابوالحسن داوودی، داریوش فرهنگ، محمدرضا هنرمند و... در سینمای کودک بود.
ترکمانی: قطعاً اعتمادی که در آن زمان به فیلمسازان سینمای کودک وجود داشت بعدها از بین رفت. الآن بارها من شاهد بوده ام که ایرادات بسیار من درآوردی و الکی به فیلمنامه های کودک گرفته می شود که مثلاً شما چرا در اینجا به موضوع عشق پرداخته اید؟ یا هزار چراهای دیگر!
بهزاد: بله، سر فیلم «سندباد و سارا» به ما می گفتند که چرا این فیلم را در حوزه دفاع مقدس نمی سازید؟ آخر «سندباد و سارا» چه ارتباطی با دفاع مقدس دارد؟
آزادی: سطح فرهنگی فیلمسازان در اندازه مشخصی است اما سطح فرهنگی صاحبان سینما بسیار پایین است. آن ها دنبال فیلم های مستهجن هستند چون پول در آن فیلم ها است و این شورای راهبردی سینمای کودک باید جلوی این مسأله ایستادگی کند. استفاده از نظرات و راهکارهای ما می تواند به اعضای شورای راهبردی سینمای کودک به طور جدی کمک کند. ما تجربه زیادی داریم و به خوبی این مسائل را حس کردیم.
*منتظری: شما راهکاری برای برون رفت از وضعیت فعلی دارید؟
فروزش: ۱- توجه ویژه به تولید و تهیه ۲- توجه ویژه تر به مبحث توزیع و پخش و ۳- ترغیب سینماداران به اکران آثار سینمایی کودک؛ سینمای کودک از این ۳ معضل مهم و اساسی رنج می برد که اگر اعضای شورای راهبردی سینمای کودک به آن ها توجه کنند می توانند مشکلات این سینما را از سر راه برداند.
نکات بسیار کلیدی و مهمی در این جلسه مطرح شد که می تواند منتج به برداشت های درست و مطلوبی توسط اعضای شورای راهبردی سینمای کودک شود؛ همه ما دلسوز سینمای کودک هستیم و از اینکه می بینیم شرایطی باعث شده تا این سینما به سمت تباهی برود در رنجیم!
قطعاً سیاستگذاری با ابعاد وسیع توسط اعضای شورای راهبردی سینمای کودک می تواند اولاً باعث آشتی کنان مخاطب با فیلم های سینمای کودک شود و از سوی دیگر همین امر سینماداران را ترغیب به اکران این قبیل آثار کرده و سایر دستگاه ها و نهادها را تهییج به سرمایه گذاری در این حوزه نماید. مخاطب باید مایل به تماشای فیلمی شود که او را به تعمق وادار کند.
آزادی: ای کاش شرایطی در سینمای کشور ما فراهم شود که بگذارند فیلمسازان حوزه کودک و نوجوان هم مانند سایر حوزه های دیگر هر آنچه را که می خواهند بسازند. چطور الآن آقای عطاران سالی چند فیلم بازی می کند؟ همانطور که ایشان این شرایط را دارند باید بگذارند سینمای کودک هم فیلم بدنه بسازد و مرتباً از ما نخواهند که فیلم های آموزشی بسازیم چرا که سینمای کودک بیش از سینمای بزرگسال نیاز به تفنن دارد!
*منتظری: نکته بسیار مهمی است متأسفانه جنبه های سرگرمی در سینمای کودک به طور کل نادیده گرفته شده اما سینمای بدنه همه نوع جنبه سرگرمی دارد.
آزادی: متأسفانه همینطور است؛ باید به ما اجازه بدهند با تنوع و رویاپردازی و فانتزی فیلم های مان را بسازیم.
فروزش: بله باید مرز بین سینمای کودک و بزرگسال برداشته شود؛ مسئولان سینمایی باید آگاه باشند که در حال حاضر کودکان مشتری فیلم های بزرگسال شده اند و چه از طریق اینترنت و یا ماهواره و تلویزیون این گونه آثار را تماشا می کنند.
بهزاد: به دلیل اینکه مجبور هستند و دیگر فیلم کودک و نوجوانی وجود ندارد که مناسب ذائقه شان باشد و بتوانند با آن سرگرم شوند.
ترکمانی: متأسفانه الآن سر در هیچ سینمایی نوشته نمی شود که این فیلم مناسب کودکان و نوجوان نیست چون به نفع صاحبان سینما نیست که سالن های شان خالی بماند ما از معضل عدم رده بندی سنی در سینما رنج می بریم.
*منتظری: البته رده بندی سنی برای آثار سینمایی مدتی است ظاهراً اعمال می شود اما فرهنگ سازی نشده به عنوان نمونه در حال حاضر تماشای فیلم «لانتوری» برای افراد زیر ۱۶ سال ممنوع شده است.
ترکمانی: بله، اما متأسفانه سینماداران توجهی به این مسأله ندارند.
بهزاد: من اگر بخواهم به طور کل پیشنهاداتم را به شورای راهبردی سینمای کودک بدهم از آن ها می خواهم در قدم اول سالن های بسیار زیاد و متعددی که در کشور وجود دارد را شناسایی کنند و شبکه های دسترسی به این سالن ها را بیابند؛ آن ها باید با نهادهایی مثل شهرداری ها، کانون پرورش فکری و... که سالن های متعددی را در اختیار دارند رایزنی کنند؛ ما بیش از آنچه که در تصورمان می گنجد سالن در کشورمان داریم که می تواند به اکران فیلم های کودک اختصاص پیدا کند.
من چندی پیش در یکی از دفاتر پخش ۲ کلاسور دیدم که پر از لیست سالن هایی بود که در سراسر کشور وجود داشت؛ شما تصور کنید اگر همین سالن برای اکران آثار سینمایی کودک در نظر گرفته شود چقدر می تواند به تهیه کنندگان این حوزه کمک کند.
آزادی: متأسفانه وزارت آموزش و پرورش تعداد کثیری سالن سینمایی در اختیار دارد که تنها برای اکران فیلم های بزرگسال می گذارد؛ این ها مسائلی است که دل ما را به درد آورده و نیاز به رسیدگی دارد.
ترکمانی: بله همینطور است.
*منتظری: دلیل اصلی شاید همین باشد که دغدغه ای از سوی مسئولان وجود ندارد.
ترکمانی: ۱۷ مرکز و سازمان و نهاد هستند که می توانند با سینمای کودک و نوجوان همیاری کنند. شهرداری، صدا و سیما، حوزه هنری، وزارت کشور، آموزش و پروش، سازمان بهزیستی، نیروی انتظامی، وزارت ارشاد و... باید دست در دست هم بدهند تا سینمای کودک جانی دوباره بگیرد؛ کانون های فرهنگی در هر شهری سالن های بالای ۳۰ نفر دارند که باید از آن ها در این زمینه بهره برداری کرد و این ها نیاز به تدبیر از سوی اعضای شورای راهبردی سینمای کودک دارد.
شورای راهبردی باید سازماندهی کند اگر واقعاً راهبردی جلو می رود دست از فیلمنامه های سینمای کودک بردارد و بگذارد ما آزادی عمل داشته باشیم. آن ها باید در پی آن باشند تا از شهردای برای تبلیغ آثار سینمایی کودک بیلبورد رایگان بگیرند. شورای راهبردی و سازمان سینمایی باید این کارها را بکنند. هفته های فیلم سینمای کودک بگذارند و این هزینه ای هم ندارد و به راحتی می توانند انجام دهند تا همدلی و همسویی و اتحاد ایجاد شود. این اتحاد سطح فیلمنامه نویسی و فیلمسازی را ارتقا می دهد. پاتوق سینمای کودک بگذارند. شرایطی پیش بیاید تا همگان فیلم های قدیمی را ببینند و بحث و گفتگو و موج راه بیندازند. شورای راهبردی سینمای کودک باید بدل به ستاد ویژه حل بحران سینمای کودک شود.
آزادی: اگر این اتفاق بیفتد همه دغدغه مندان سینما کودک با جان و دل به آن ها کمک می کنند.
ترکمانی: ما نیاز به آن داریم تا از زاویه دید بالا به مسأله سینمای کودک نگاه کنیم؛ اگر در حال حاضر مدرسه ملی سینما در کشور ما راه اندازی شده بایستی در آن رشته سینمای کودک هم راه اندازی شود تا فیلمسازان جوان ترغیب و تشویق شوند که در این حوزه مبادرت به ساخت اثر کنند.
بهزاد: سینمای کودک در کشور ما یدکی است و متأسفانه به آن توجهی نمی شود.
ترکمانی: نسل جوان باید میل ورود به حوزه سینمای کودک و نوجوان را پیدا کنند. از سوی دیگر از مسئولان سینمایی و اعضای شورای راهبردی سینمای کودک می خواهم که خواهشاً ما را نادان و معاند فرض نکنند و بدانند که ما دغدغه داریم.
* منتظری: ای کاش واقعاً این اتفاق محقق شود؛ متأسفانه امروزه نه تنها در سینما که حتی در حوزه رسانه های سینمایی هم ما شاهد این هستیم که افراد را به ۲ دسته خودی و غیر خودی تقسیم بندی می کنند و این بسیار غلط است.
ترکمانی: دقیقا درست است. باید دایره خودی و غیر خودی برداشته شود. باید بدانند دیگر این دوره ها سپری شده. فضایی باید فراهم شود که پیشنهاد نقد بدهند بگذارند اهالی سینما و منتقدان مدیریت سینمایی کشور را نقد کنند.
از سوی دیگر مدیران سینمایی ما باید در حوزه کودک و نوجوان آموزش ببینند و این سینما را بفهمند و در مورد آن بشنوند چرا که من معتقدم یکی از دلایل حاضر نشدن شان در مقابل تریبون خبرنگاران این است که آگاهی در این زمینه ندارند.
بهزاد: آن ها به طور کل شناختی از سینما ندارند چه برسد به سینمای کودک!
آزادی: من زمانی که در جشنواره فیلم جیفونی حاضر می شوم افسوس می خوردم که چطور رئیس این جشنواره با پیشرفت زمان مغزش رشد کرده و پیشرفت کرده است اما مدیران سینمایی ایران همگام با کودکان پیشرفت فکری و مغزی نداشته اند! این در حالی است که خوشبختانه فیلمسازان ما پیشرفت فکری دارند.
*منتظری: البته لزوماً همه فیلمسازان هم این گونه نیستند و به همین دلیل است که ما فیلم هایی را مشاهده می کنیم که بر اساس همان کهنه کلیشه های نخ نما شده دهه ها قبل ساخته می شوند و نمی توانند برای مخاطبان امروزی دارای جذابیت باشند.
ترکمانی: من یک پیشنهاد دیگر هم برای اعضای شورای راهبردی سینمای کودک دارم و آن هم این است که به جشنواره فیلم کودک فرصت بدهند تا نشست های بین المللی داشته باشد. ما بسیاری فیلساز صاحب فکر در حوزه سینمای کودک در دنیا و سازمان سیفژ داریم که می توانند باعث رشد و ارتقای سطح فکری فیلمسازان شود.
فروزش: زمانی که پایه های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گذاشته شد ما سینمای آزاد را با بصیر نصیری و ابراهیم وحید زاده و تعداد دیگری از فیلمسازان به وجود آوردیم و با فیلم ۱۶ میلیمتری که من به عنوان تز خودم ساخته بودم آنجا را راه اندازی کردیم و سیروس الوند هم منتقد و خبرنگار ما بود و ما به صورت خودجوش همه جوانانی که چیزی در چنته داشتند آوردیم و گفتیم از سینمای تجاری جدا بشو و بیا حرف هایت را برای ما بزن و همین باعث شد تا فیلمسازانی مانند امیر نادری و ناصر تقوایی و... وارد این سینما شوند.
ما میدان بازی را برای حضور تفکرات مختلف ایجاد کردیم و این باعث شکوفایی سینما شد. در زمینه انیمیشن هم همین اتفاق می افتاد. اما متأسفانه این رویه این روزها به طور کل در سینمای ما از بین رفته است و این در حالی است که مسئولان می توانند از همان اتفاقات چند دهه قبل الهام بگیرند و با استفاده از تجربیات ما مجدداً این سینما را احیا کنند.
ترکمانی: سوألی که برای من پیش آمده این است که آیا مدیران سینمایی ما هرگز از خود پرسیده اند چرا در بین این همه مجوزهای بی رویه ای که به فیلمسازان کار اولی می دهند حتی یک نفر به سمت سینمای کودک نمی آید؟
پاسخ قطعاً روشن است! آنقدر مدیران سینمایی ما از یک نوع سینمای خاص حمایت کرده اند که دیگر کسی به سمت سینمایی مثل سینمای کودک نمی رود چرا که همه می خواهند با حضور در آن سینمای خاص آینده کاری و حضور خودشان را در این سینما تضمین کنند.
قنبری: روحیه حضور در سینمای کودک و نوجوان به طور کلی در حال از بین رفتن است؛ وقتی که من فیلمنامه ای زیبا نوشتم که هر کس آن را بخواند تأییدش می کند و همین اعضای شورای راهبردی آن را رد کردند و برای منی که خودم آن ها را به نان رسانده ام تصمیم می گیرند من باید چه بکنم؟
بهزاد: فقط بحث رد فیلمنامه ها نیست! همین شورا از ما حمایت کرد و ما فیلم مان را هم ساختیم اما آن ها باید نقدها و نظرات ما را بشنوند و باید بفهمند که فیلم کودک در سراسر دنیا اهمیت بسیاری دارد و نمی تواند به صورت سرسری از آن عبور کرد.
ترکمانی: یکی دیگر از نکاتی که مایلم به اعضای شورای راهبردی گوشزد کنم این است که بهتر است آن ها دلایل رد فیلمنامه ها را به فیلمسازان اعلام کنند تا ما بدانیم بر اساس چه دلیل و منطقی فیلمنامه های مان رد شده است.
بهزاد: برای آن ها کاری ندارد یک جمله می آوردند مثلاً عدم اهمیت و توجه به کانون خانواده باعث رد فیلمنامه شما شده است؛ برای منی که سال های سال در تلویزیون ایران کار کرده ام این جملات بسیار آشنا است و می دانم که آن ها از قبل چنین جملاتی را آماده دارند تا به یک فیلمنامه بچسبانند.
قنبری: با توجه به اینکه اعضای این شورا دل اغلب اهالی سینمای کودک و نوجوان را با اعمال خود به درد آورده اند من عاجزانه از آقای ایوبی خواهش می کنم که اعضای این شورا را هرچه سریعتر عوض کنند تا ما بیش از این درد نکشیم و شاهد آن باشیم که با حضور افراد خبره و کاربلد و دغدغه مند سینمای کودک به تعالی برسد. این خانم طائرپور ناکاربلد هم بهتر است هرچه سریعتر خودشان استعفا دهند از این شورا بیرون بیایند.
ترکمانی: متأسفانه بحث تنها سر یک شخص نیست؛ بسیاری از اعضای شورای راهبردی سینمای کودک بی دلیل در این شورا حضور دارند؛ به عنوان نمونه جواد حاتمی که به اسم روانپزشک در این شورا حضور دارد اصلاً روانپزشک نیست و برخلاف آنچه خانم طائرپور در مصاحبه شان ذکر کرده اند سابقه مدیریتی چندانی هم در تلویزیون نداشته و ندارد؛ رمضانعلی حیدری خلیلی کیست که در این شورا حضور دارد؟ رضا کیانیان و اکبر نبوی و امثالهم کدامشان از دردها و مشکلات این سینمای بسیار مهم آگاه هستند که در لیست اعضای شورای راهبردی سینمای کودک جای گرفته اند و برای این سینما تصمیم گیری می کنند. من امیدوارم شاهد حضور افراد تأثیرگذار در این حوزه مهم و حیاتی باشیم.
*منتظری: سپاس از یکایک شما بزرگواران که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید؛ امیدوارم که مباحث مطرح شده در این میزگرد بتواند برای مسئولان سینمای کشور و به خصوص دغدغه مندان حوزه سینمای کودک و نوجوان و اعضای شورای سیاستگذاری و راهبردی سینمای کودک راه گشا باشد.
ارسال نظر