دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۸

سریال شتر، گاو، پلنگی روی آنتن

ماه و پلنگ

جوان: سریال تلویزیونی ماه و پلنگ که این شب‌ها از شبکه3 تلویزیون پخش می‌شود چند وقتی است دچار حاشیه و چالش جدی شده است.

سریال تلویزیونی ماه و پلنگ که این شب‌ها از شبکه3 تلویزیون پخش می‌شود چند وقتی است دچار حاشیه و چالش جدی شده است. این مجموعه چند روز پیش به واسطه خبر کناره‌گیری عوامل آن از ادامه کار به خاطر آن چیزی که آنها ممیزی‌های غیرمنطقی خواندند، تیتر رسانه‌ها شد و حالا با انتقاداتی که از چپ و راست به خاطر محتوای ضداخلاق و ضدخانوادگی‌اش وارد می‌شود، دچار چالش در پخش شده است. واقعیت این است که سریال ماه و پلنگ تا همین‌جا نیز خیلی از خط قرمزهای صداوسیما را کنار زده است.


مجموعه تلویزیونی ماه و پلنگ نسخه‌ای دیگر از تمرکز نویسنده و فیلمساز روی نقاط منفی جامعه و داستان‌پردازی حول کژی‌ها و ناراستی‌های رفتاری انسان‌هاست. خیانت، طلاق، دروغ، نفرت، کینه، بداندیشی و بدخواهی در چرخه‌ای معیوب ادامه دارد و این سؤال مطرح می‌شود که علاقه نویسنده و کارگردان برای تجمیع این همه ناراستی در قالب یک داستان ریشه در چه تفکر و اندیشه‌ای دارد؟

 نکته کلیدی این است که صرف نشان دادن نقاط تاریک و منفی رفتارهای یک شخصیت در یک سریال به خودی خود ایرادی ندارد، مشکل از جایی شروع می‌شود که نویسنده نمی‌تواند هم در شخصیت‌پردازی کاراکترهایش، در قصه‌سازی و فضاسازی روابط آدم‌هایش، الهام‌بخش جامعه باشد و همه چیز را در سطحی‌ترین شکل ممکن روایت می‌کند و این وسط مخاطب گیر می‌افتد بین انبوهی از تضادها و تناقضات رفتاری، دیالوگی و قصه‌ای که او را میان کوهی از تناقضات گرفتار کرده است.

از آن طرف فیلمساز به لحاظ ساختاری هم تلاشی نکرده است که این ‌آش شله قلمکار را حداقل در یک ظرف سر و شکل‌دار بریزد.
مرد وکیلی همسرش را که در قسمت‌های گذشته مدام به او ابراز علاقه می‌کرده و تلاش زیادی برای به دست آوردنش کرده است به واسطه نقشه شیطانی زنی دیگر که از قبل ماجراهایی با هم داشته‌اند، خیلی راحت و غیرمنطقی ترک و با همان خانم ازدواج می‌کند. رابطه علت و معلولی که نویسنده برای این مرد به هم بافته نیز در عین اینکه بسیار سطحی است ولی به‌گونه‌ای است که این رفتار طبیعی جلوه می‌کند.
  
سریال‌هایی که برای مسئولان ساخته می‌شود
الهام‌بخش بودن و تأثیرپذیری مسئله‌ای است که ظاهراً برای سفارش‌دهندگان سریال محلی از اعراب ندارد. شیوه سریال‌های تلویزیونی مانند شیوه غالب در سینمای ایران مبتنی بر این گزاره غلط است: «شرارت‌ها را نشان بده تا مخاطب درس بگیرد» و این رویکرد جای این گزاره درست را گرفته است: «خوبی‌ها را نشان بده تا الهام‌بخش باشد.» گزاره اول همان گزاره سینمای شبه‌روشنفکری در ایران است؛ اندیشه‌ای که مدعی است تمرکز بر بدی‌های جامعه به هر شکلی منجر به این می‌شود که مسئولان امر به فکر فرو روند و چاره‌ای بیندیشند، در حالی که مخاطب اصلی فیلم و سریال مردم هستند نه مسئولان ولی مشکل اینجاست که سینماگر و سریال‌ساز ایرانی برای مسئولان فیلم می‌سازد نه مردم.
   
فاصله سریال ستایش تا ماه و پلنگ چقدر است؟
حسین سلطان‌محمدی، منتقد سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با «جوان» درباره تمرکز سریال‌های ایرانی و از جمله سریال ماه و پلنگ بر نقاط منفی جامعه و داستان‌گویی حول محور بدی‌ها گفت: «الگودهی و یکسان‌سازی رفتاری سریال‌های تلویزیونی مسئله‌ای است که نمی‌توان منکر آن بود. تلویزیون خصوصیات درونی افراد جامعه را جهت‌دهی می‌کند و این سؤال پیش می‌آید که تأکید بر نقاط منفی چقدر بر سلامت روانی جامعه تأثیرگذار است و این مسئله را خدشه‌دار می‌کند. جواب این است که اگر نقاط منفی غلبه پیدا کند و داستان‌ها بر محور این نقاط جلو بروند و به عبارت بهتر موتور محرک داستان تمرکز بر بدی‌ها باشد و در نهایت این مسئله در سریال‌ها به تکرار بیفتد بی‌شک روی متغیرهای رفتاری جامعه تأثیرگذار خواهد بود.»

این کارشناس رسانه معتقد است: «وقتی نویسنده بر زبان کاراکترهای سطحی آثار رقم‌های میلیاردی می‌گنجاند و منطقی هم پشت آن نیست در واقع درحال ارائه این پیام به جامعه است که اصل اساسی و بدیهی جامعه را هرج و مرج فکری و رفتاری تعیین می‌کند.»
سلطان‌محمدی با اشاره به اینکه در سریال ماه و پلنگ دختر به‌رغم مخالفت خانواده تن به عروسی می‌دهد و این عروسی سر می‌گیرد و مجلس عروسی نیز با حضور دوستان دختر و پسر برگزار می‌شود، می‌گوید: «حتی اگر نیت نویسنده بر نقد این رفتار باشد، اما چون غلبه این رفتار و تأکید بر آن را در سریال شاهد هستیم و این ندانم‌کاری و روحیه ضدخانواده در حال تکرار شدن است بنابراین نمی‌توان از آن دفاع کرد.

وی از زاویه‌ای دیگر به کاراکتر مسن و مذهبی سریال یعنی حاج‌صنعان اشاره می‌کند و می‌گوید: «پیرمرد در سراسر سریال ناله می‌زند و مدام از اینکه سر پیری آخرتش را باخته، شکایت دارد و مسئله این است که وزن این کاراکتر مذهبی در فیلم وزن ضعیفی است و در نهایت پیام خوبی درباره عاقبت دینداری افراد در جامعه به مخاطب ارائه نمی‌دهد.»
سلطان‌محمدی در ادامه به این موضوع اشاره می‌کند که نویسنده سریال ماه و پلنگ همان نویسنده سریال ستایش است و این سؤال پیش می‌آید که مگر طی فاصله این دو سریال جامعه و تفکر نویسنده ما دچار چه تحولی شده که از نقش مثبت و محوری و الهام‌بخش کاراکتر اصلی سریال ستایش به انبوه کاراکترهای منفعل، سرگشته و نامتعادل سریال ماه و پلنگ رسیده است.
  
تلویزیون فرهنگ‌سازی می‌کند!
از جنبه دیگری نیز می‌توان به سریال نگاه کرد. سریال‌ساز ایرانی نمی‌داند که انگشت گذاردن بر خیانت زوجین و نشان دادن این رذیلت اجتماعی در آثار نمایشی و تکرار کردن آن منجر به عادی شدن مسئله و کاهش قبح اجتماعی آن می‌شود. این یک اصل دینی است که در کلام معصومین(ع) به وفور دیده می‌شود. برای نمونه نقل است از رسول اکرم(ص): «گناه پنهانی تنها به گناهکار ضرر می‌زند، ولی گناه علنی موقعی که مورد تنفر و سرزنش جامعه قرار نگیرد، ضرر عمومی دارد.» آیا بخش عمده‌ای از ریشه و علت رواج طلاق و خیانت در جامعه را نمی‌توان فرهنگ‌سازی سریال‌های تلویزیونی قلمداد کرد؟

عادی جلوه دادن خیانت یا به تعبیر اجتماعی آن: عشق مثلثی، قبح‌شکنی از طلاق، ترویج روابط آزاد میان دخترها، پسرها، زن‌ها و مردها، تبلیغ سفر به خارج و ترویج اباحه‌گری در روابط خانوادگی از مسائلی است که سریال ماه و پلنگ در نمایش آنها از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کند و در بعضی سکانس‌ها، در لحن و دیالوگ میان بازیگران حتی‌گوی سبقت را از سریال‌های شبکه‌های ضدخانواده ماهواره‌ای ربوده است با این حال عوامل این سریال مدعی‌اند در صداوسیما سانسور وجود دارد و جای این پرسش باقی است که کارگردان به غیر از موارد ضداخلاقی که در این سریال به تصویر کشیده، دقیقاً به دنبال نشان دادن چه چیزهایی بوده که حالا از پخش نشدن آن ناراحت است؟

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.